در كتاب ادبیات فارسی سال دوم دبیرستان، پایه نهم، درس چهاردهم، حكایت كوتاهی به نام « پیدای پنهان » از فیه ما فیه مولانا نقل شده است. ایـن حكایت در مثنوی معنوی و مكتوبات مولانا هم آمده است. در این مطلب قصد داریم معنی درس پیدای پنهان به همراه معنی کلمات و آرایه های ادبی را برایتان شرح دهیم؛ همراه ما باشید.
معنی درس پیدای پنهان پایه نهم
جهان، جمله، فروغ روی حق دادن
حق اندر وی ز پیدایی است، پنهان
معنی: همه جهان را روشنی چهره یا صورت خداوند بدان (نو خداوند تمام جهانی هستی را فرار گرفته است)، ولی خداوند آنقدر آشکار است که از شدت آشکار (پیدا) بودن، پنهان به نظر می رسد.
آرایه های ادبی:
- دارای دو جمله و فعل دان و است
- تناقض در مصراع دوم (ز پیدایی است، پنهان)
- ترکیب اضافی (روی حق به معنای چهره خداوند)
- تشبیه در مصراع اول (جهان به نور خداوند تشبیه شده است)
ابتدا می کنم ای مفضل، به یاد کردن خلقت انسان. پس، عبرت گیر از آن
معنی: ای مفضل از یادآوری آفرینش انسان شروع میکنم. پس از آن عبرت بگیر
تفکر کن ای مفضل، در همۀ اعضای بدن و تدبیر آنها که هر یک برای هدفی و حاجتی آفریده شدهاند
معنی: ای مفضل، دربارۀ تمام اعضای بدن و تدبیر و اندیشۀ آنها فکر کن که هر یک از این اعضا برای هدف و نیازی آفریده شدهاند
بپرس از ایشان که آیا این طبیعت که شما میگویید، علم و قدرت دارد بر این کارها یا نه؟ اگر گویند که علم و قدرت دارد، پس به خدا قائل شدهاند و او را «طبیعت» نام کردهاند؛ زیرا معلوم است که طبیعت را شعور و اراده نیست؛ و اگر گویند که طبیعت را علم و اراده نیست، پس معلوم است که این کارها از طبیعت بیشعور، صادر نمیشود.
معنی: از آنها که کار اعضای بدن را به طبیعت نسبت میدهند، بپرس که آیا این طبیعت که شما میگویید دانش و قدرت و توانایی به انجام این کارها را دارد یا خیر؟ اگر آنها جواب دهند که علم و قدرت انجام این کار را دارد پس به وجود خدا اقرار دارند و فقط ظاهراً آن را طبیعت نام نهادهاند، زیرا معلوم و آشکار است که برای طبیعت شعور و احساس و ارادهای وجود ندارد و اگر بگویند که برای طبیعت علم و ارادهای وجود ندارد پس معلوم میشود که این کارها از طبیعت بیشعور به وجود نمیآید
برای آنکه حرارت در دل جمع نشود که آدمی را تلف کند
معنی: برای آنکه دمای بدن و قلب بالا نرود و باعث از بین رفتن انسان نشود
اگر از این قوّهها حافظه را نمیداشت، چگونه بود حال او و چه خللها داخل میشد در امور و زندگانی و کارهای او
معنی: اگر از نیروها حافظه را خلق نمیکرد، حال و روز انسان چگونه بود و چه آسیبهایی در زندگی به او میرسید
پس، داده است خداوند علیم به آدمی آنچه صلاح دین و دنیای او در آنهاست و منع کرده است از آدمی، دانستن امری چند را که در شأن و طاقت او نیست دانستن آنها
معنی: پس خداوند آگاه آنچه را که صلاح دین و دنیای انسان در آن است، به او داده است و آنچه را که طاقت دانستن آن را ندارد، از دانستن آن منع کرده است
زیرا که چون آدمی را احتیاج به آب، شدیدتر است از احتیاج به نان
معنی: چون انسان به آب بیشتر از نان نیاز دارد
و اگر آدمی را هرگز دردی نمیرسید، به چه چیز ترک میکرد گناهان را و به چه چیز تواضع میکرد برای خدا و تضرّع میکرد نزد او؟
معنی: و اگر انسان درد را احساس نمیکرد، چگونه گناهانش از بین میرفت و با چه ابزاری به درگاه خدا زاری میکرد و افتادگی مینمود
و به چه چیز مهربانی میکرد به مردم و صدقات مینمود به مساکین؟ نمیبینی کسی را که به دردی دچار شد، خضوع میکند و به درگاه خدا روی میآورد و طلب عافیت میکند و دست میگشاید به دادن صدقه؟ پس نمیبینی که حکیم علیم در هر امری، آنچه به عمل آورده، همه موافق حکمت است و راه خطا در آن نیست؟
معنی: و با چه چیزی به مردم مهربانی میکرد و به بیچارهها و مردم صدقه میداد؟ آیا نمیبینی کسی را که به یک دردی دچار میشود، فروتنی و خضوع میکند و به درگاه خداوند راز و نیاز میکند و از خدا رستگاری و تندرستی میخواهد و دستش را برای دادن صدقه و کمک باز میکنند؟ پس آیا نمیبینی که خداوند حکیم دانا در هر کاری، آنچه به وجود آورده و آفریده است همگی موافق و همراه حکمت و دانش است و هیچ راه خطا و اشتباهی در کارهای خدا وجود ندارد؟
پس من شاد و خوشحال برگشتم به آنچه از معرفت مرا حاصل شد و خدا را حمد کردم
معنی: پس من شاد و خوشحال برگشتم و به خاطر آنچه از شناخت و آگاهی به دست آوردم. خدا را شکر کردم
معنی درس پیدای پنهان – بخش لغات
- جهان: خلقت
- جمله: همگی، همه
- فروغ: روشنایی، پرتو، نور
- روی: چهره و صورت
- حق: خداوند
- دان: مخفف فعل بدان
- جعفر بن محمد (ع): امام صادق (ع)
- زیاده از این: بیشتر از این ها
- متانت: وقار و سنگینی
- شایسته: درخور، سزاوار
- ابتدا می کنم: شروع یا آغاز می کنم
- قائل: گویا، سخن گو، گوینده، کسی که به خطای خود اقرار می کند
- شعور: عقل
- اراده: اختیار
- صادر نمی شود: خارج شدن
- جراحت: آسیب، صدمه، زخم
- تلف: نابود کردن، از بین بردن، ضایع کردن
- قوه ها: توانایی ها، قدرت ها
- احوال: جمع حال، حال ها
- خلل: آسیب، ضعف، مشکل
- خاطر: حافظه
- امور: جمع امر، کارها
- اندوهناک: غمگین
- بقا: دوام، زندگی
- تامل: فکر کردن، دوراندیشی، اندیشیدن
- تدبیر: چاره اندیشی، پایان کارها را پیش بینی کردن
- تضرع: زاری کردن، ناله، حالت دعا و التماس
- تعالی: بلند پایه، بلند مرتبه
- توحید: یکتاپرستی
- طبیعت: سرشت، خلق و خوی
- مصیبت: بلا
- کینه: دلخوری یا دشمنی
- سینه: در اینجا به معنای وجود (روح انسان)
- مصلحت: خیر خواهی، خیر اندیشی، نیک خواهی
- وصف: توصیف
- طلب عافیت: درخواست سلامتی
- عبرت: پند
- عظیم: بزرگ
- علیم: دانا، دانشمند، آگاه
- غافل: ناآگاه، بی خبر
- فواید: جمع فایده، سودها
- حاجت: نیاز
- حکمت: دانش، علم به حقایق اشیا
- حیا: خجالت، شرمساری
- مزار: جای زیارت، زیارتگاه
- مساکین: جمع مسکین، فقیران، بیچارگان
- صله رحم: ارتباط با خویشان
- احسان: نیکی کردن
- معاصی: گناهان
- معرفت: شناختن چیزی، علم و دانش
- معلوم: آشکار
- موافق: همراه، سازگار
- صلاح: خیر و خوبی
سخن آخر
امیدواریم از خواندن معنی درس پیدای پنهان به همراه معنی کلمات و آرایه های ادبی، نهایت استفاده را برده باشید. شما می توانید سوالات و نظرات خود را در پایین همین مطلب با ما در میان بگذارید.
همچنین می توانید معنی حکایت نیک رایان فارسی نهم با آرایه ها و معنی درس آداب زندگانی فارسی نهم با نکات دستوری و آرایه ها را نیز در ستاره بخوانید.
BN
سلام ممنون خیلی عالی بود فقط معنی طبیعت در این درس چی میشه
لطفا ارایه های متن درس هم بذارید ممنون
هستی
سلام ممنون از یاست خوبتون ، فقط چرا آرایه های متن درس رو نمیگذارید ؟
از ما ارکان جمله رو هم میخواهند توضیح بدیم
از جمله هسته و وابسته ……
ممنون میشم اونهارو هم قرار بدید خیلی لازم داریم ….
Y
عالی بود دمتون گرم