ستاره | سرویس محتوای کمک درسی – ممکن است از شما خواسته شده باشد که انشایی درباره فداکاری بنویسید. در این صورت میتوانید به شکلهای مختلف فداکاری فکر کنید و چند نمونه از آن را انتخاب کنید و درباره آن بنویسید. انشا درباره آتش نشان فداکار، ریزعلی خواجوی و معلم فداکار نمونههای خوبی هستند. در این بخش سه انشا در مورد فداکاری به شما پیشنهاد میشود که نخستین آنها به شیوه تحقیقی، دومی به روش ادبی و سومی با لحن طنز نوشته شده است. شما میتوانید با کمک گرفتن از این سه نمونه انشاهای بهتری بنویسید.
انشا در مورد فداکاری
۱. انشا در مورد فداکاری به شیوه تحقیقی
در فرهنگهای لغت فداکاری را ایثار و از خود گذشتگی معنی کردند. یعنی فرد باید به شناختی رسیده باشد که متوجه شود دنیا و هر چه در آن است، برای آینده او هیچ فایدهای ندارد و آخر کار باید همه چیز را بگذارد و برود و بنابراین انسانهای دیگر از ارزش والاتری برخوردار هستند. از این رو هر چه دارد، برای دیگران میخواهد. چون به نظر او مالی را که در راه دیگران خرج میکند، از دست رفته نیست و پس اندازی برای آخرت اوست. زمانی که دیگر هیچ پولی ندارد و در مقابل خداوند حاضر میشود اعمال نیک و بد اوست که سرنوشت او را تعیین میکند و آن وقت است که مقدم دانستن دیگران بر خودش به داد او میرسد.
از خود گذشتگی تنها در زمینه ایثار مالی نیست؛ بلکه از شیوههای دیگر هم ممکن است. کسانی که هر چند ماه یک بار به بیماران خون اهدا میکنند، معلمانی که وقت زنگ تفریح خود را در اختیار دانشآموزان قرار میدهند و اشکالات درسی آنها را برطرف میکنند، کسانی که در مواقع بحرانی مثل سیل، زلزله، سقوط هواپیما و حوادث دیگر خود را به محل وقوع حادثه میرسانند و به بازماندگان کمک میکنند و حتی دانشآموزانی که به همکلاسیهای خود کمک میکنند تا درس آنها هم بهتر شود، همه و همه مثالهایی از انسانهای فداکار هستند.
بزرگترین سرمشق فداکاری برای ما حضرت ابالفضل عباس (ع) است که در حالی که بسیار تشنه بود، لب رود فرات رفت؛ اما قبل از دیگران آب ننوشید و مشک خود را پر از آب کرد تا برای کودکان ببرد؛ زیرا میاندیشید چگونه خود آب بخورد در حالی که دیگران تشنه هستند و آنها را بر خود مقدم دانست. او الگوی خوب و کاملی برای ماست. باشد که از فداکارانی چون او و سرورش امام حسین (ع) درس زندگی بگیریم.
♥ ♥ ♥ انشا در مورد فداکاری ♥ ♥ ♥
۲. انشا در مورد فداکاری به شیوه ادبی
اگر ما اکنون زندهایم و در خانههای خود به راحتی زندگی میکنیم، همه را مدیون کسانی هستیم که زندگی خود را هیچ انگاشتند و رفاه و آرامش دیگران را بر خود ترجیح دادند. آنها بدون آن که تردیدی به خود راه دهند، با گامهایی استوار خانه و کاشانه خود را ترک کردند و راهی جبهههای مبارزه با کفار شدند؛ اما آنها تنها فداکاران نبودهاند. مادران و همسران آنها نیز فداکاری بزرگی کردند.
مادرانی که فرزندان دلبند خود را برای اعزام به جبههها آماده میکردند و با کاسه آب و قرآن کریم در جلوی در آنها را بدرقه میکردند، از صمیم قلب آرزو داشتند فرزندانشان به سلامت به خانه برگردند؛ اما بسیاری از آنها با خبر شهادت عزیزان خود مواجه میشدند و با آن که قلبشان مالامال از درد میشد، از خدای خود میخواستند تا این هدیه را همچون گوهری ارزشمند که دار و ندارشان بوده است بپذیرد و در دل خود از این که چنین شیر مردان فداکاری را پرورش داده بودند، به خود میبالیدند. آری آنان بزرگمردان تاریخ بودند که از خون خود گذشتند تا آرامش و امنیت را به مردمان خود هدیه دهند.
♥ ♥ ♥ انشا در مورد فداکاری ♥ ♥ ♥
۳. انشا در مورد فداکاری با لحن طنز
از آنجا که فداکاری کار بسیار مهمی است، باید یاد بگیریم که انسانهای فداکاری باشیم و بنابراین از خود کلمه «فداکاری» شروع میکنیم. این کلمه از دو بخش «فدا» و «کاری» تشکیل شده است. شما حتما تا حالا با آدمها کاری رو به رو شدهاید. آنها کسانی هستند که عاشق کار کردنند و هر جا که ولشان کنی، سر کارشان بر میگردند. فداکاری یعنی این که به این جور آدمهای کاری بگویید: «فدایت شوم» یا این که آنها را فدای خودمان بکنیم. اصلا میتوانیم برای محکم کاری این جور آدمها را فدای آدمهای دیگر بکنیم که فداکاری دو جانبه میشود.
فداکاری روشهای دیگری هم دارد؛ مثلا همه میدانیم که پول چرک کف دست است و اگر پولهای دیگران را از آنها بگیریم پاک میشوند. پس چه بهتر است که کثیفی کف دست مردم دیگر را به کف دست خودمان منتقل کنیم. درست است که زحمتمان میشود؛ اما چون ما آدمهای فداکاری هستیم، این زحمت را به جان میخریم.
همان طور که گفتم با روشهای دیگر هم میتوان فداکاری کرد؛ مثلا یک بار که برای سرما خوردگی به بیمارستان رفته بودیم، با آقایی رو به رو شدیم که آدمهایی را که نیازمند قلب و کلیه و قرنیه چشم و خلاصه لوازم یدکی آدمیزاد بودند به کسانی معرفی میکرد که این چیزها را اضافه داشتند و آنها با پیوند اعضای بدن، تعداد زیادی از بیماران را شفا میدادند!
به نظر من آنها انسانهای بزرگی بودند؛ زیرا هر چند مردم به آنها انگ دلالی اعضای بدن میزدند؛ اما آنها به حرف مردم گوش میدادند و کار درست خود را میکردند و هر روز چند نفر را از مرگ حتمی نجات میدادند. حالا درست است که این وسط مقدار زیادی کاسب میشدند، ولی خوب بالاخره آنها هم زن و بچه دارند. درست است که آنها انسانهای فداکار هستند؛ ولی دیگر حقشان نیست که از گرسنگی بمیرند.
از این انشا نتیجه میگیریم که انسان باید با فداکاری باری از روی دوش دیگران بردارد؛ حتی میتواند کبد و کلیه و قلب اضافی را هم از روی دوش آنها بردارد و به حرف مردم اهمیت ندهد. نتیجه دیگری که از این انشا میگیریم این است که لازم نیست برای فداکاری همیشه خودمان را فدای دیگران بکنیم. میتوانیم دیگران را هم فدای بقیه بکنیم و حتی این روش فداکارانهتر هم به نظر میرسد.
♥ ♥ ♥ انشا در مورد فداکاری ♥ ♥ ♥
بیشتر بخوانید: انشا در مورد عشق
نظر خود را درباره این سه انشا در مورد فداکاری در بخش «ارسال نظر» پایین همین صفحه با ما در میان بگذارید و بگویید از کدامیک بیشتر خوشتان آمد.
بدون نام
خوب بود
م
ممنون
رستا
خیلی خوب بود مرسی