بیوگرافی ویشکا آسایش ، بازیگر سینما و تلویزیون

ویشکا آسایش متولد ۱۶ آبان ۱۳۵۱ در تهران است. ویشکا آسایش بازیگر و طراح صحنه و لباس سینما، تلویزیون و تئاتر می‌باشد. وی خواهرزاده مازیار پرتو است.

بیوگرافی ویشکا آسایش

ستاره | سرویس چهره ها – بیوگرافی ویشکا آسایش ، بازیگر سینما و تلویزیون را در این مطلب بخوانید.

 

بیوگرافی ویشکا آسایش

ویشکا آسایش (متولد ۱۶ آبان ۱۳۵۱ در تهران) هنرپیشه و طراح صحنه و لباس سینما، تلویزیون و تئاتر ایرانی است. وی خواهرزاده مازیار پرتو (فیلمساز ایرانی) و نوه شین پرتو (نویسنده و شاعر) است. او دارای مدرک طراحی صحنه از کشور انگلستان است.

 

ورود به دنیای بازیگری

ویشکا آسایش با بازی در نقش قطام در مجموعه تلویزیونی امام علی به شهرت رسید. سپس در نقش یک عروسک در فیلم ساحره، توانایی‌های‌اش را به نمایش گذاشت و موافقان و مخالفان زیادی پیدا کرد. اگرچه سینمای ایران استعداد وی را چندان نشناخت و بیشتر با تکیه بر ژست‌های آزاد او و جذابیت جوانش نقشهای نه چندان خلاقی را به وی پیشنهاد کرد. با این حال بازیهای موفقی وی در دو فیلم عشق + ۲ و بلوغ او را به عنوان بازیگری آگاه معرفی کرد. بازی او که در فیلم «مسافر ری» در نسخه به نمایش درآمده در اکران عمومی بسیار لطمه خورد، متفاوت‌ترین نقش سینمایی او به حساب می‌آید. بازی ویشکا آسایش در سریال مختارنامه و در نقش جعده، همسر امام حسن، تکراری است بر نقش قطام در سریال امام علی که ویشکا آسایش آن را به خوبی ایفا نمود. او طراحی صحنه را هم برای اولین بار در فیلم دنیا تجربه کرد. در سال ۱۳۸۹ برای بازی در فیلم ورود آقایان ممنوع سیمرغ بهتربن بازیگر زن را از جشنواره بیست و نهم فیلم فجر دریافت کرد.

 

بیوگرافی ویشکا آسایش - عکس ویشکا آسایش

 

فعالیت‌های هنری ویشکا آسایش

فیلم‌های سینمایی

  • نهنگ عنبر ۲ «سامان مقدم ۱۳۹۵»
  • دراکولا «رضا عطاران ۱۳۹۴»
  • من و شارمین «بیژن شیر مرز ۱۳۹۴»
  • در مدت معلوم «وحید امیرخانی ۱۳۹۴»
  • خوب، بد، جلف «پیمان قاسم خانی ۱۳۹۴»
  • ۵۰ کیلو آلبالو «مانی حقیقی ۱۳۹۴»
  • من دیه گو مارادونا هستم «بهرام توکلی ۱۳۹۳»
  • نهنگ عنبر «سامان مقدم ۱۳۹۳»
  • سیزده «هومن سیدی ۱۳۹۲»
  • نیکان و بچه غول «رحمان رضایی ۱۳۹۱»
  • برف روی کاج‌ها «پیمان معادی ۱۳۹۰»
  • خوابم می‌آد «رضا عطاران ۱۳۹۰»
  • پرتقال خونی «سیروس الوند ۱۳۸۹»
  • زنان ونوسی، مردان مریخی «فقط به عنوان طراح صحنه -کاظم راست گفتار ۱۳۸۹»
  • ورود آقایان ممنوع «رامبد جوان ۱۳۸۹»
  • گل یخ «کیومرث پوراحمد – ۱۳۸۳»
  • هشت پا «علیرضا داوودنژاد – ۱۳۸۳»
  • دنیا «فقط به عنوان طراح صحنه – منوچهر مصیری – ۱۳۸۱»
  • مسافر ری «داود میرباقری – ۱۳۷۹»
  • بلوغ «مسعود جعفری جوزانی – ۱۳۷۸»
  • عشق + ۲ «رضا کریمی – ۱۳۷۷»
  • ساحره «داود میرباقری – ۱۳۷۶»

مجموعه‌های تلویزیونی

  • دیواربه‌دیوار «سامان مقدم – ۱۳۹۵»
  • پرده نشین «بهروز شعیبی -۱۳۹۳»
  • مختارنامه «داوود میرباقری -۱۳۸۹»
  • نردبام آسمان «محمدحسین لطیفی – ۱۳۸۸»
  • معصومیت از دست رفته «فقط طراحی صحنه داود میرباقری – ۱۳۸۱»
  • امام علی «داود میرباقری – ۱۳۷۰»
 
تئاتر
  • نمایش لابی (طراح صحنه و لباس) – کارگاه نمایش تئاتر شهر (آذر و دی ۱۳۹۰)
  • نمایش باغ آلبالو (طراح لباس) – سالن استاد ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر (فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۲)
  • نمایش بی انتخاب (بازیگر) – پردیس سینمایی ملت (تیر ۱۳۹۲)
  • نمایش مترسگ (طراح صحنه و لباس) – سینما تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (تیر و مرداد ۱۳۹۲)
  • نمایش ملکه زیبایی لی‌نین (بازیگر) – سالن اصلی تئاترشهر (بهمن ۱۳۹۲ تا فروردین ۱۳۹۳)
  • نمایش می‌سی‌سی‌پی نشسته می‌میرد (بازیگر) – تالار وحدت (مهر و آبان ۱۳۹۵)

 

اینستاگرام ویشکا اسایش - بیوگرافی ویشکا آسایش

 

گفت‌و‌گوی جالب با ویشکا آسایش

– ویشکا را چه کسی انتخاب کرد تا کنار آسایش خیلی شیک شود؟

 
پدر‌بزرگ من نویسنده بودند. دکترای ادبیات فارسی داشتند و بسیار هم اهل کتاب و شعر. دکتر علی شین پرتو. رسم بود فامیل برای انتخاب اسم فرزندانشان سراغ ایشان می‌آمدند. او انتخاب کرد.
 
– به چه معناست؟
 
نعمت الهی.
 
 
– از چه سن و سالی متوجه شدید ویشکا یعنی نعمت الهی؟

از همان خردسالی. چون همه می‌گفتند چقدر اسمت قشنگه. ویشکا یعنی چی؟ بعد رفتم سراغ پدربزرگم و از او پرسیدم ویشکا به چه معناست. او هم گفت نعمت الهی که از طرف خداوند به سوی بندگانش سرا‌زیر است. بعد من هم نشستم و یک صفحه تمام معنی اسمم را نوشتم تا آن را حفظ شوم. حالا دیگر هر کس می‌پرسید معنی اسمت چه می شود، به سرعت می‌گفتم نعمت الهی که از طرف خداوند به سوی بندگانش سرازیر است. نقطه سر خط.


– از چه زمانی به درکی از این معنی رسیدید؟ این‌که ویشکا یعنی نعمت الهی …

فکر می‌کنم اواخر دوره دبستان بود. آن سال‌ها بود که متوجه معنای نعمت شدم.

– به مرور که بزرگ‌تر شدید، چه احساسی نسبت به ویشکا و معنای آن پیدا کردید؟

من همیشه اعتقاد دارم انتخاب اسم خیلی مهم است و روی زندگی تاثیر می‌گذارد و به همین دلیل در انتخاب اسم پسرم خیلی جستجو کردیم تا معنای خوبی داشته باشد و در نهایت گیو را انتخاب کردیم که یعنی قهرمان. ویشکا هم با این فکر که معنای خوبی دارد همیشه انرژی و احساس خوبی به من داده است.


– زندگی در انگلیس سخت بود؟

بخش سخت ماجرا خاله‌ام بود که می‌گفت آمده‌ایی این‌جا درس بخوانی و برخلاف مادرم، به واسطه زندگی در آن‌جا و همسر انگلیسی‌اش، خیلی سرد و سخت‌گیر بود. البته وجه دیگری هم داشت که خیلی با‌نمک بود. شوهر خاله خیلی خوبی هم داشتم که خیلی به من کمک می‌کرد.


– دوستانی هم پیدا کردی در آن پنج سال؟

بله، دوستان خیلی خوبی پیدا کردم. آن‌جا سعی کردم روی پای خودم بایستم و برخلاف نظر خاله‌ام سعی کردم کار کنم. شنبه‌ها و یکشنبه‌ها کار می‌کردم. سال اول دانشگاه خیلی سخت بود ارتباط گرفتن با دیگران و فکر می‌کردم از ایرانی‌ها خوششان نیاید اما یک دختری به نام الیزابت آمد سراغ من و متوجه شد من با دوچرخه می‌آیم و خانه‌ام نزدیک خانه آن‌ها بود. بعد گفت من یک دوست ایرلندی دارم که امشب برای شام می‌خواهیم برویم بیرون، اگر دوست داری تو هم بیا. بعد گفتم «آخ جون. یعنی داره با من دوست می‌شه.»

– نگاهشان به شما به عنوان یک ایرانی چطور بود؟

خب کمی سخت بود، چون من تنها ایرانی آن کلاس بودم. از طرف دیگر این توهم را داشتم حالا چون ایرانی هستم، سراغ من نمی‌آیند و از من بدشان می‌آید اما اشتباه می‌کردم و برایشان جالب بود و می‌گفتند: ای وای تو ایرانی هستی؟ وای شبیه ایتالیایی‌ها هستی. وای شبیه یونانی‌ها هستی.

– اصلا چطور شد بعد «امام علی» رفتید لندن؟ حالا که ممکن بود کلی فرصت جدید پیدا کنید.

کلا آدم جستجو‌گری هستم. دوست دارم کار‌هایی بکنم که نکرده‌ام. دوست دارم تجربه کنم. دوست داشتم آن‌جا را ببینم. از سیستم کنکور‌مان بدم می‌آمد. چرا باید برای رفتن به رشته گرافیک عربی می‌خواندم؟ این خیلی مهم بود که بروم و روی پای خودم بایستم. بهترین اتفاق زندگی من شد.

– ولی برگشتید؟

بله، به رغم این‌که شاگرد اول شدم و ویزای دو ساله برای فوق لیسانس دادند اما تصمیم گرفتم برگردم.


– چرا؟

عاشق شده بودم. «خنده…» باید بر می‌گشتم تا با رضا ازدواج کنم.

– چه جالب و عجیب. رضا نمی‌توانست منتظر بماند؟

آخر هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده بود. او که چیز نمی‌دانست. فقط من او را دوست داشتم. در آخر هم خودم رفتم و بهش اعتراف کردم. «خنده»

به منظور دریافت آخرین اخبار و تصاویر ویشکا آسایش به صفحه رسمی او در اینستاگرام بروید.

 

اینستاگرام ویشکا آسایش
 
یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید