ستاره | سرویس مذهبی – در این مقاله به مهمترین سوالاتی که ممکن است درباره واقعه غدیر برای شما پیش بیاید پاسخ داده شده است؛
پاسخ به سوالات مطرح شده درباره عید غدیر خم
در ادامه پاسخ به برخی از شبهات و سوالات مطرح شده در باب ماجرای غدیر خواهیم داد.
چرا تعیین ساعت برگزاری مراسم غدیر مهم بود؟
اهمیت تعیین ساعت اجتماع از این بابت است که روشن شود آیا پیامبر اختصاصا برای ابلاغ امامت علی (ع) دستور به اجتماع داده است یا اینکه اجتماع برای نماز بوده و بعد از نماز، ایشان فرصت را مغتنم شمرده و از آن بهترین بهره را برده است. گرچه میتوان گفت که این دو قابل جمعاند، زیرا زمان اجتماع، همزمان با ظهر بوده، از این رو ابتدا نماز خوانده شده و بعد رسول خدا (ص) سخنرانی کرده است.
چرا واقعه غدیر و ابلاغ ولایت در ایام حج واقع نشد؟
اعلام این مسئله مهم بعد از اتمام مراسم حج در آن روز خاص و در مکان خاص، علاوه بر آن که به دستور اکید پروردگار بوده، حکمت های نیز داشته است؛ از جمله:
- با توجه به حساسیت مسئله ولایت و جانشینی و احتمال مخالفت بعضی از افراد، اعلام نشدن آن در ایام حج شاید به منظور حفظ آرامش حاجیان در انجام صحیح اعمال و پیشگیری از حرمت شکنی مسجدالحرام و منی و عرفات بوده است.
- این موضوع باید با حضور همه حج گزاران و در فضایی آرام طرح می شد و در موسم حج، به دلیل محدودیت زمانی و مکانی و اهمیت انجام صحیح اعمال حج، اجتماع همه آنها در فضایی آرام عملاً ممکن نبود.
- شاید یکی از حکمت ها، بالا بودن میزان تأثیر و نفوذ کلام در موقعیت وداع و خداحافظی مراد و مرید بوده است. منطقه غدیر خم، آخرین محل وداع هزاران مسلمان شیفته و مرید پیامبر با مراد خودشان بود؛ از این رو لحظه ای حساس و حیاتی برای تکرار و تأکید مجدد بر این نکته مهم و سرنوشت ساز یعنی خلافت و جانشینی امیر مؤمنان علی (ع) به نظر می رسید.
از اهل سنت روایت شده، عباس (عموی پیامبر) از حضرت علی(ع) خواست که نزد پیامبر اسلام(ص) برود و درباره جانشین آینده وی، نظر بخواهد، اما حضرت علی(ع) گفت: «اگر حضرت محمد(ص) ما را منع کند هیچکس بعد از وی چیزی به ما نمیدهد»؛ چرا حضرت علی در پاسخ اشارهای به ماجرای غدیر خم نکرد؟
اگرچه در برخی منابع اهل سنت این موضوع اینگونه مطرح شده است که گویا عباس از امام علی(ع) خواست تا نزد پیامبر اسلام (ص) برود و از آن حضرت بخواهد که آیا حقی در خلافت دارد یا خیر؟ اما این حدیث با این بیان در هیچیک از منابع معتبر شیعی نیامده است، بلکه در منابع شیعی حدیثی از عباس عموی پیامبر (ص) نقل شده است که درست عکس این را ثابت میکند و این گفتوگو بعد از قضیه قلم و دوات است که پرسش عباس نه از حق خلافت، بلکه از فراهم شدن شرایط برای احقاق این حق است. لذا موضوع کاملاً متفاوت بوده و جایی برای پرسش باقی نمیماند، مانند آنچه از ارشاد مفید نقل شده است:
«هنگامى که رسول خدا(ص) سلامتی نسبی یافت، برخى گفتند: آیا اجازه میدهید تا دوات و کاغذ حاضر نماییم [تا وصیتتان را بفرمایید و ما بنویسیم] حضرت (ص) فرمود: پس از این همه سخنان نابجا نیاز به دوات و کاغذ ندارم، ولی درباره بازماندگان و اهل بیتم سفارش مىکنم، از آنها دست برندارید و از نیت خیر درباره آنان خوددارى ننمایید. در این هنگام حضرت روى از مردم برگردانید. مسلمانان خطاکار از جاى بلند شده و به خانههاى خود رفتند و به جز عباس و فضل و على بن ابىطالب (ع) و خاندان مخصوصش کسی دیگر باقى نماند.
عباس عرض کرد: یا رسول اللَّه(ص) اگر میدانید پیروزی با ما است و پس از شما ما به مقام حق رسیده و مستقر مىشویم، بفرمایید. رسول خدا (ص) فرمود: پس از من شما درمانده و بیچاره خواهید شد و سخن دیگرى نفرمود. این عده هم با کمال ناامیدى از حضور رسول خدا(ص) مرخص شدند.
بر اساس این روایت، موضوع از اساس با آنچه در پرسش مطرح شده، فرق میکند. در این حدیث، اساساً پرسش از جانشینی پیامبر (ص) نیست، بلکه این مسئله، مسلم فرض شده است، سخن از پذیرش ولایت علی(ع) از سوی آنانی است که مانع از آوردن قلم و دوات شدند و امت اسلام را از وصیت پیامبرشان بیبهره ساختند که آیا آنان خواهند گذاشت علی (ع) به مقام الهی خود برسد و یا اینکه مانع میشوند و در صورت ممانعت آیا پیروزی با اهل بیت رسول الله (ص) است و یا با دشمنان آنان؟!
اگر هزاران نفر در غدیر حضور داشتند و غدیر دلالت بر جانشینی حضرت علی(ع) دارد پس چرا بعداً کسی به خلیفه اول اعتراض نکرد؟
اصل وقوع حادثه غدیر از طریق نقل متواتر تاریخی اثبات شده است. تاریخ نویسان با ثبت وقایع ، به صحت این مطلب اذعان کردهاند. حجیت این مطلب به قدرى بود که در ادبیات، کلام، تفسیر و حتى معاجم حدیثى معتبر اهل سنت و شیعه راه پیدا کرد به نحوى که نسائى دانشمند بزرگ اهل تسنن، حدیث فوق را به ۲۵۰ سند نقل کرده است. اما در پاسخ این سؤال باید گفت که: اساساً عمومیت عدم اعتراض صحابه در سقیفه، مورد نقض و ابطال است؛ البته حضرت على (ع) طبق وصیت پیامبر (ص)، مأمور بود که نگذارد جامعه به دو دستگی کشیده شود، لذا ایشان بارها در مواقع مختلف با استناد به حدیث غدیر تنها به مخالفت قولی اکتفا کردند.
بزرگانى چون سلمان، مقداد، طلحه و… در اعتراض به سران سقیفه، کوتاهى نکردند و حتى زبیر، به سوى سردمداران سقیفه شمشیر کشید. اما گروهى که سکوت را پسندیدند، یا به خاطر رعایت مصلحت و دورى از تفرقه و خونریزى بود و یا از روى ترس و تهدید عمال خلیفه وقت و یا این که خود از سرکار آمدن این گروه بهره هاى فراوانى میبردند.
چرا مراسم غدیر نادیده گرفته شد؟
در اصل وقوع مراسم غدیر بین علمای شیعه و سنی هیچ تردیدی نیست، اما چه عواملی سبب شد تا پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)، مردم و به خصوص انصار، بدون توجه به واقعه غدیر خم، در سقیفه جمع و برای پیامبر (ص) جانشین تعیین کنند؟ طبق نظر کارشناسان مسایل تاریخی و مذهبی دلایل مختلفی وجود دارد که به مهمترین آنها میتوان اینگونه اشاره کرد:
- وجود تعداد بسیاری تازه مسلمان: اگرچه تعداد مسلمانان در اواخر دوران رسالت به اوج خود رسیده بود، ولی بیشتر این تعداد را تازه مسلمانان تشکیل میدادند. البته کم نبودند کسانی که از ایمانی مستحکم و استوار برخوردار بودند، ولی بیشتر تازه مسلمانان، از ایمان عمیق و ریشهداری بهره مند نبودند، چون عدهای به خاطر منافعی که مسلمان شدن برایشان داشت، اسلام را پذیرفتند و عدهای دیگر، چون در اقلیت قرار گرفته بودند، به ناچار اسلام اختیار کردند و بعضی دیگر نیز که تا آخرین حد ممکن، در برابر اسلام ایستادگی کرده بودند و دیگر توان مقابله با اسلام را نداشتند، شیوه دیگری را برگزیدند که از آن جمله، میتوان به ابوسفیان و اطرافیانشان که جزو طُلقا در فتح مکه بودنداشاره کرد.
- وجود منافقان در میان مسلمانان: یکی از بزرگترین مشکلات پیامبر (ص) در طی سال های رسالتش، وجود منافقان در میان مسلمانان بود. این گروه که در ظاهر مسلمان بوده، ولی در باطن هیچ اعتقادی به اسلام نداشتند، در فرصتهای مناسب، ضربه خویش را به اسلام وارد میساختند و سبب گمراهی دیگران نیز میشدند. قرآن کریم، در سورههای متعددی، به این مسئله پرداخته است و با شدیدترین عبارات از آنان سخن گفته است.
- کینهتوزی بعضی نسبت به علی (ع): یکی از خصلتهای بارز اعراب کینهتوزی آنهاست. با توجه به سابقه علی (ع) در جنگ های متعدد و افرادی که در آن جنگها به دست علی (ع) کشته شده بودند، و در این زمان، اقوام همان افراد، جزو جمعیت عظیم مسلمانان بودند، بدیهی است که این افراد کینهای دیرینه از علی (ع) در دل خود داشته باشند و هرگز راضی به جانشینی او نباشند.
- وجود تفکرات جاهلی مبنی بر جوان بودن علی (ع): عدهای به خاطر طرز تفکر جاهلی، هرگز حاضر به اطاعت از یک جوان کم سن و سال نبودند و حتی صِرف امارت یک جوان را برای خود ننگ میدانستند.
- مطیع صد درصدی پیامبر نبودند: در میان مسلمانان افرادی بودند که اطاعت آنان از پیامبر (ص) مشروط بود؛ یعنی تا زمانی که اطاعت از پیامبر (ص) ضرری برایشان نداشت، حرفی نداشتند، ولی اگر پیامبر (ص) دستوری میداد که باب میل آنان نمیبود و یا آنان با عقل قاصر خود، قادر به درک آن نبودند، اقدام به مخالفت آشکار یا پنهان میکردند.