ستاره | سرویس محتوای کمک درسی – شعر «امید» از پروین اعتصامی درباره امید داشتن به خدا و یاری پروردگار است. در این مطلب معنی شعر امید کلاس چهارم را بیت به بیت با معنی لغات و آرایه های ادبی آن میخوانید. غیر از معنی شعر شنیدستم که شهبازی کهنسال شما میتوانید شعر امید به صورت داستان را نیز در ستاره بخوانید.
معنی شعر امید کلاس چهارم دبستان
۱.
شنیدستم که شهبازی کهنسال
کبوتر بچهای را کرد دنبال
شنیده ام که روزی، پرنده شکاری (باز) پیری به دنبال یک بچه کبوتر گذاشته بود تا او را شکار کند
معنی لغات: شهباز: نام نوعی پرنده شکاری درشت اندام / شنیدستم: شنیده ام
۲.
ز بیم جان کبوتر کرد پرواز
به هر سو تاخت تازان از پیاش باز
کبوتر از ترس جانش پرواز می کرد. باز بزرگ هم با سرعت به هر طرف که کبوتر پرواز میکرد، هجوم می برد.
معنی لغات: ز: از / تاخت: هجوم برد، حمله کرد / تازان: در حال تاختن و حمله
آرایه ادبی: بیم جان: کنایه از ترس مردن / تاخت و تازان: اشتقاق (همریشه)
۳.
به دشت و کوه و صحرا بود پرّان
ز چنگ باز شاید در برد جان
کبوتر پر زنان به سمت دشت و کوه پرواز میکرد به امید اینکه شاید از دست باز شکاری جان سالم به در ببرد.
معنی لغات: پَرّان: پر زنان
آرایه ادبی: جان در بردن: کنایه از نجات یافتن / دشت و کوه و صحرا: تناسب، کنایه از هر طرف
۴.
اجل را دید و شُست از زندگی دست
درختی در نظر بگرفت و بنشست
کبوتر انگار (از خستگی) مرگ را با چشمان خودش دید، از زندگی ناامید شد و درختی را انتخاب کرد و روی آن نشست.
معنی لغات: اجل: مرگ، زمان مرگ
آرایه ادبی: شخصیت بخشی به مرگ (تشخیص) / از چیزی دست شستن: کنایه از ناامید شدن از چیزی / در نظر گرفتن: کنایه از انتخاب کردن
۵.
نشست و سر به زیر پر فرو برد
که کی چنگال بازش میکند خرد
کبوتر نشست و سرش را زیر پرهایش فرو کرد و منتظر ماند تا باز شکاری بیاید و با چنگال تیزش او را خرد و نابود کند.
نکته دستوری: «ش» در بازش به کبوتر بر میگردد و به معنی «او را» است => چه زمانی چنگال باز او را خرد میکند.
۶.
نظر کرد آن نگوناقبال بر زیر
که صیادی کمان بر کف، به زِه تیر
کبوتر بختبرگشته نگاهی به زیر درخت انداخت و دید که یک شکارچی هم کمانش را در دست گرفته و تیرش را آمادهی پرتاب کرده است.
معنی لغات: نظر: نگاه / نگون اقبال: بدبخت / کف: دست / زه: رشته ای کش مانند که به کمان میبندند و با کشیدن آن تیر را رها میکنند.
۷.
کمان بر کف، نموده قصد جانش
هدف بگرفته و کرده نشانش
صیاد در حالی که کمان را در دستش گرفته بود قصد داشت کبوتر را شکار کند. بنابراین نشانه کمان را به سمت کبوتر گرفت.
آرایه ادبی: قصد جان کردن: کنایه از تصمیم کشتن کسی را گرفتن
۸.
به زیر پای، صیاد و به سر، باز
نه بنشستن صلاح است و نه پرواز
(وضعیت کبوتر به گونه ای بود که) در زیر پایش صیاد منتظر شکار کردن او بود و بالای سرش باز شکاری قصد شکار او را داشت. (در این شرایط) نه نشستن در زمین به صلاح کبوتر بود (چون هرلحظه ممکن بود صیاد او را شکار کند) و نه مصلحت بود که بلند شود و پرواز کند. (چرا که باز شکاری در آسمان بود)
آرایه ادبی: زیر پای و به سر منظور پایین و بالا => تضاد
۹.
به کلی رشتهی امّید بگسست
در آن دم دل به امّید خدا بست
در آن لحظه کبوتر که از همه جا و همه چیز ناامید شده بود، به خدا امید بست و در دلش از خداوند کمک خواست.
معنی لغات: بگسست: پاره شد / دم: لحظه
آرایه ادبی: رشتهی امید: اضافه تشبیهی / دل به امید بستن کنایه از امیدوار شدن
۱۰.
چو امیدش به حق بود آن کبوتر
نجات از مرگ دادش حی داور
چون کبوتر از همه جا قطع امید کرد و فقط به یاری خداوند امید بست، خداوند نیز که مانند یک داور و قاضی زنده و حاضر، شاهد تمام ماجرا بود، کبوتر را نجات داد.
معنی لغات: حق:خداوند / حی: زنده، شاهد / داور: قاضی
نکته دستوری: «ش» در دادش به کبوتر بر میگردد و به معنی «او را» است => او را نجات داد.
۱۱.
بزد ماری به شست پای صیاد
قضا بر باز خورد آن تیر و افتاد
ماری در آنجا، انگشت شست پای صیاد را نیش زد و به طور اتفاقی آن تیر صیاد که آماده پرتاب بود، رها شد و به باز شکاری که در آسمان بود اصابت کرد و افتاد!
معنی لغات: بزد: نیش زد / شست پا: انگشت بزرگ پا / قضا: از اتفاق
۱۲.
به خاک افتاد هم صیاد و هم باز
کبوتر شاد و خندان کرد پرواز
هم صیاد به زمین افتاد و هم باز شکاری! (دشمنانش همدیگر را نابود کردند) کبوتر هم خوشحال شد و پرواز کرد.
آرایه ادبی: به خاک افتادن: کنایه از نابود شدن
DJ BX ugjdcg
بدر نخورد بود
بدون نام
عالیه ممنون