سپیده دم شعری از نزار قبانی (شاعر سوریه ای) است که در درس هفدهم کتاب فارسی پایه دهم آمده است. معنی درس سپیده دم را با آرایه ها و معنی کلمات درس (بررسی قلمرو ادبی، قلمرو زبانی و قلمرو فکری) در این مطلب میخوانید.
معنی درس سپیده دم فارسی دهم
تو را «جنوب» نامیدم
ای که ردای حسین را بر دوش
و خورشید کربلا را در بر داری
ای سرخ گل که فداکاری پیشه کردی
تو را جنوب لبنان نامیدم، ای سرزمینی که در شهادت طلبی و مبارزه، پیرو امام حسین هستی. و بخاطر خون سرخ جوانانت همچون گل سرخی شده ای.
معنی کلمات: منظور از جنوب، جنوب فلسطین است / ردا: بالاپوش / بر (در عبارت خورشید را در بر داری): کنار، آغوش / دوش: شانه / سرخ گل: گلِ سرخ (موصوف و صفت معکوس)
آرایه های ادبی: ** تشخیص یا شخصیت بخشی در همه بیتهای شعر (مخاطب قرار دادن سرزمین فلسطین) / تلمیح به داستان کربلا / ردای حسین را بر دوش داشتن و خورشید کربلا را در بر داشتن: کنایه از ادامه دادن راه امام حسین / خورشید کربلا: استعاره از امام حسین / دوش، بر: تناسب / جناس همسان: بر در سطر دوم و بر سطر سوم / جناس ناهمسان: در، بر / ای سرخ گل: تشبیه فلسطین به گل سرخ به خاطر خونین بودن (منادا قرار دادن سرخ گل: تشخیص یا شخصیت بخشی) / سرخ گل: استعاره از جنوب فلسطین
مفهوم: مردم فلسطین راه امام حسین را ادامه میدهند.
∨∧∨∨∧∨
ای انقلاب زمین که با انقلاب آسمان برین
پیوند خوردهای
فلسطین برای حفظ میهن فداکاری میکند و سرچشمه انقلابات است و با دگرگونی آسمان پیوند خورده است. (یعنی سرنوشت آن را خدا رقم می زند.)
معنی کلمات: پیشه: شغل / برین: بالایی
آرایه های ادبی: انقلاب زمین: استعاره از جنوب فلسطین / زمین، برین: قافیه درونی / زمین ، آسمان: تضاد
مفهوم: خواست خداوند و قضا و قدر نیز مقاومت و پایداری فلسطین است.
∨∧∨∨∧∨
ای سرزمینی کز خاکت
خوشههای گندم میروید
و پیامبران برمیخیزند.
ای سرزمینی که حاصلخیزی و بیشتر پیامبران از آن برخاسته اند.
معنی کلمات: پیامبران برمیخیزند: پیامبران مبعوث میشوند.
آرایه های ادبی: گندم: نماد نعمت و حاصلخیزی / خوشههای گندم میروید: کنایه از اینکه فلسطین حاصل خیز است. / و پیامبران برمی خیزند: این سرزمین پیامبرخیز و مقدس است / تلمیح به مبعوث شدن پیامبران
∨∧∨∨∧∨
تو را جنوب نامیدم
ای کشتیهای صیّادی که مقاومت پیشه کردهاید
ای ماهی دریا که مقاومت پیشه کردهای
ای دفترهای شعری که مقاومت پیشه کردهاید
ای روزهای عاشورا!
تو را جنوب فلسطین نامگذاری کردم. ای کشتیهای ماهیگیری که مشغول مقاومت هستید. و ای ماهیان دریا که مشغول مقاومت هستید و ای دفترهای شعر مقاومت و ای روزهای همیشه عاشورا (مظلومان در آن شهید میشوند) که در برابر دشمن مقاومت میکنید.
معنی کلمات: صیادی: ماهیگیری / پیشه: شغل / مقاومت: پایداری
آرایه های ادبی: کشتیهای صیّادی: مجاز از ماهی گیران و ملوانان/ ای ماهی دریا: تشخیص؛ همه فلسطینیان ستیزنده اند / دفترهای شعری: مجاز از سرایندگان مقاومت/ ای روزهای عاشورا: تشخیص، تلمیح، اغراق
مفهوم: همه مردم فلسطین یکپارچه در برابر ستم ایستادگی می ورزند.
∨∧∨∨∧∨
تو را جنوب نامیدم
تو را آبها و خوشهها
و ستارۀ غروب نامیدم
تو را سپیده دمی در انتظار زاده شدن
و پیکری در اشتیاق شهادت نامیدم
تو را انقلاب و شگفتی و تغییر نامیدم
تو را پاک و پاکیزه و ارجمند و توانا نامیدم
تو را جنوب لبنان نامیدم. تو از آبهای دریا و خوشههای گندم و ستاره ناهید ساخته شدهای. تو سحرگاهی منتظر زاده شدن هستی، تو کسی هستی که برای شهادت شور و شوق داری. تو از انقلاب و شگفتی و تغییر ساخته شدهای و پاک و ارزشمند و توانا هستی.
معنی کلمات: پیکر: کالبد، تن، جثّه
آرایه های ادبی: جانبخشی / واژه آرایی: تو را ، نامیدم / آب: نماد پاکی / ستاره غروب: نماد درخشش و آگاهی / غروب، سپیده دم: تضاد / تو را آنها و…: تشبیه پنهان
مفهوم: مردم فلسطین و جنوب لبنان آگاه هستند و در انتظار دگرگونی و پیشرفتند و بسیار پاک و ارزشمند و توانایند.
تو را جنوب نامیدم
ای چون سبزه برآمده از دفتر روزگاران
ای مسافر دیرین بر روی خار و درد
ای چون ستاره، فروزان
ای چون شمشیر، درخشان
لبنان همانند سبزه ای است که از دفتر روزگاران جوانه زده. مردم این سرزمین رنجهای بسیاری کشیده اند و مانند ستاره میدرخشند و در برابر دشمنانشان مانند تیغ بُرّنده هستند.
معنی کلمات: برآمده: بررسته / دیرین: کهن / فروزان: تابان؛ درخشان / درخشان: تابان / خار: تیغ گیاه (همآوا؛ خوار: پست)
آرایه های ادبی: چون سبزه برآمده؛ چون ستاره فروزان؛ چون شمشیر درخشان: تشبیه / دفتر روزگاران: اضافه تشبیهی / مسافر دیرین: استعاره از میهن / بر روی خار و درد بودن: کنایه از «در رنج و دشواری بودن»
∨∧∨∨∧∨
بگذار بوسه زنیم بر شمشیری که در دستان توست
بگذار گرد و خاک قدمهایت را برگیریم.
ما تو را بزرگ و عزیز میداریم زیرا تو ای سرزمین فلسطین جنگجو و پیکارگر هستی.
معنی کلمات: گذاشتن: اجازه دادن
آرایه های ادبی: بوسه زدن: کنایه از بزرگ داشتن / شمشیر: نماد ستیز و پیکار / گرد و خاک چیزی را برگرفتن: کنایه از «بزرگ داشتن» / بگذار: واژه آرایی (تکرار)
∨∧∨∨∧∨
ای سرور بارانها و فصلها،
تو را عطری نامیدم که در غنچهها خانه دارد
تو را پرستو نامیدم
ای سرور سروران،
ای برترین حماسه!
ای پیشوا و سرور بارانها و فصلها، (تو بسیار ارجمندی.) تو مانند عطری هستی که در غنچهها نهفته است. (دلآویزی) . تو مانند پرستو زیبایی. تو در نبردگاه ها حماسه آفریدی.
معنی کلمات: سرور: سالار، پیشوا / حماسه: دلاوری، شجاعت
آرایه های ادبی: تو را عطری …؛ تو را پرستو نامیدم: تشبیه / سرور: واژه آرایی/ ای سرور بارانها و فصلها: اغراق / پرستو: نماد زیبایی / باران: نماد پاکی / فصل: نماد دگرگونی
∨∧∨∨∧∨
دریا متنی نیلگون است
که علی آن را مینویسد
و مریم هر شب، روى شنها
به انتظار مهدی مینشیند
و گلهایی را میچیند
که از انگشتان شهیدان میرویند
دریا همچون متن کبود رنگی است که علی آن را نوشته است. (مردان فلسطینی سرنوشت کشور را رقم میزند) و مریم هر شب روی شنهای آن، منتظر ظهور مهدی (عج) مینشیند و گلهایی را که از انگشتان شهیدان میرویند، میچیند. (زنان این سرزمین در انتظار حضرت مهدی هستند و از دستاورد شهیدان بهره میبرند.)
معنی کلمات: نیلگون: همانند نیل آبی رنگ.
آرایه های ادبی: نیلگون: تشبیه / دریا … است: تشبیه / تلمیح به داستان حضرت مهدی و موضوع انتظار در شیعه / گل: دستاورد شهادت شهیدان (آزادی، استقلال) / علی و مریم: نماد زن و مرد فلسطینی.
تاریخ، روزی، روستای کوچکی را
از روستاهای جنوب به یاد خواهد آورد
که «معرکه» خوانده میشود
روستایی که با «صدر» ش، با سینه اش
از شرافت خاک و کرامت انسان بودن دفاع کرد
تاریخ نگاران روزی جانبازیهای مردم روستاهای جنوب لبنان را به یاد می آورد. مردم این روستا با همه توان خود با رهبر خود از سرزمین خود و انسانیت دفاع کردند.
معنی کلمات: معرکه: آوردگاه، رزمگاه / صدر: سینه؛ امام موسا صدر
آرایه های ادبی: تاریخ: مجاز از تاریخ نگاران/ ایهام تناسب: صدر/ خاک: مجاز از سرزمین
∨∧∨∨∧∨
سَرورم! ای سرور آزادگان!
در زمانۀ سقوط و ویرانی
جز تو، کسی نمانده است
که در زندگی ما نخل و عِنَب و تاکستان بکارد
جز تو کسی نمانده است؛
مگر تو!
مگر تو!
پس درهای امید و روشنایی را به روی ما بگشای!
ای سرور انسانهای آزاده در روزگار تباهی و فروپاشی، غیر از تو کسی نمانده است. که در زندگی ما درخت خرما بکارد و باغهای انگور به وجود آورد. تنها تو ماندهای.
دوباره به ما امید و روشنایی ببخش. (روزگار ما روزگار سقوط اخلاقی و ویرانی است. در این روزگار تنها مردم فلسطین هستند که از آبادانی و شکوفایی و پاکی دم میزنند و ما را به آینده امیدوار میسازند.)
معنی کلمات: سرور: سالار / سقوط: فروافتان / نخل: خرمابن / عنب: انگور/ تاکستان: انگورستان/ گشودن: باز کردن
آرایه های ادبی: در امید و روشنایی: اضافه استعاری / اغراق
شما میتوانید معنی درس رستم و اشکبوس با معنی کلمات و آرایه های ادبی را نیز در ستاره بخوانید. پرسشها و نظرات خود را درباره مفهوم و معنی درس سپیده دم فارسی دهم با ما در میان بگذارید.