از دست دادن هر یک از اعضای خانواده داغ بزرگی است که هیچ چیز آرامش نمیکند… تحمل مصیبت مرگ مادر، پدر، خواهر و برادر… هیچکدام از دیگری آسانتر نیست و این فقدان بر باور هیچکس نخواهد نشست… قبلا در مطلبی جداگانه به متن زیبا برای پدر از دست رفته و شعر در وصف مادر فوت شده پرداختیم. اما در این مطلب قصد داریم تا به متنهای زیبا برای کسانی که در سوگ مادر نشستهاند را بپردازیم. با ما همراه باشید.
متن زیبا برای مادر از دست رفته
نبودنهایى هست که هیچ بودنى جبرانشان نمیکند
و آدمهایی هستند که هرگز تکرار نمیشوند
و تو آنگونهای مادر…
✦~✦~✦
مـــادر
تمام زندگیم درد مــیکند
دلــــم نوازشهای مــــادرانه میخواهد…
✦~✦~✦
باز دلتنگ و بیقرارم
و باز دلم به وسعت
سیاهی جادهی احساس گرفت
با چشمانی بارانی
قلم به دست میگیرم
و مینویسم
مادر دنیا بیتو صفا ندارد…
✦~✦~✦
← متن زیبا برای مادر از دست رفته →
اومدم یه لیوان چایی تازه دم ریختم بشینم کنار پنجره
بهت فکر کنم، فکرم نیومد.
اومدم برات دو کلوم حرف بزنم، حرفم نیومد…
اومدم چیکه چیکه ببارم، چشمام خشک شد.
اومدم از دلم بگم دلم گرفت…
راسش دیگه نیومدم، موندم تو همون روزایی که رفتی
همین موقعها بود دیگه، موندم توی الان.
توی الان شش سال پیش …
حالا هم هی هرسال که نه، هر روز الان گذشتهها رو زندگی میکنم.
بهم میگن، اینجوری خوب نیست.
ما که هرکار کردیم خوب باشه، نشد!
حالام خو گرفتم با این نشدنهای بعد نبودنت…
حالا هم لی لی به لالای خودم میذارم که
آروم تو دردا لونه کنم و جیکم در نیاد!
✦~✦~✦
مادر که بود همه بودند، بند رخت پر بود از لباس زندگی…
✦~✦~✦
ﺑﻮﺩ…
ﺗﻠﺦﺗﺮﯾﻦ ﮐﻠﻤﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﻢ!
ﮐﻠﻤﻪﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺮﺟﻤﻪﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﺣﺴﺮﺕ ﺩﻧﯿﺎ!
” بود ” ﯾﻌﻨﯽ: “ﺩﯾﮕﺮ ﻧﯿﺴﺖ”
ﯾﻌﻨﯽ: ﺗﻮ ﻣﺎﻧﺪﯼ ﻭ ﺣﺠﻢ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ!
ﯾﻌﻨﯽ: ﺻﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﺷﻨﯿﺪ…
” بود” ﯾﻌﻨﯽ: ﺗﻤﺎﻡ ﻫﺴﺖﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ ﺷﺪ!
ﯾﻌﻨﯽ: ﯾﮏ ﺟﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ…
“بود” ﯾﻌﻨﯽ: ﺩﯾﮕﺮ نیست…
مادرم
بعد از رفتنت نمردم مادر…
اما زندگی هم نکردم
تو رفتی و مرگ
سالهاست چیزی در من برای کشتن پیدا نمیکند…
✦~✦~✦
شنیدم بهشت هم برایت کم است
خوش به حالت
کاش من را هم میبردی
دلم برایت تنگ است
همیشه عاشقت هستم
شبها به خوابم بیا مثل هر شب
دوستت دارم مادر…
✦~✦~✦
یه روزی میاد که بعدش دیگه مهم نیست فردایی در کار هست یا نه
اون روز روزیه که مادرت پیشت نیست…
✦~✦~✦
امروز دلم آتش گرفت و دوباره جای خالیت را حس کردم
میدانم جای تو خوب است
و فرشتههای آسمان امروز را برایت جشن میگیرند
آخر میدانم که بهشت زیر پای توست….
کاش فقط امروز نگاهت را داشتم
خدایا کاش فقط یک بار دیگر
آغوشش را داشتم
لمس دوباره دستانت آرزوست…
مادرم
مادرم نیستی پیشم اما وجودت را هر لحظه پیش خود احساس میکنم
فقط ای کاش و ای کاشها برایم مانده است
✦~✦~✦
← متن زیبا برای مادر فوت شده →
چهکنم باغم خویش؟
که گهی بغض دلم میترکد…
دل تنگم ز غمت میسوزد
شانهای میخواهم که گذارم سر خود بر رویش و کنم گریه
که کمی آرام شوم ولی افسوس که نیست…
مادرم دلِ تنگم شانههایت را میخواهد…
✦~✦~✦
زخمهایم نه خوب میشود
و نه خونریزی میکند…
کسی که میرود فراموش میکند، کسی که میماند در آتش میسوزد
اگر بخواهم هم نمیتوانم عشق تو را فراموش کنم
چون هر جایی بوی تو جاریست
این چندمین روزی است که وقتی از خواب بیدار میشوم
و در آینه چهره خود را نگاه میکنم
هیچ نشانی ازخود نمییابم، باور کن…
نمیدانم چند مدت از رفتن تو گذشته
آرزوهایم برباد رفته و قلبم شکسته… مادرم…
✦~✦~✦
← دلنوشته برای مادر فوت شده →
جملهای که عین واقعیته
وقتی بهش فکر میکنی دلتو میسوزونه
چقدر حسرت بخوریم…
خدای ما بی مادرا هم بزرگه
✦~✦~✦
تاریک شد هوا و تو رفتی به شهر نور
بی درد و ترس کردی از این زندگی عبور
از آن زمان که فاصله افتاد بین ما
هر شب به یاد قبل تو را میکنم مرور
یک چهره داشتی پر از احساسهای ناب
یک قلب مطمئن پر از ایمان و عشق و شور
دستی که از لطافت بسیار پینه داشت
عمری پر از شرافت و از کینهها به دور
رفتی اگرچه از نظر چشم ما ولی
از یاد ما نمیرود آن چشمه صبور
گفتی نمیدهد به کسی مهلتی اجل
خوابیده به این شتر در هر خانه به زور
✦~✦~✦
بچه که بودم دلم به گرفتن گوشه چادر مادرم و رفتن به بیرون خوش بود
اکنون بزرگ شدهام
اما دلم مادرم را میخواهد…
نه برای گرفتن گوشه چادرش
میخواهمش تا با گوشه چادرش
اشکهایم را پاک کنم…
نه اینکه دلم خوش شود که میدانم نمیشود
شاید آرام بگیرد با بوی خوش چادر…
مادرم پر کشید…
چو برگی رقصان در دستان باد
و به بلندای ذات الوهیتش عروج کرد
و من از وصف این شرایط عاجزم…
✦~✦~✦
بخواب مادر
خستهتر از آنم
که لیوانی چای آرامم کند…
آغوش گرم تو را میخواهم
در جنگلی ناشناس…
وقتی که آسمــــان،
از لا به لای شاخهها سرک میکشد…
✦~✦~✦
مـــــــــادر
خواستم غصه را تقسیم کنم
اما در نیامدن تو ضرب شد
آب شد
و از چشمانم چکید…
✦~✦~✦
مادرم
امـروز با شاخه گلی سرخ و دستانی لـرزان به دیدارت میآیم
این اشکهای من از سردلتنگی است!
دلتنگی برای بوسـه زدن بر دستهای مهربانت
کاش بودی…!
امروز دلم آتـش گرفت و دوباره جای خالیت را حس کردم
میدانم جای تـو خوب است…
و فرشته های آسمان امروز را برایت جشـن میگیرند
آخر میدانم کـه بهشت زیر پای توست…
کاش فقـط امـروز و در روز تولدت، نگاهت را داشـتم…
✦~✦~✦
چقدر سخت است جمعه از راه برسد
دلت هوای کسی را کند که نداریش
جمعه آخره هفته است،
جاهای خالی بسیاری پر نمیشوند…
مثل جای خالی تو مادر…
✦~✦~✦
← متن زیبا درباره غروب جمعه و نبود مادر →
از جمعههای بی تو چه دلگیر میشوم
جانِ خودم ز جانِ خودم سیر میشوم
با هر نفس كه میكشم اقرار میكنم
از این نبودنت به خدا پیر میشوم…
متن برای مادر فوت شده غمگین
کاش بودی سرم را روی شانه هایت میگذاشتم و میبوسیدمت
وقتی بودی آنقدر بزرگ نبودم وقتی هم که رفتی بزرگ نشدم
دستهایم سرد است کاش بودی دستم را میگرفتی
کجایی؟ شنیدم بهشت هم برایت کم است
خوش به حالت کاش من را هم میبردی
دلم برایت تنگ است همیشه عاشقت هستم
شبها به خوابم بیا مثل هر شب
دوستت دارم مادر
✦~✦~✦
کودک که بودم وقتی زمین میخوردم
مادرم مرا میبوسید و تمام دردهایم از یادم میرفت
دیروز زمین خوردم، ولی دردم نیامد.
اما به جایش تمام بوسه های مادرم یادم آمد
امروز دلم آتش گرفت و دوباره جای خالیت را حس کردم
میدانم جای تو خوب است
و فرشتههای آسمان امروز را برایت جشن میگیرند
آخر میدانم که بهشت زیر پای توست ….
کاش فقط امروز نگاهت را داشتم
خدایا کاش فقط یک بار دیگر
آغوشش را داشتم
✦~✦~✦
آغوش مادر گرمترین آغوشی بود
که در دوران زندگی مان تجربه کردیم
و برای همیشه به خاطر سپردیم.
وقتی مادری آسمانی میشود
هرگز آغوش مان سرد نخواهد شد
چراکه عشق مادر آن قدر عمیق است
که تا اعماق وجودمان نفوذ کرده
هرگز یارای خروج از وجودمان را ندارد
انگار برای همیشه در وجودمان
جا خوش کرده است تا دلمان همیشه خوش باشد
✦~✦~✦
ﺻﺪﺍﯼ ﭼﺮﺧﺶ ﭼﺮﺥ ﺧﯿﺎﻃﯽ ﺍﺵ ﮐﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯽ ﺩﻭﺧﺖ
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺗﺎ ﻋﻄﺮ ﯾﺎﺱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﯾﻮﺍﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﮐﻨﺪ
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﻻﻻﯾﯽ ﻫﺎﯾﺶ ﺧﻮﺍﺏ ﻏﻔﻠﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻣﯽ ﭘﺮﺍﻧﺪ
ﺩﻟﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﺯﻥ ﺭﺍﺳﺖ ﻗﺎﻣﺖ ﻋﺎﺷﻖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺑﺨﻨﺪﻧﺪ.
اما من ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ …
تو که مهربانی را گسترده میخواستی و انسانیت را ستایش میکردی
هیچکس، چون تو سرود زیبای یاری رساندن بر قلههای رفیع عشق را
بی هیچ ادعا و بی هیچ چشمداشتی فریاد نمیکرد
و آنگاه که باید یاری میشدی، هیچکس را یارای یاری رساندن به تو نبود
مادر جان هر روز اینجا برای من بی تو غروب جمعه شب است
متن برای هفتمین روز درگذشت مادر
هفت روز از رفتنت گذشت….
ولی ما هنوز باور نکرده ایم رفتنت را …
هنوز باور نکرده ایم که دیگر بین ما نیستی ..
نمیخواهیم باور کنیم که دیگر در جمع ما نیستی …
میدانم که خودخواهی است …
میدانم که از این دنیا بریده بودی …
میدانم راحت شدی از این همه درد و قرص و بی خوابی …
ولیای کاش بودی …
✦~✦~✦
دست پر مهر مادر …
تنها دستی است که اگر کوتاه از دنیا هم باشد، باز هم از تمام دستها بلندتر است
حالا که هفت روز از رفتنت میگذرد و تنها دلتنگی برای من باقی مانده میفهمم
مادر، من هرگز بهشت را زیر پایت ندیدم، زیر پای تو آرزوهایی بود
که به خاطر من از آن گذشتی، در آن دنیا حلالم کن … مرا ببخش مادر
✦~✦~✦
نمیدانم در کدامین کوچه جستجویت کنم و
از کدامین گل عطرت را بجویم.
اما همین قدر میدانم که هنوز هم مانند کودکی عاجزانه تمنای وجودت را دارم
آرامش ابدی تو آرامش زندگیم را ربود و
اینک دلتنگی روزهای بی تو را فقط کنار سنگی سرد که پناه ماست سپری میکنم
هفت روز است که آسمانی شدنت را با چشمانی اشکبار گرامی میدارم مادر
✦~✦~✦
مادر آسمانی آن قدر هوای من را داشتی
و در محبت کردن به من بالا و بالاتر رفتنی
که یک دفعه بی آن که خبردار شویم آسمانی شدی
عاقبت مهربانی و محبت کردن بی دریغ هم جز این نیست
آسمانی شدنت مبارکت باد و درود و صلوات خدای بخشنده و مهربان بر تو باد
فقط بدان هفت روز از رفتنت میگذرد و تنها دلتنگی برای من باقی مانده
متن برای چهلمین روز درگذشت مادر
بدون حضور تو که باور داشتیم
وجود عزیزت نماد عینی شرف و مفهوم بخشایش بود
و هنوز با گذشت چهل روز، عکس تو با چارچوب قاب و روبان مشکی بیگانه است
در اربعین هجرانت به زیارت مزار مطهرت میرویم
و با زبان اشک از اندوه روزهای فراق سخن میگوییم مادر عزیزتر از جان …
و ناباورانه جای خالی ات را نگاه میکنیم
و به آستانه در چشم دوخته ایم.
اما افسوس دیگر سعادت دیدار تو را نخواهیم داشت
اگر دریاها جوهر و درختان جملگی قلم گردند.
باز هم نمیتوانیم بزرگواری، فداکاری
و ایثارت را بر صفحه کاغذ بنگاریم!
و ما همچنان در بهت و حیرت لحظات خوب بودن با تو را مرور میکنیم
باور این همه صبوریمان نبود، مادر
چهل بار چشم گشودن و ندیدن عزیز زندگیمان
چهلها خواهد گذشت و یاد تو با ما خواهد بود
چگونه تاب آوردم چهل روز ندیدنت را….
امروز با شاخه گلی سرخ و دستانی لرزان به دیدارت میآیم
این اشکهای من از سردلتنگی است
دلتنگی برای بوسه زدن بر دستهای مهربانت
کاش بودی مادر جان …
متن برای سالگرد درگذشت مادر
و ناباورانه روزهایمان را به شبهایمان گره زدیم
و شبهایمان را به امید آن که هلال ماهگونت را یک بار دیگر در خواب به نظاره بنشینیم به صبح رساندیم.
طنین صدای دلنشینت همچنان در گوش ما، مهربانیت در قلب ما و زیبایی چهرهات همیشه در یاد ماست.
مادر هر روز دلمان برایت تنگ میشود.
یک سال از پرواز معصومانه اش گذشت
این یک سال را با یاد و بی حضورش چه تلخ و مبهوت به پایان بردیم
دست تقدیر او را از باغ زندگی جدا کرد و
جز مشتی خاک بر ما باقی نگذاشت
در فراقش چه خونها که از دل چکید و چه اشکها که بر رخ دوید
هنوز به یادش اشک میریزیم تا شاید آرام گیریم
و با حضور یاران رفتنش را باور کنیم
شبنم گل واژه اشکهای توستای شقایق دشتستان صبوری
تو از همه گلها زیباتر و از همه آنها خوشبوتری
در سالروز یاد تو عطر همه گلهای شکفته را نثار وجودت میکنیم