ستاره | سرویس مذهبی – صبر کردن یکی از کارهایی است که انجام دادنش صبر ایوب میخواهد! آیا میدانید صبر چیست؟ چند نوع صبر داریم؟ بالاترین مرتبه صبر کدام است و یا اصلاً صبر چه فایدهای دارد؟ با ستاره باشید تا پاسخ این سؤالها را با هم بخوانیم.
معنای لغوی صبر
صبر در زبان عربی به معنی حبس کردن و در تنگنا قرار دادن است و بعضی آن را به معنی حبس کردن نفس از بیان بیتابی و بیقراری معنی کردهاند.
تعریف صبر
صبر در فرهنگ اخلاقی عبارت است از وانمود کردن نفس به آنچه که عقل و شرع اقتضا میکند و باز داشتن نفس از چیزی که عقل و شرع نهی میکند. در تعریف دیگری از صبر به عنوان حفظ نفس از اضطراب، اعتراض و شکایت یاد شده است.
تقسیمبندی صبر
به طور کلی صبر را در دو شاخه تقسیم میکنند:
صبر بدنی: صبر در برابر مشقتهایی که به بدن و جسم انسان وارد میشود. این صبر یا با عمل محقق میشود (انجام عبادات سخت) یا با تحمل و استقامت (در برابر بیماریها) مانند صبر حضرت ایوب که مصداق بارز صبر جمیل است:
«وَاذْکُرْ عَبْدَنا أَیُّوبَ إِذْ نادی رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطانُ بِنُصْبٍ وَ عَذابٍ… إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا» (آیات ۴۱ و ۴۴ سوره ص)
«و به خاطر بیاور بنده ما ایوب را، هنگامی که پروردگارش را خواند (و گفت: پروردگارا!) شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده است… ما ایوب را شکیبا یافتیم.»
صبر نفسی: صبر در برابر شهوات نفسانی:
«فَأَمَّا مَنْ طَغی وَ آثَرَ الْحَیاةَ الدُّنْیا… وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی…» (آیات ۳۷ و ۴۰ سوره نازعات)
«اما آن کسی که طغیان کرده و زندگی دنیا را مقدم داشته… و آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوی بازدارد…»
انواع صبر
صبر از نظر مفهوم به دو معناست:
- ایجاد هر نوع محدودیت در برابر دافعهها و جاذبههای نفسانی
- منع کردن نفس از بروز بیتابی و عدم رضایت در برابر سختیها
صبر از نظر موضوع به این روش دستهبندی میشود:
- صبر در برابر مکروهات: صبر در برابر سختیها و مصائب و جلوگیری از اضطراب و پریشانی و حفظ سعهصدر در برابر آنها.
- صبر در انجام عبادات
- شجاعت: صبر در برابر دشواریهای میدان جنگ
- حلم و کظم غیظ: صبر در برابر سرکشی و طغیان خشم و غضب
- عفت: صبر در برابر شهوات و غریزه جنسی
- زهد: صبر در برابر غریزه زیادهخواهی و دنیاطلبی
- رازداری: صبر در برابر افشای اسرار
- روزه: صبر در برابر خوردن و آشامیدن
صبر از نظر حکم تکلیفی به ۵ دسته تقسیم میشود:
- صبر واجب: در برابر شهوات و کارهای حرام
- صبر مستحب: صبر در برابر دشواریهای انجام مستحبات
- صبر حرام: صبر در برابر آزار و اذیتها
- صبر مکروه: صبر در برابر روزه گرفتن در روز عاشورا
- صبر مباح: هر صبری غیر از موارد بالا
درجات صبر
بر اساس روایتی از حضرت محمد (ص) صبر دارای سه مرتبه است:
۱. صبر در برابر مصیبت: «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرین الَّذینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُون» (آیات ۱۵۵ و ۱۵۶ سوره بقره)
«قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و کاهش در مالها و جانها و میوهها آزمایش میکنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان! آنها که هرگاه مصیبتی به ایشان میرسد، میگویند: ما از آنِ خداییم و به سوی او بازمیگردیم!»
۲. صبر در برابر اطاعت: «رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبادَتِه» (آیه ۶۵ سوره مریم)
«همان پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو قرار دارد! او را پرستش کن و در راه عبادتش شکیبا باش.»
۳. صبر در برابر معصیت: بالاترین مرتبه صبر است و از آن به صبر در برابر نعمت هم یاد کردهاند؛ به این معنا که وجود نعمت موجب غفلت و معصیت فرد نشود:
«وَ لَئِنْ أَذَقْناهُ نَعْماءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئاتُ عَنِّی إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ إِلاَّ الَّذینَ صَبَرُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات» (آیات ۱۰ و ۱۱ سوره هود)
«و اگر بعد از شدت و رنجی که به او رسیده، نعمتهایی به او بچشانیم، میگوید: مشکلات از من برطرف شد و دیگر باز نخواهد گشت و غرق شادی و غفلت و فخرفروشی میشود… مگر آنها که (در سایه ایمان راستین) صبر و استقامت ورزیدند و کارهای شایسته انجام دادند.»
فواید صبر
صبر آثار و فواید فراوانی بر دنیا و آخرت افراد دارد. بعضی از علمای اخلاق صبر را دروازه ورود به مقام رضایت از مقدرات الهی و مقام رضا را دروازه رسیدن به وادی محبت پروردگار میدانند. امام علی (ع) درباره عزت و ذلت میفرماید: «چون خدا دید چگونه در راه دوستی او بر آزار شکیباییاند و چه سان از بیم او ناخوشایندی را تحمل مینمایند، از تنگناهای بلا، گشایشی برایشان پدید آورد و از پسِ خواری، ارجمندشان فرمود و آرامش را جایگزین بیم کرد. پس پادشاهانِ حکمران شدند و پیشوایان با فر و شأن و کرامتِ خدا در حق آنان تا بدان جا رسید که دیده آرزو نهایت آن را ندید.»