هنگامی که همه یاران و اصحاب امام حسین (ع) به شهادت رسیدند، ندای غریبانه امام بلند شد: آیا حمایت کنندهای هست تا از حرم رسول خدا حمایت کند؟ آیا فریادرسی هست که برای امید ثواب ما را یاری کند؟ سپس امام کنار خیمه آمد و به زینب (ع) فرمود: فرزند کوچکم را به من بده تا با او وداع کنم، کودک را گرفت، همین که خواست ببوسد حرمله تیری به سوی گلوی نازک او رها کرد، آن تیر به گلوی او اصابت نمود، و سرش را ذبح کرد. این روز به یاد مظلومیت کودک شیرخوار امام حسین (ع) به نام او نامگذاری شده است.
متن نوحه شب هفتم محرم
حاج مهدی میرداماد
زمینه
لالالالا گلم لالالالا بهارم
شمع یک سالگیت و من شر قبرت میذارم
اگه زنده بمونم اگه مادر نمیرم
برات جشن تولد سر خاکت میگیرم
عمو برا جشنت اب میاره پسر عموتم گلاب میاره
اما همش خواب و خیاله
لالالالا تو خواب دیدم که دندون در آوردی
پاشودی و یه قسره اب واسه مادر اوردی
سر سجاده خود رو به قبله میشینم
دعام اینه که مادر دومادیت و ببینم
شب دومادی تو عزیزم پشت سرت آروم آب میریزم
اما همش خواب و خیاله
لالالالا هنوز مونده لباسات روی دستم
نمیره از خیالم که خودم چشمات و بستم
تو که چیزی نگفتی تو زبون وا نکردی
وقتی رفتی میگفتم نکنه برنگردی
من و با غم تو پیر میکنن تو رو با سه شعبه سیر می کنند
اما اینا خواب و خیال نیست
متن نوحه شب هفتم محرم – حاج مهدی میرداماد
واحد
مگه من مادر چند تا پسرم که کشتنت
تازه دندون در اوردی اصغرم که کشتنت
هنوزم بعضی شبا خواب میبینم شیر میخوری
هنوزم نمیشینه تو باورم که کشتنت
هی میگفتم با خودم عصای دستم اصغره
پیر شدم من و سر مزار جدش میبره
کاش میشد فقط یه بار موی تو رو شونه کنم
میمیرم اگه یه بار گونه هات و بو نکنم
علی لای لای پسرم
مثه یه قران جیبی بودی تو دست بابات
رفتی و فقط میگفتم که خدا پشت و پنات
الهی هیچ کی تو اغوش باباش شهید نشه
الهی هیچ مادری اینقده نا امید نشه
اونا که به برق سکه های کوفه دل خوشیت
خودتون بچه ندارید مگه بچه می کشید
هر کی خواست بخونه از من توی روضه یا کتاب
اولش اه بکشه بعد بگه بی چاره رباب
حرمله غذای من یه عمره خون جگره
من نمیگذرم ازت خدا هم از تو نگذره
حاج حسین سیب سرخی
زمینه
لالایی گلم لالایی عزیز دلم
صدا هلهله میاد و میریزه دلم
بسه دیگه گریه رمق نداره صدات
اخه هیچ کسی دلش نمیسوزه برات
شاید بارون بیاد طاقت میاری
تو این غریبی من تنهام نزاری
لالایی گل پونه
کی دردم رو میدونه
یه چشمم برات اشکه
یه چشمم برات خونه
حسین جانم
اسیر خزون اسیر نامردی شدی
داری میری میدون ببین چه مردی شدی
میریزه روی صورت تو اشک رباب
شده آرزوهام برا تو نقش بر آب
باشه حواست به من از روی نیزه
تنها نمیزارمت حتی یه لحظه
لالایی گل لاله
من و گریه و ناله
خاطرات ما با هم
نشد حتی یک ساله
حسین جانم
برای دل من یه بار دیگه بخند
فقط روی نیزه علی چشاتو ببند
یادت باشه مادر به من نگفتی همین
یه وقت از رو نیزه با سنگ نیفتی زمین
میگن تو علقمه سقا شهید شد
دیدی امید دل ما نا امید شد
لالایی گل نازم
بیا دیدنم بازم
دوباره خودم واست
یه گهواره میسازم
متن نوحه شب هفتم محرم – حاج حسین سیب سرخی
واحد
ای يگانه كودك يكتا پرست
وی به طفلی مستِ صهبای الست
گرچه شير مادرت خشكيده است
شير رحمت از لبت جوشيده است
میبرم تا آنكه سيرابت كنم
با خدنگ حرمله خوابت كنم
غم مخور ای کودک خاموش من
قتلگاه ت میشود آغوش من
غم مخور ای کودک گردی کشم
من خودم تیر از گلویت میکشم
در حرم زاری نکن از قحط آب
که خجالت میکشم من از رباب
دل به عشق دوست محکم تر ببند
چون خدنگ خشم می آید به خط
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند ارزوی کربلا
تشنه ی آب فراتم ای عجل مهلت بده
تا بگیرم در بقل قبر شهید کربلا
حاج میثم مطیعی
زمینه
خونه غرقِ در آه حسرته
خونه بی بابا شام غربته
دوباره شب رسید و غم، رسید و داغ و درد
صدای طفل من گرفت از بس که گریه کرد
دوباره قاب عکسشو گذاشته روی پاش
خیره شده به سوی در، شاید بیاد باباش
خدا کنه بخوابه و راحت شه از تموم غصههاش
لالا لالا گلم بخواب
لالا لالا گلم بخواب
(لالا لالا لالا لالا)
چشماتو ببند روی درد و غم
خواب خوش ببین مرد کوچکم
دیگه تو مرد خونه ای! تو سایهی سرم
باید مثل بابا بشی مدافع حرم
تو هم یه روز بزرگ میشی یه پهلوون میشی
قد میکشی و باعث غرورمون میشی
تو هم یه روز مثل بابا شهید راه عشق و خون میشی
تو اصغری منم رباب
لالا لالا گلم بخواب
(لالا لالا لالا لالا)
بعضیا به ما طعنه میزنن
شکوهای نکن ای عزیز من
بابا فقط به خاطر خدا فدا شده
به خاطر خداس که غم نصیب ما شده
اگرچه طعنه میزنن ولی تو لب بدوز
نبینم از کنایهها خسته بشی یه روز
میسوزونه دل منو زخم زبون خیلیا هنوز
کسی تو رو نده عذاب
لالا لالا گلم بخواب
(لالا لالا لالا لالا)
متن نوحه شب هفتم محرم – حاج میثم مطیعی
شور
ای آیات سورهی مریم، حسین
یحیای پیمبر خاتم، حسین
عیسای شهید محرم، حسین
ثمر جان طاها
نور چشمان زهرا
قوت قلب مولا
ارباب با وفا
(یاحسین یابن الزهرا)
قامت بستهای که قیامت کنی
در خونت وضوی شهادت کنی
حق را روی نیزه عبادت کنی
سرت ای روح توحید
روی نی همچون خورشید
به همه عالم تابید
لب تشنهی شهید
(یاحسین یابن الزهرا)
پر میگیره دل به هوای حسین
سر میذاره پایین پای حسین
رو لبهاشه روضه برای حسین
شب جمعهها زهرا
میگه ظهر عاشورا
«قَتَلوکَ عَـطشانا»
خورشید نیزه ها
(یا حسین یابن الزهرا)
سید مجید بنی فاطمه
زمینه
لالا لالا گل پر پر من
لالا لالا علی اصغر من
تو آغوشم لالا کن
برا سقا دعا کن
که رفته برگرده
مشکاشو پر کرده
ای بمیرم مادر که رنگ و روت زرده
حلالم اگه آبی نیس
حلالم کن اگه بی شیرم
نگاهت میگه من تشنم
دارم میمیرم
لالا لالا گل پر پر من
لالا لالا علی اصغر من
لالا لالا گل تشنه ی آب
لالا لالا روی نیزه به خواب
کجا رفتی عزیزم
چرا رفتی عزیزم
مگه نمیدونی من بی تو میمیرم
تا نفس اخر اروم نمیگیرم
دلم خوش بود که تو رو دارم
دلم خوش بود به صدای تو
چشام خیرست پای نیزه به چشمای تو
لالا لالا گل پر پر من
لالا لالا علی اصغر من
متن نوحه شب هفتم محرم – سید مجید بنی فاطمه
نوحه
بسم الله الرحمان الرحیم
به نام خدای حسین
و فدیناه بذبح عظیم
به پا شد عزای حسین
نام حسین آمد
عالم یک صدا شد
نام حسین آمد
اینجا کربلا شد
میجوشد از زمین
خون خدا حسین
ما عاشق توییم
لبیک یا حسین
بسم الله الرحمان الرحیم
شده خیمه ها قحط آب
عطش وناله و گرما و تب
گرفته صدای رباب
ای طفل معصومم
رفتی ز هوش اصغر
هل من معین شم
آمد بگوش اصغر
برخیز عزیز من
دارد نوا حسین
با گریه ات بگو
لبیک یا حسین
ز حرم عازم میدان شدی
در آغوش بابا علی
برود شاید قطرهای
به خشکی لبها علی
دلشوره افتاده
در جان من مادر
شد همهمه بر پا
در آن سوی لشکر
شد آسمان کبود
در چشم مضطرم
بابا گریه کنان
آمد سمت حرم
لبیک یا حسین
متن نوحه شب هفتم محرم – سید مجید بنی فاطمه
واحد
ای که گرفتی به دوش بار غم و بار عشق
باز بیا سر کنیم قصهی گلزار عشق
قصه شنیدم که دوش تشنه لب گلفروش
برد گلی سبز پوش هدیه بازار او
گل غم ناگفته داشت خاطره آشفته داشت
چشم به جون خفته داشت
از غم سالارش
عشوه کنان ناز کرد وا شدن آغاز کرد
خنده زد و باز کرد دیده به دیدار عشق
گرچه زمان دیر بود تشنه لب شیر بود
منتظر تیر بود یار وفادار
باغ تب و تاب داشت گل طلب آب داشت
کی خبر از خواب داشت دیده بیدار عشق دیدار
عشق زمین گیر شد عرش سرازیر شد
گل هدف تیر شد ای عجب از کار عشق
ای عجب از کار عشق
آن گل نیکو سرشت بر ورق سرنوشت
باخطی از خون نوشت معنی ایثار عشق
این گل باغ خداست از چمن کربلاست
خوابگه او کجاست سینه اسرار عشق
حاج محمود کریمی
شور
ای مشعل محفل الستم
وی گشته علم به روی دستم
خون گلویت نمیگذارد
تا بعد زمان دهد شکستم
ای خندهی فتح بر لب تو
خون تو قوام مکتب تو
شش ماهی من اگر چه خردی
تو مرد شهادت و نبردی
سرباز همیشه فاتح من
لبخند بزن که فتح کردی
این طفل شیر خواره همه لشکر من است
در بین سی هزار سپه یاور من است
یک باغ لاله هدیه به محبوب کردهام
این شیرخواره دست گل آخر من است
الدخیل یا رضیع الحسین
بر آب وضوت خون فشاندی
بر دوش پدر نماز خواندی
پیغام مرا ز حلق خونین
بر گوش جهانیان رساندی
مظلوم ترین شهید بابا
لبخند بزن امید بابا
ای کوثر مصحف شهادت
لبخند تو بهترین عبادت
حیف است که کشته ات بخوانم
امروز تو یافتی ولادت
هرچند که شد صدات خاموش
خون تو نمیشود فراموش
خونی که از آن جمال خدا گشت لاله گون
باور کنید خون علی اصغر من است
این طفل شیر را مشمارید شیر خوار
من مصحف خدایم و این کوثر من است
الدخیل یا رضیع الحسین
دریای نخورده آب اصغر
خجلت زده ات رباب اصغر
از تیر سه شعبه آب خوردی
سیراب شدی به خواب اصغر
کشتند ز داغ تو مرا هم
گشتیم شهید هر دو باهم
معراج تو از تو تا حسین است
در خون تو نقش یا حسین است
تنها تو شبیب دست من دست
تشییع تو نیز با حسین است
من سینه چاک سنگر سرخ شهادتم
این است آن شهید که هم سنگر من است
این است آن شهید که با بی زبانی اش
تا صبح روز حشر پیام آور من است
جسمش به روی دست منو مرغ روح او
پرواز کرده در بغل مادر من است
الدخیل یا رضیع الحسین
ای سرو همیشه راست قامت
ای سایه ی قامتت قیامت
سقای سپاه و مشک بر دوش
تاریخ کجا کند فراموش
یا عباس ماکو مثل القمر
متن نوحه شب هفتم محرم – حاج محمود کریمی
زمینه
لای لای ددیم آدو آ
حق یتیشسین دادو آ
علی لای لای بالام لای لای
حق یتند دادو آ
آناوی سال یادو آ
علی لای لای بالام لای لای
لای لای ددیم بیون جان
باش یاستیق گیونجان
علی لای لای بالام لای لای
سن یات گل یاتاقیندا
سن باخیم بیونجان
بالام لای لای گولوم لای لای
لای لای ددیم آقلاما
اورگیمی داغلاما
بالام لای لای گولوم لای لای
دو ایندی غنچه ای دون
منه اوره باقلاما
بالام لای لای گولوم لای لای
چوخ آغلاما باباجان غیرتیم قبول المیر
دایانما حرمل بو چشم اشک وار گولیر
علی لای لای بالام لای لای گولوم لای لای
کربلایی حسین طاهری
شور
از ولوله نترسی مادر
از هلهله نترسی مادر
از شیر خوارم اینو میترسم
از حرمله نترسی مادر
برو دست علی یارته
برو خدا نگه دارته
برو که میدونم ای گلم
تیر سه پر آخر کارته
یارازق الطفل الصغیر
بچمو دستت میسپرم
یا راحم الشیخ الکبیر
غیر تو من کسی و ندارم
از ولوله نترسی مادر
از هلهله نترسی مادر
از شیر خوارم اینو میترسم
از حرمله نترسی مادر
برو دست علی یارته
برو خدا نگهدارته
برو که میدونم ای گلم
تیر سه پر آخر کارته
یارازق الطفل الصغیر
بچمو دستت میسپرم
یا راحم الشیخ الکبیر
غیر تو من کسی و ندارم
میگم آخی نترسی مادر
میگم که هی نترسی مادر
چند ساعت دیگه عزیزم
رفتی رو نی نترسی مادر
نفس آخرت میر ه و
یه دفه حنجرت میره و
دم غروب یه نیزه داره
دنبال پیکرت میره و
برو دست علی یارته
برو خدا نگه دارته
برو که میدونم ای گلم
تیر سه پر آخر کارته
یارازق الطفل الصغیر
بچمو دستت میسپرم
یا راحم الشیخ الکبیر
غیر تو من کسی و ندارم
آه داغ شد گلو نترسی مادر
افتاد عمو نترسی مادر
رو نی سرت بابا
شد رو به رونترسی مادر
به فدای حلق پاره تو
فدای سر آوره تو
دق میکنم ببینم اگه
توی حراجی گهواره تو
یارازق الطفل الصغیر
بچمو دستت میسپرم
یا راحم الشیخ الکبیر
غیر تو من کسی و ندارم
متن نوحه شب هفتم محرم – کربلایی حسین طاهری
تک
روی دست پدر اومد
یه علمدار بین لشگر
مرد میدون یه مبارز
پور حیدر علی اصغر
نه زره داره نه شمشیر شیر دلاور
سند غربت باباست این گل پرپر
سودای شهادت داره
شده سرباز ابی عبدالله
همین شیر خواره
لبیک یا ثار الله
همه اصحاب رو به ارباب
تحت فرمان امیرن
همه عاشق همه بی تاب
که برای تو بمیرن
میگه ساقیه حرم ای لشگر زینب
کم نشه سایه ارباب از سر زینب
تا خون در رگ ما باشه
باید این پرچم تا روز محشر
بالا باشه
لبیک یا ثار الله
حاج حسن خلج
واحد
اروم بگیر ای پسرم داره میسوزه جیگرم
بابا رو خجالت نده نگاه نکن سمت حرم
چشما همه منتظرن تو رو به خیمه ببرن
خدایا با این بار امانت چه کنم
با این همه عرق خجالت چه کنم
کجایی یا زهرا تموم این صحرا از خون شده دریا
لالا علی لالا
با اون چشات چیزی بگو شش ماه پاره گلو
تو عشق پایان منی اخ که چه شیرین دهنی
واسه دل من میدونم تو دست و پا نمیزنی
تا چشمای مظلوم تو رو هم میذارم
از چشمام مثل گلوی تو خون میبارم
چشمای تو خوابه منم و جواب سوال ربابه
لالا علی لالا
لالا دردونه من بخواب گل پونه من
یادته لبخند میزدی روشن میشد خونه من
حالا با نسیمی سرت میفته رو شونه من
اتیش میگیره دل همه قافله رو
تا میشنون هلهل های حرمله رو
رفتی غریبونه قنداقه پر خونه بابات پریشونه
متن نوحه شب هفتم محرم – حاج حسن خلج
زمینه
ای طفل بی شیرم لالایی لالایی
کشته غمت بابایی بابایی
میکشم حالا عبا روی سرم
سخت با شرمندگی حرم برم
در به درم پسرم
وای ولدی علی
چه خاکی از غمت به سرم بریزم
میمیرم میبینم لبهات و عزیزم
گریه نکن من برات رو میزنم
گریه نکن داره میلرزه بدنم
به خدا جون میکنم
وای ولدی علی
حاج محمدرضا طاهری
زمینه
یا قتیل العبراة حسین
یا اسیر الکرباة حسین
کشتی امن نجات حسین
جان عالم به فدات حسین
حسین آقام آقام آقام
از غمت خونجگرم حسین
سایه ات روی سرم حسین
از سرم می گذرم حسین
چون شهیدان حرم حسین
حسین آقام آقام آقام
گریه کن که دیگه پلکات وا نشد
گریه نکن یه ذره اب پیدا نشد
گریه کن خبری از سقا نشد گریه کن
چرا به روی صورتم دوباره دس نمی کشی
نفس نمونده واسه من چرا نفس نمی کشی
نباشی کنارم عزیزم محاله یه لحظه بمونم
تو داری رو دستم میمیری چجوری لالایی بخونم
لالایی لالایی لالایی
رفتی و مادر تو بی طاقته
رفتی و رو دل خیمه داغته
رفتی و کفن تو قنداقته گریه کن
ببین یکی با تیر کمون کمین نشسته روبروت
خدا کنه نبنتت با اون سفیدی گلوت
شده هلهله توی میدون همین که سه شعبه رها شد
علی جون ندیده میدونم سرت از تن تو جدا شد
لالایی لالایی لالایی
وای من دل من از جا کنده شد
وای من همه لشکر خنده شد
وای من بابای تو شرمنده شد گریه کن
بابا برای دفن تو به پشت خیمه میرسه
واسه تن یه شیر خواره یه قبر کوچیکم بسه
اونا که به تو اب ندادن عزیزم الهی بمیرن
تو رو که گرفتن میترسم که گهوارت و هم بگیرن
لالایی لالایی لالایی
متن نوحه شب هفتم محرم – حاج محمدرضا طاهری
نوحه
از روی دست من پر زدی اصغرم
مادرت منتظر مانده است در حرم
رنگ خون گرفته مویت وا شده ز هم گلویت
گر نشد تو را دهم اب اشک من چکیده رویت
ای آخرین یار بابا
بزرگ انصار بابا
شدی علمدار بابا
علی علی لایی لایی
داغ تو بد ترین مشکل قافلست
پاسخ گریه ام خنده حرملست
از حرارت تب تو شد ترک ترک لب تو
ناگهان سه شعبه امد بوسه زد به غبغب تو
سرت به یک مو شده بند
زدی به رویم تو لبخند
غمت دلم را ز جا کند
علی علی لایی لایی
پشت این خیمه ها یک مزار می کنم
مادرت امده بر سرم میزنم
امده تو را ببیند طفل سر جدا ببیند
وای من اگر سرت را روی نیزه ها ببیند
امان از این نیزه دارا شوند
اگر در بیابان به تربتب فاتحه خوان
علی علی لایی لایی