تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
تغییر بسیاری از اتفاقاتی که برای ما پیش میآید از عهده ما خارج است و آنها را به قضا و قدر الهی نسبت میدهند، باید آنها را همانگونه که هستند، قبول کنی. احکام خداوند را مو به مو انجام میدهی. روزی خواهد رسید که اطرافیان قدر تو را بیشتر بدانند. هنوز نمیدانی که دقیقاً چه کاری میخواهی انجام بدهی و چه مسیری را بایستی در پیش بگیری. منتظر هستی که دیگران برای تو تصمیم بگیرند. بهتر است که درباره خود و اهداف خویش تجدید نظر کنی تا بهتر بتوانی تصمیم بگیری. ارادهات را محکم کن و بر خدا توکل بنما.
غزل شماره ۳۸۰ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۳۸۰ حافظ
بارها گفتهام و بار دگر میگویم
که من دلشده این ره نه به خود میپویم
در پس آینه طوطی صفتم داشتهاند
آن چه استاد ازل گفت بگو میگویم
من اگر خارم و گر گل چمن آرایی هست
که از آن دست که او میکشدم میرویم
دوستان عیب من بیدل حیران مکنید
گوهری دارم و صاحب نظری میجویم
گر چه با دلق ملمع می گلگون عیب است
مکنم عیب کز او رنگ ریا میشویم
خنده و گریه عشاق ز جایی دگر است
میسرایم به شب و وقت سحر میمویم
حافظم گفت که خاک در میخانه مبوی
گو مکن عیب که من مشک ختن میبویم
معنی و تفسیر غزل شماره ۳۸۰ حافظ
بارها گفتهام و بار دگر میگویم
که من دلشده این ره نه به خود میپویم
چندین بار گفتهام و یکبار دیگر نیز بازگو میکنم که منِ عاشق دلباخته با اراده خود این راه را نمیپیمایم.
در پس آینه طوطی صفتم داشتهاند
آن چه استاد ازل گفت بگو میگویم
در پشت آینه مرا مثل طوطی نگه داشته اند و هرچه معلم ازلی گفت بگو، همان را طوطیوار تکرار میکنم.
من اگر خارم و گر گل چمن آرایی هست
که از آن دست که او میکشدم میرویم
من اگر خار بیمقدار یا گل زیبا هستم، باغبان زینتکننده باغی هست که به گونهای که او مرا پرورش میدهد رشد و نمو میکنم.
دوستان عیب من بیدل حیران مکنید
گوهری دارم و صاحب نظری میجویم
ای دوستان، بر من دل از دست داده و عاشق سرگشته ایراد مگیرید. من گوهر عشقی دارم و به دنبال کارشناسی بصیر میگردم.
گر چه با دلق ملمع می گلگون عیب است
مکنم عیب کز او رنگ ریا میشویم
هرچند با داشتن خرقه وصلهدار زهد، خوردن شراب ارغوانی کار پسندیدهای نیست، به من ایراد مگیرید چرا که با شراب رنگ ریا را از خرقه خود شسته آن را تطهیر میکنم.
خنده و گریه عشاق ز جایی دگر است
میسرایم به شب و وقت سحر میمویم
علت خندیدن و گریستن عاشقان نه از اثر نیک و بد این دنیا که از جهانی دیگر سرچشمه میگیرد. من در ابتدای شب سرود میخوانم و انتهای شب به هنگام سحر گریه و زاری سر میدهم.
حافظم گفت که خاک در میخانه مبوی
گو مکن عیب که من مشک ختن میبویم
حافظ به من گفت که خاک درگاه میکده را بو مکن. به او بگو بر من ایراد نگیرد چرا که هر آینه مشک ختن را استشمام میکنم.
منبع: شرح جلالی بر حافظ با تصرف و تلخیص.