نقش و چگونگی عمل انواع باله در ماهی

نقش و چگونگی عمل باله در ماهی معمولا حفظ تعادل است. البته هر کدام از باله‌های ماهی وظایف فرعی دیگری بر عهده دارند. برای مثال، حرکت باله دمی باعث به جلو رانده شدن ماهی خواهد شد.

ستاره | سرویس علوم – کوسه‌ها، دلفین‌ها، خوک‌های دریایی، نهنگ‌ها و انواع خاصی از ماهی‌ها برای مقاصد بی شماری به باله وابسته هستند. ما در اینجا به شش نوع معمول باله موجود در ماهیان اقیانوس نگاهی می‌اندازیم و راهنمای جامعی درباره روش عملکرد آن‌ها در اختیار شما قرار می‌دهیم.

 

نقش و چگونگی عمل انواع باله در ماهی//

 

اصلی‌ ترین نقش باله‌ ها 

هر یک از باله‌های ماهی برای اجرای یک وظیفه خاص طراحی شده اند. ما در اینجا این وظایف را فهرست می‌کنیم، اما وظیفه هر کدام از این باله‌ها در ممکن است در برخی گونه‌های آبزیان متفاوت باشد.
  • باله پشتی: تعادل ماهی را در هنگام شنا حفظ می‌کند.
  • باله مخرجی: این باله هم به حفظ تعادل ماهی در هنگام شنا کمک می‌کند.
  • باله شکمی: به عنوان فراهم کننده تعادل و عامل چرخش و ترمز در شنا عمل می‌کند.
  • باله دمی: در اکثر ماهی‌ها باله دمی باله اصلی به جلو راندن ماهی است.
  • باله سینه ای: حرکت به جلو و گوشه به گوشه.
  • باله چربی: حفظ تعادل.

 

۱. نقش و چگونگی عمل باله پشتی

 

نقش و چگونگی عمل باله پشتی

 

باله پشتی در میان تمام اعضای بدن ماهی قابل مشاهده‌ترین عضو است. این باله اولین وظیفه از دو وظیفه اصلی باله را به انجام می‌رساند: حفظ تعادل. باله پشتی که روی پشت ماهی واقع شده (معادل انگلیسی باله پشتی Dorsal از کلمه لاتین Dorsum مشتق شده که به معنی “پشت” می‌آید) اصلی‌ترین باله در حفظ تعادل ماهی است. این باله از غلت خوردن ماهی در هنگام عبور از جریان‌های قوی جلوگیری می‌کند. باله پشتی در اصل مانند یک کیل وارونه روی قایق که هر چیزی را راست و در مسیر درست نگه می‌دارد، عمل می‌کند.

با این حال هم، برخی گونه‌های ماهی‌ها کاربرد‌های اضافی را نیز برای باله‌های پشتی معرفی کرده اند. باله پشتی خورشیدماهی اقیانوسی با باله مخرجی، که از آن برای دفع استفاده می‌کند، آمیخته شده است.  

شیرماهی (که تحت عناوین خروس ماهی و عقرب ماهی هم شناخته می‌شود) و تعدادی از گربه ماهی‌ها ستون پشتی زهرآلودی را تشکیل داده اند و می‌توانند از آن برای دفاع از خود استفاده کنند. از سوی دیگر، قلابچه ماهی با تغییر شکل باله پشتی برجسته خود از آن به عنوان چاشنی شکار استفاده می‌کند.

 

۲. نقش و چگونگی عمل باله مخرجی

 

نقش و چگونگی عمل انواع باله در ماهی

 

ماهی‌ها تعادل بیشتر خود را مدیون باله مخرجی (یا مقعدی) کوچک هستند. این باله، همانطور که از نامش پیداست، در قسمت عقب و زیر شکم ماهی در نزدیکی دم آن واقع شده است. هرچند اغلب باله‌های مخرجی نسبتاً کوچک هستند، اما برخی از آن‌ها (مانند تاماسابای ژاپنی) می‌توانند بلند، ظریف و روان باشند.
 

۳. نقش و عملکرد باله شکمی

 

نقش و عملکرد باله شکمی

 

جفت باله‌های شکمی (که به باله بطنی هم معروف هستند) موجب حفظ تعادل ماهی در هنگام حرکت سریع در میان آب می‌شوند. این باله‌ها به ماهی کمک می‌کنند تا بالا برود، دور بزند و بایستد. نام این باله از کلمه “شکم” (venter، که معادل لاتین کلمه “belly” در زبان انگلیسی است) مشتق شده است، پس این باله‌ها برخلاف باله پشتی، معمولاً در زیر شکم ماهی قرار دارند (هرچند گاهی اوقات می‌توان آن‌ها در قسمت‌های جلوتر ماهی  – مانند قسمی ماهی یا ملانوگراموس ایگلفینوس – یا در قسمت‌های عقبتر مشاهده کرد – مانند ماهی روهوی جنوب آسیا).
 

۴. نقش و چگونگی عمل باله دمی

 

نقش و چگونگی عمل انواع باله در ماهی

 

باله دمی همان باله‌ای است که ماهی به عنوان دم از آن استفاده می‌کند (در زبان انگلیسی به این باله Caudal می‌گویند که معادل لاتین کلمه tail در این زبان است). این باله دومین هدف اصلی وجود باله در ماهی را به نمایش می‌گذارد: نیروی حرکت به جلو ماهی. ماهی‌ها از جنبش دمی بدن برای به جلو راندن خود استفاده می‌کند. در اصل این بدین معناست که ماهی موجی را از مهره‌های موجود در بالای بدن (تیره پشت) تا دم خود به وجود می‌آورد. او به این صورت آب را به عقب رانده و خود را در میان آب به جلو می‌راند.

دم‌های ماهی معمولاً دو چنگک، چه چنگال مانند یا به شکل هلال، دارند. به همین دلیل شکل دم ماهی شبیه ماه است. اما دم تعدادی از آنها، مانند ماهی سالمون، دارای یک لبه راست است. ما دم این ماهی را تحت عنوان دم بریده توصیف می‌کنیم. هرچند که قسمت‌های باله دمی معمولاً با یکدیگر متقارن هستند، اما گاهی اوقات استخوان‌های مهره موجب می‌شوند تا نیم باله دمی بالایی بلندتر باشد (مانند باله اغلب کوسه ها). البته در بعضی از ماهی‌ها نیم باله دمی پایینی بلندتر است (مانند کوسه فرشته).

 

۵. نقش و چگونگی عمل باله‌های سینه‌ای

 

نقش و چگونگی عمل باله‌های سینه‌ای 

 

باله‌های سینه ای، همانطور که از نامشان پیداست، در ناحیه سینه ماهی واقع شده اند. در اصل ماهی آن‌ها را به عنوان نیروی حرکت به جلو خود به کار می‌گیرد و دقیقاً در ژیل‌ها واقع شده اند. به هر حال فایده‌های باله‌ها سینه‌ای در اینجا خاتمه نمی‌یابد.

ماهی‌هایی (مانند کوسه‌ها) که کیسه شنا ندارند، از باله‌های سینه برای ایجاد “بالا روی دینامیک” استفاده می‌کنند. آن‌ها به این ترتیب از غرق شدن خود جلوگیری می‌کنند. باله‌های ماهی‌ها نقش بال‌های هواپیما را برای آن‌ها ایفا می‌کند. به این صورت که به جریان آب بالای سر خود فشار می‌آورند تا بتوانند به سمت بالا حرکت کنند. یکی از موانع کار این است که موجود باید به حرکت خود به سوی جلو ادامه دهد تا قادر به ماندن در مسیر مستقیم خود باشد.

ماهی‌های پرنده از باله‌های سینه خود برای پریدن به هوا استفاده می‌کنند. ماهی‌های پرنده، مانند نیروی بالا رفتن دینامیکی که کوسه‌ها تولید می‌کنند، “بال های” خود را کج کرده و به این صورت در سرعتی حدود ۴۳ مایل در ساعت، خاصیت شناوری لازم را برای حمل آن‌ها تا فاصله حدود ۵۰ پایی تولید می‌کنند.

در ضمن ماهی‌های گل پیما (انواع ماهی‌های گوبی goby که قادرند از آب به لجن زار بروند و حتی مدتی در هوای آزاد بمانند) باله‌های سینه‌ای خود را باز تولید کرده و از آن‌ها برای پیاده روی در زمین‌های خشک استفاده می‌کنند. این موجودات می‌توانند اکسیژن را در پوست خود ذخیره کنند. همین امر نیز به آن‌ها اجازه می‌دهد تا خود را با چند پرش به سطح زمین بکشانند. آن‌ها این کار را به منظور یافتن استخر‌های جدید یا انتظار آمدن جزر و مد و بازگشت به داخل آب انجام می‌دهند. مانتا رای دارای دو باله دماغی است. این باله‌ها باله سینه‌ای را کامل می‌کنند. این برآمدگی‌های شاخ مانند در کنار دهان آن‌ها قرار گرفته اند. مانتا‌ها در هنگام خوردن غذا آن‌ها را تخت می‌کنند.

 

۶. نقش و چگونگی عمل باله چربی

 

نقش و چگونگی عمل باله چربی در ماهی
 

سرانجام درباره باله‌های چربی باید بگوییم که دارای چیز رمز آلودی هستند. این باله یک دستگاه فرعی گوشتی است که در قسمت پشت ماهی در بین باله پشتی و باله دمی قرار گرفته است. هرچند این باله میزان ثبات ماهی را تا مقداری افزایش می‌دهد، اما هیچ کس کارکرد دقیق این باله را هنوز کشف نکرده است.

تمام ماهی‌ها باله چربی را ندارند، شما می‌توانید این باله را در ماهی‌هایی از قبیل: سالمون، قزل آلا و گربه ماهی‌ها مشاهده کنید. برخی از محققان معتقدند که یک ارتباط عصبی با باله وجود دارد، بنابراین شاید این باله یک عضو حس کننده اساسی باشد. این عضو می‌تواند تغییرات به وجود آمده در جریان، صدا و فشار را حس کند. تا زمانی که باله چربی به طور کامل توضیح داده شود، وجود این باله را باید رازی دانست که ماهی در خود پنهان کرده است.

بعضی از فرضیه‌های ابتدایی چنین می‌گویند که دریا‌های متعدد و شگفت انگیز تنوع بی شماری از ضمایم را برای ماهی‌ها به وجود آورده اند. هر موجودی باله‌های خود را برای تطبیق دادن خود با سبک حیات ویژه خویش به وجود آورده است (و اگر تکامل نکته‌ای را به ما یاد داده باشد، آن این است که باله‌ها می‌توانند حتی بهتر از این هم بشوند).

فرم بدن

ماهی‌ها در کل “اژدر مانند” و دارای بینی‌های گردی هستند. میانه بدن آن‌ها ضخیمتر بوده و دمی مخروطی شکل دارند. فرم بدن ماهی‌ها در چگونگی شنا کردن آن‌ها نقش بسیار مهمی به عهده دارد. بدن گرد ماهی‌ها آن‌ها را شناگران خوبی تبدیل کرده است؛ و ماهی‌ها با بدن کوتاه‌تر خود می‌توانند با سرعت دور بزنند.

سر ماهی از دهان، حفره‌های بینی و پوشش ژیلی پدید آمده است. ژیل‌ها (که در زیر پوشش ژیلی قرار دارند) اجازه تنفس را به ماهی می‌دهند. همانطور که آب از روی سطح ژیل‌ها عبور می‌کند، اکسیژن جذب بدن ماهی می‌شود – مانند شش‌ها در موجوداتی که در خشکی زندگی می‌کنند.

پولک‌ها از ماهی در محیط زیست خویش محافظت می‌کنند. آن‌ها مانند توفال‌های سقف‌ها روی یکدیگر قرار گرفته اند، طوری که پوست ماهی کاملاً درون آن‌ها جای می‌گیرد. همانطور که ماهی رشد می‌کند، پولک‌های آن‌ها “حلقه هایی” شبیه حلقه‌های درختان را به وجود می‌آورند. به این صورت است که دانشمندان می‌توانند سن ماهی را تشخیص دهند. لایه‌ای از لعاب، که پولک ماهی‌ها را پوشش می‌دهد، یک لایه محافظتی اضافی را برای اغلب آن‌ها به وجود می‌آورد. این لعاب به ماهی‌ها کمک می‌کند تا کیفیت شنای خود را در آب بهبود بخشند و آفت‌ها را از پوست ماهی دور نگه می‌دارد.

خط جانبی روش “شنیدن” ماهی‌ها را تعیین می‌کند. این خط به فشار، لرزش، حرکت و صدا حساس است و به ماهی اجازه می‌دهد تا از وجود هر چیزی در آب‌های پیرامونی مطلع گردد. باله‌ها به ماهی کمک می‌کند تا شنا کند. در واقع غالب کار‌ها را ماهیچه‌های بلند بدن ماهی انجام می‌دهند، اما باله‌ها برای حفظ تعادل و دور زدن مهم هستند. باله ها، در تعدادی از ماهی ها، دراز و ستونی هستند. آن‌ها در محافظت از ماهی در برابر شکارچیانی که تمایلی به لقمه نیزه‌ای تیز ندارند، نقش ویژه‌ای دارند.                                           

 

کالبدشناسی ماهی‌ها

هر کسی که مجموعه‌ای از ماهی‌ها را پرورش می‌دهد باید خود را با کالبدشناسی خارجی ماهی‌های خود آشنا سازد. اسم باله‌های متنوع و بخش‌های بدن همواره در توضیحات گونه‌های مورد نظر آورده می‌شوند. در این بخش از مقاله سعی خواهیم کرد تا قسمت‌های مختلف ماهی را تعریف و شناسایی کنیم. البته غیر از توضیح تکمیلی مختصری درباره باله ها، دیگر قسمت‌ها ماهی را نیز مورد بررسی قرار می‌دهیم.

باله‌ها

باله‌ها از رای‌های سفتی تشکیل شده اند. البته این رای‌ها با لایه دیگری از پوست پوشانده شده اند. برخی از باله‌ها متصل هستند و برخی دیگر در نزدیکی لبه باله جدا شده اند. در تعدادی از ماهی‌های خاص، برخی از رای‌های پشتیبانی باله ها، استخوانی، سفت و غیرمتصل هستند. ما از آن‌ها به عنوان تیره پشت یاد می‌کنیم. تقریباً نیمی از رای‌های باله در باله پشتی ماهی کیچلید از جنس تیره پشت استخوانی هستند. بنابراین، بخش جلویی چنین باله‌ای به نام تیره پشت پشتی خوانده می‌شود و بخش عقبی آن به نام باله پشتی نرم شناخته می‌شود.   باله‌های پشتی تیره پشت و باله پشتی نرم در گوبی‌ها و تعداد دیگری از گونه‌ها به طور کامل از یکدیگر جدا شده اند و دو باله پشتی مجزا را تشکیل می‌دهند. البته تعداد رای‌های باله‌ها را نیز در طبقه بندی آن‌ها مورد نظر قرار می‌دهند.

پوست

پوست ماهی در دو بخش تقسیم بندی می‌شود، لایه روپوست (خارجی) و لاپوست. روپوست از سلول‌های مخاطی تشکیل شده است. این سلول‌ها روی یکدیگر قرار گرفته اند. همچنین این سلول‌ها به صورت مداوم کنده شده و سلول‌های جدید جایگزین آن‌ها می‌شوند. در فاصله میان سلول‌های مخاطی، سلول‌های لعاب وجود دارند که ترشحات موکوئیدی را تولید می‌کند. این ترشحات یک پوشش محافظتی بسیار مهم را به وجود می‌آورند که ما آن را به نام “پوشش لعابی” می‌شناسیم. لاپوست در زیر لایه روپوست قرار دارد و بسیاری از وظایف مهم در این قسمت به وقوع می‌پیوندند.

پولک‌ها

قسمت عمیقتر لاپوست ماهی از فیبروبلاست‌های رابط، کلاژن و رگ‌های خونی تشکیل شده است. پولک‌های ماهی در پاکت‌هایی در لاپوست قرار دارند و از بافت رابط خارج می‌شوند. پولک‌ها به قسمت بیرونی ماهی نچسبیده اند، اما لایه مخاطی آن‌ها را پوشانده است. پولک‌ها روی یکدیگر قرار دارند. از این رو، یک زره انعطاف پذیر محافظتی را به وجود آورده اند که می‌تواند در مقابل ضربه‌ها و تندباد‌ها مقاومت کند. دو نوع اصلی از پولک‌ها وجود دارند، و هر دوی آن‌ها گرد هستند. اما در یکی از آن‌ها لبه‌ها دندانه دار هستند و دیگری کاملاً صاف و هموار است. در مورد گربه ماهی، پولک‌ها جایگزین روکش‌ها شده اند. اما در برخی از گونه‌های دیگر اصلاً هیچ پولکی وجود ندارد.

 

سلول‌های ملونه (رنگ دانه)

رنگ‌ها و الگو‌های زیبای ماهی‌ها را سلول‌های موجود در لاپوست به وجود می‌آورند. این سلول‌ها را با توجه به رنگی که حاوی آن هستند، نامگذاری کرده اند.

  • ملانوفور: رنگ‌های قهوه‌ای تیره‌ای به نام ملانین هستند.
  • اریتروفور: رنگ قرمز.
  • زانتوفور: رنگ زرد.
  • اریدوفور: حاوی کریستال‌هایی است که رنگ‌های روشن را آزاد و منعکس می‌کند. به این ترتیب بسیاری از ماهی‌ها ظاهر فلزی خود را به دست می‌آورند.

ماهی‌ها می‌توانند رنگ خود را در هر لحظه تغییر دهند. این مهم توسط حرکت دانه‌های ملانین در هر سلول اتفاق می‌افتد. وقتی دانه‌های ملانین پراکنده شوند نور بیشتری را جذب کرده و رنگ ماهی تاریکتر می‌شود، در حالی که اگر جمع شوند رنگ ماهی کمرنگتر خواهد شد.

 

خط جانبی

 

خط جانبی

 

حواس ششگانه ماهی. خط جانبی از مجموعه‌ای از پولک‌ها تشکیل شده است. هر یک از این پولک‌ها توسط یک منفذ، که با یک سیستم از کانال‌های حاوی سلول‌های حس کننده و فیبر‌های عصبی مرتبط هستند، بهبود یافته است. این خط در یک شبه خط از ژیل‌ها تا باله دمی تداوم می‌یابد. این شبه خط را می‌توان مانند نواری از پولک‌های تاریکتری که از گوشه جنبی کشیده شده اند، به سادگی در ماهی‌ها مشاهده کرد. چنین به نظر می‌رسد که خط جانبی یکی از اعضای حس کننده بسیار مهم در ماهی است. این خط می‌تواند جریان‌های الکتریکی دقیقه‌ای را در آب آکواریم ردیابی کند. همچنین به عنوان نوعی پردازنده موقعیت مکانی عمل می‌کند که در شناسایی محیط پیرامونی به ماهی کمک می‌کند.

 

دیگر حس‌های ماهی

ماهی‌ها پنج عدد از حس‌های انسانی را به اضافه خط جانبی، که حس ششم آن‌ها را تشکیل می‌دهد، در خود دارند. البته باید دانست که اهمیت هر یک از حس‌ها در ماهی نسبت به حس‌های ما انسان‌ها تفاوت‌هایی دارد. در اینجا به اختصار به این تفاوت‌ها اشاره می‌کنیم.

  • بینایی: دیدن در زیر آب مشکلات فراوانی را با خود به همراه دارد. عمده‌ترین مشکل مقدار اندک نوری است که در زیر آب و در بالاترین لایه‌های آب در دسترس است. در بهترین حالت دیدن در زیر آب به دیدن تا فاصله چندصد متری محدود است. پس ماهی از این حس به عنوان حس اصلی خود استفاده نمی‌کند.
  • بویایی: حس بویایی در اغلب ماهی‌ها به شدت پیشرفته است و احتمالاً در محل غذا بیش از حس بینایی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  • شنوایی: تحقیقات نشان داده اند که ماهی‌ها قادر به شنیدن هستند. اما عملکرد کامل این حس در ماهی‌ها هنوز درک نشده است.
  • چشایی: برآمدگی‌های چشایی در ماهی‌ها در دهان و همچنین پوستی که سر، باله‌های بدن، گوشواره‌ها و لب‌ها را پوشش داده است، قرار دارند. کاملاً محتمل است که ماهی می‌تواند مزه غذا را قبل از قورت دادن آن تشخیص دهد.
  • لامسه: ماهی‌ها همچنین حس لامسه پیشرفته‌ای دارند و این واقعیت در هیچ یک از آن‌ها به اندازه گربه ماهی به خوبی نشان داده نشده است. گربه ماهی‌ها از گوشواره‌های خود مانند توسعه دهندگان بدن خود استفاده می‌کنند.
یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید