تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
با وجود گنجهای ذاتی که در وجودت داری، از لحاظ امکانات مالی از دارایی بالایی برخوردار نیستی اما این را بدان که ضمیر بیآلایش تو بر همهچیز برتری دارد به شرطی که آن را بروز دهی. در کارها بسیار پر تلاش هستی و در دوستی وفادار و صمیمی. مراقب باش تا از حسن رفتار و از صداقت و دوستی تو سوء استفاده نشود. زندگی خوب و راحتی در پیش داری. از همه تواناییهای خودت استفاده کن تا دشمنانت را ناامید و دوستانت را خوشحال سازی. دورویی و ریا را کنار بگذار. اگر از کسی طلبکار هستی، از او که به خوشقولی معروف است، بخواه قرضش را پس بدهد.
غزل شماره ۳۸۱ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۳۸۱ حافظ
گر چه ما بندگان پادشهیم
پادشاهان ملک صبحگهیم
گنج در آستین و کیسه تهی
جام گیتی نما و خاک رهیم
هوشیار حضور و مست غرور
بحر توحید و غرقه گنهیم
شاهد بخت چون کرشمه کند
ماش آیینه رخ چو مهیم
شاه بیدار بخت را هر شب
ما نگهبان افسر و کلهیم
گو غنیمت شمار صحبت ما
که تو در خواب و ما به دیده گهیم
شاه منصور واقف است که ما
روی همت به هر کجا که نهیم
دشمنان را ز خون کفن سازیم
دوستان را قبای فتح دهیم
رنگ تزویر پیش ما نبود
شیر سرخیم و افعی سیهیم
وام حافظ بگو که بازدهند
کردهای اعتراف و ما گوهیم
معنی و تفسیر غزل شماره ۳۸۱ حافظ
گر چه ما بندگان پادشهیم
پادشاهان ملک صبحگهیم
هر چند ما از رعایای پادشاه هستیم اما از پادشاهان کشور بامدادی و سحرخیزی بهشمار میرویم.
گنج در آستین و کیسه تهی
جام گیتینما و خاک رهیم
گنج معرفت در آستین ما ولی کیسه ما از مال دنیا خالی است. دل ما جام جهاننما است،اما ما افتاده و خاکساریم.
هوشیار حضور و مست غرور
بحر توحید و غرقه گنهیم
ما آگاهانه در حضور دوست مراقب و هوشیارانه نسبت به خالق، حضور قلب داشته و از این بابت از غرور سرمستیم. به سبب حضور قلب به مانند دریای توحید و از لحاظ مست غرور بودن در دریای گناه غرقه هستیم.
شاهد بخت چون کرشمه کند
ماش آیینه رخ چو مهیم
هرگاه عروس بخت و اقبال به جلوهگری درآید، در ما که به مانند آینه پیش روی اوییم منعکس میشود.
شاه بیداربخت را هر شب
ما نگهبان افسر و کلهیم
ما در تمام شبها پاسدار و نگهبان تاج و کلاه شاه نیکبخت هستیم.
گو غنیمت شمار صحبت ما
که تو در خواب و ما به دیده گهیم
به شاه بگو که قدر همصحبتی با ما را بدان، زیرا آنگاه که تو در خوابی، ما در دیدگاه به پاسداری مشغولیم.
شاه منصور واقف است که ما
روی همت به هر کجا که نهیم
شاه منصور آگاه است که ما روی اراده و عنایت خود را بر هر سو که بگردانیم… ادامه در بیت بعد
دشمنان را ز خون کفن سازیم
دوستان را قبای فتح دهیم
با دشمنان چنان کنیم که در خون خود پوشیده شوند و به دوستان لباس فتح و پیروزی بپوشانیم.
رنگ تزویر پیش ما نبود
شیر سرخیم و افعی سیهیم
ما دورنگی و دورویی پیشه نساختیم، مانند شیر سرخ و افعی سیاه یکرنگ هستیم.
وام حافظ بگو که بازدهند
کردهای اعتراف و ما گُوَهیم
بگو که قرضی را که به حافظ داری باز پس بدهند؛ ما شاهد هستیم که به وامداری خود اعتراف کردهای.
منبع: شرح جلالی بر حافظ با تصرف و تلخیص.