ستاره | سرویس مذهبی – یقین درجه ای از ایمان است كه آدمی همه امور را از خدا بداند و در عالم چیزی را مستقل در تاثیر نداند، البته یقین هم درجات و مراتبی دارد.
ایمان، تقوا، یقین
ایمان به خدا، پیامبران و عالم غیب از نعمت هایی است كه هیچ نعمتی در ردیف آن قرار نمی گیرد و سعادت و شقاوت ابدی انسان به آن مربوط است. ایمان كه اعتقاد قلبی و التزام عملی است، دارای درجات و مراتبی است. همه افراد با ایمان در یك پایه از ایمان قرار ندارند، بلكه هر فردی در طول عمر خود قابلیت ارتقا به مراتب بالاتر یا تنزل به مراتب پایین تر را دارد. تمام روایاتی كه بیانگر تفاوت ایمان، تقوا و یقین و نیز بیانگر برتری یقین بر تقوا و تقوا بر ایمان است، به درجات و مراتب ایمان اشاره دارد به این معنا كه وقتی ایمان قوت پیدا كرد، تقوا حاصل می شود و از آن هم كه قوی تر شد، یقین كه مرتبه والای ایمان است،به دست می آید.
یقین بالاترین درجه ایمان
از روایات بر می آید كه بالاترین درجه ایمان، یقین است و واصلان به مرحله یقین بسیار اندك هستند. امام رضا (ع) می فرماید: ایمان یك درجه برتر از اسلام است و تقوا یك درجه برتر از ایمان است و یقین یك درجه برتر از تقواست و خدا چیزی را كمتر از یقین، بین بندگان تقسیم نكرده است.
نشانه ها و آثار یقین
از نشانه های یقین، توكل و تسلیم، رضا و تفویض است. از امام باقر (ع) سوال كردند حد یقین چیست؟ که فرمود حد یقین توكل بر خدا، تسلیم اوامر خدا بودن، راضی به قضای الهی بودن و امور را به خدا سپردن است. یكی از نشانه های یقین این است كه غیر از خدا از كسی و از چیزی نترسید. ستایش و ملامت دیگران، گرد آمدن در اطرافش و پراكنده شدن از اطرافش در او اثر نگذارد. همچنین از امام صادق (ع) پرسیدند حد یقین چیست؟ فرمود: این كه همراه با خدا از چیزی هراسان نباشی.
اثرات یقین بر زندگانی مومن
یقین، تلاش انسان را زیاد می کند و زندگی فردی و اجتماعی را دگرگون می سازد، حال و هوای فرد عوض می شود، عبادتش، خوابش، حزن و شادیش جلوه دیگری پیدا می كند. با نیل به یقین اعمال اجتماعی و رابطه انسان با دیگران چهره ای دیگر پیدا می كند، محور حب و بغضها، دفع و جذبها خدا می شود و دوست، فامیل و… هم به مقدار پیوندشان با خدا در قلب انسان جای دارند.
قرآن كریم در سوره مجادله آیه ۲۲ در وصف مومنان حقیقی می فرماید: هرگز قومی را كه به خدا و روز قیامت ایمان دارند، نمی یابی كه با دشمنان خدا و رسولش دوستی بورزند گرچه پدران، فرزندان، زنان و خویشان آنها باشند، خدا در دل چنین افرادی كه به خاطرخدا از دوستی با خویشان بریده اند ایمان نوشته و به واسطه روحی از ناحیه خودش آن را ثابت می كند.
مراتب یقین
یقین هم مراتب و درجاتی دارد؛ با اینكه حضرت ابراهیم (ع) و سلمان فارسی هر دو اهل یقین بودند، اما در یك پایه قرار نداشتند و بین آنها فاصله زیاد بود. آن دسته از اصحاب رسول خدا هم كه به درجه یقین رسیده بودند، برابر نبودند چنانكه امام صادق (ع) بعد از بیان مراتب ایمان فرمود: سلمان در مرتبه دهم از ایمان، ابوذر در مرتبه نهم و مقداد در مرتبه هشتم قرار داشتند. تردیدی نیست كه ایمان این سه شخصیت بزرگ در حد یقین بود و لكن یقین آنها متفاوت بود.
بدیهی است كه یقین هر انسانی در طول عمرش تشدید یا تضعیف می شود. حضرت ابراهیم (ع) به مقام یقین رسیده بود ولی از خدا درخواست كرد كه خدایا به من نحوه زنده شدن مردگان را نشان ده، خدا فرمود؛ آیا ایمان نیاورده ای؟ عرض كرد؛ آری و لیكن می خواهم دلم مطمئن گردد. درخواست حضرت ابراهیم (ع)، رسیدن به مرتبه بالای یقین بود. چنانكه صفوان از امام هشتم (ع) درباره سخن خداوند به حضرت ابراهیم (ع) سوال كردم كه آیا در دل ابراهیم هم شك بود؟ حضرت فرمود؛ خیر، ابراهیم بر یقین بود و از خدا خواست كه بر یقینش بیفزاید.
انسان اگر گناه را كنار بگذارد و در حد توان خود در راه حق حركت كند، خداوند نیروهایی بر او می گمارد كه او را تایید می كنند، ایمانش را تقویت و او را به مرحله یقین وارد سازند و پس از آن تا لحظه مرگ آن را حفظ كنند.
حقیقت یقین
یقین در منطق و فلسفه، دارای دو اصطلاح است: یکی یقین به معنای اعم که عبارت است از: قطع به چیزی و دیگری به معنای اخص که عبارت است از: «علم قطعی مطابق با واقع» و یا «علم به چیزی همراه با قطع به اینکه خلاف آن هرگز صحیح نخواهد بود». یقین به معنای اخص دارای دو ویژگی است که هر علمی که این دو ویژگی را داشته باشد، به آن یقین گفته میشود. یکی قطع به آن چیز و دیگری قطع به اینکه صحیح بودن خلاف آن محال است. اما طبق آنچه عارفان و اهل شهود از علم و یقین گفتهاند، یقین دارای سه مرتبه است. این سه مرتبه عبارتاند از: «علم الیقین»، «عین الیقین» و «حق الیقین».
راه های رسیدن به یقین
قرآن مجید راه رسیدن به یقین را عبادت می داند: «واعبد ربّك حتی یأتیك الیقین»؛ «پروردگارت را عبادت كن تا به یقین برسی». بدون عبادت ممكن نیست كسی به یقین نائل آید. منظور از عبادت، حركات و سكنات ظاهری نیست بلكه حقیقت عبادت و بندگی خدا است كه در آن صورت غیر خدا در انسان جای ندارد. از این رو از رسول خدا (ص) نقل است كه: «اگر نبود شیاطینی كه اطراف دل های بنی آدم را احاطه كرده اند، آن ها حقایق ملكوت آسمان ها و زمین را مشاهده می نمودند»؛ یعنی گناه و رذایل اخلاقی مانع رسیدن به مقامات معنوی، از جمله یقین می شود.
ناشناس
واعبد ربّك حتی یأتیك الیقین یعنی خدارا عبادت کن تا وقت مرگ است اگر نویسنده محترم به تفاسیر مراجعه نمایند متوجه می شوند که دراین جا یقین به معنای مرگ است با تشکر