بهترین مجموعه شعر غروب جمعه برای امام زمان و مناجات با ایشان

شعر غروب جمعه برای امام زمان (عج) شعر دلتنگی امام زمان است و دست کمی از روضه فراق خورشید پشت ابر ندارد. غروب جمعه دلم گرفته که جمعه‌ای دیگر بدون ظهور حضرت مهدی تمام شد.

آیا غروب جمعه برای شما هم عجیب‌ترین و دلگیرترین زمان است؟ این حسی فراگیر است و بسیاری از عاشقان امام زمان (عج) نوعی از غم غربت را در عصرهای جمعه احساس می‌کنند. شاید قبل از غروب روز جمعه دلتان بخواهد مجموعه شعر درباره ظهور امام زمان (عج) و شعرهای دیگری درباره امام زمان (عج) را بخوانید و این‌گونه اندوه دلتان را سبک‌تر سازید.

دلایل زیادی برای دلتنگ بودن انسان‌ها در غروب جمعه عنوان می‌کنند و یکی از مهم‌ترین دلایل آن برای شیعیان را شیدایی منتظران امام زمان (عج) و ناامید شدن آن‌ها از ظهور مولایشان در آن روز می‌دانند چراکه در دل می‌گویند: جمعه‌ای دیگر گذشت و محبوب نیامد. شاعران آیینی تلاش نموده‌اند که حال و هوای غروب جمعه را در شعر خود نشان دهند. محتوای این سروده‌ها شعر درباره انتظار؛ شعر در فراق امام زمان (عج) است. در ادامه مطلب زیباترین شعر‌های غروب جمعه برای امام زمان (عج) را گردآوری کرده‌ایم که آنها را به مخاطبان ستاره تقدیم می‌نماییم.

بهترین مجموعه شعر غروب جمعه (برای امام زمان)

شعر غروب جمعه برای امام زمان در قلب غزل

چه جمعه‌ها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه بغض‌ها که در گلو رسوب شد نیامدی

خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت شکن
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی

برای ما که خسته‌ایم و دل شکسته‌ایم نه
ولی برای عده‌ای چه خوب شد نیامدی

تمام طول هفته را به انتظار جمعه‌ام
دوباره صبح، ظهر نه غروب شد نیامدی

“مهدی جهاندار”

☆☆☆☆☆☆

غروب جمعه دلم بوی یار می‌گیرد
افق افق دل من را غبار می‌گیرد

نه با زیارت یاسین دلم شود آرام
نه با دعای سماتم قرار می‌گیرد

نوای ندبه صبحم هنوز ورد لب است
که نغمه عشراتم به بار می‌گیرد

دل صنوبری‌ام زین هوای مه آلود
نه از فراق که از انتظار می‌گیرد

قسم به عصر که خسران قرین انسان است
مگر هر آنکه دانش خود را به کار می‌گیرد

بدان که دلبر ما جان برای یاری خویش
در این دیار هزاران هزار می‌گیرد

به گوش منتظران گو که صبح نزدیک است
اگر چه شب ز رفیقان دمار می‌گیرد

جمال یار چو خورشید عالم افروز است
حجاب نفس تو را زان نگار می‌گیرد

تمام دلخوشی‌ام یک نگاه کوچک اوست
ز چیست یار من از من کنار می‌گیرد

اگر که یار نخواهد به جلوه غم ببرد
دل زهیر چو شب‌های تار می‌گیرد

☆☆☆☆☆☆

جمعه‌ها را همه از بس که شمردم بی تو
بغض خود را وسط سینه فشردم بی تو

بس که هر جمعه غروب آمد و دلگیرم کرد
دل به دریای غم و غصه سپردم بی تو

تا به این جا که به درد تو نخوردم آقا
هیچ وقت از ته دل غصه نخوردم بی تو

چاره‌ای کن، گره افتاده به کار دل من
راهی از کار دلم پیش نبردم بی تو

سال‌ها می‌شود از خویش سؤالی دارم
من اگر منتظرم از چه نمردم بی تو؟

با حساب دل خود هر چه نوشتم دیدم
من از این زندگی‌ام سود نبردم بی تو

گذری کن به مزارم به خدا محتاجم
من اگر سر به دل خاک سپردم بی تو

☆☆☆☆☆☆

 

شعر غروب جمعه (برای امام زمان)

 

ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت
دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت

مانند مرده‌ای متحرک شدم، بیا
بی تو تمام زندگی‌ام در عدم گذشت

می‌خواستم که وقف تو باشم تمام عمر
دنیا خلاف آنچه که می‌خواستم گذشت

دنیا که هیچ، جرعه آبی که خورده‌ام
از راه حلق تشنه من، مثل سَم گذشت

بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده‌ایم
از خیر شعر گفتن، حتی قلم گذشت

تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم
یک گوشه بغض کرده که این جمعه هم گذشت

مولا شمار درد دلم بی نهایت است
تعداد درد من به خدا از رقم گذشت

حالا برای لحظه‌ای آرام می‌شوم
ساعات خوب زندگی‌ام در حرم گذشت

“سیدحمیدرضا برقعی”

☆☆☆☆☆☆

عمری به انتظار نشستم نیامدی
چشم از همه به غیر تو بستم نیامدی‌

ای مایه امید بشر، رشته امید
از هرکسی بجز تو گسستم نیامدی‌

ای خضر راه گمشدگان در مسیر عشق
چشم انتظار هرچه نشستم نیامدی‌

ای سرو سرفراز گلستان زندگی
دیدی مگر حقیرم و پستم نیامدی

گفتی دل شکسته بود جای من فقط
این دل به خاطر تو شکستم نیامدی

عمری در آرزوی تو آخر شد و هنوز
در آرزوی روی تو هستم نیامدی

مست گناه، مرد حقیقت نمی‌شود
دیدی همیشه غافل و مستم نیامدی

زندان تن کلید ندارد به غیر مرگ
چون از رگ حیات نرستم نیامدی

☆☆☆☆☆☆

غروب جمعه رسیده است و باز تنهایی
غروب ِ این همه غربت، چرا نمی‌آیی؟

زمین به دور سرم چرخ می‌زند پس کی
تمام می‌شود این روز‌های یلدایی؟

کجاست جاذبه‌ات آفتاب من؟ خسته است
شهاب کوچکت از این مدار پیمایی

کبوترانه دلم را کجا روانه کنم؟
کجاست گنبد آن چشم‌های مینایی؟

تمام هفته دلم را به جمعه خوش کردم
غروب جمعه رسیده است و باز تنهایی

☆☆☆☆☆☆

 

بهترین مجموعه شعر غروب جمعه (برای امام زمان)

 

چه جمعه‌ای چه غروب غریب و دلگیری
چرا سراغی از این جمعه‌ها نمی‌گیری؟

مسافری که هنوز و همیشه در راهی!
کجای راه سفر مانده‌ای به این دیری؟

چقدر پیر شدی روی گونه‌هایم، اشک!
تو سال‌هاست که از چشم من سرازیری

چقدر ماندی در بند انتظار،‌ای دل!
شدی شبیه دیوانگان زنجیری

چقدر شاعر مفلوک! قلبت از سنگ است
چطور از غم دوری او نمی‌میری؟

☆☆☆☆☆☆

تنهاترین امام زمین، مقتدای شهر
تنها، چه می‌کنی؟ تو کجایی؟ کجای شهر؟

وقتی کسی برای تو تب هم نمی‌کند
دیگر نسوز این همه آقا به پای شهر

تو گریه می‌کنی و صدایت نمی‌رسد
گم می‌شود صدای تو در خنده‌های شهر

دل خوش نکن به ندبه جمعه، خودت بیا
با این همه گناه نگیرد دعای شهر

اینجا کسی برای تو کاری نمی‌کند
فهمیده‌ام که خسته‌ای از ادعای شهر

گاه از نبودنت مثلا گریه می‌کنند
شرمنده‌ام از این همه کذب و ادای شهر

هر روز دیده می‌شوی، اما کسی تو را
نشناخت‌ای غریبه‌ترین آشنای شهر

جمعه غروب، گریه بی‌اختیار من
آقا دلم گرفته شبیه هوای شهر

☆☆☆☆☆☆

غروب جمعه شد مولا، نمی‌دانم کجا هستی
دعای جمعه می‌خوانم، نمی‌دانم کجا هستی

سلام بر تو گل زهرا، الهی جان به قربانت
حبیبا‌ای گل نرگس، بگو جانا کجا هستی؟

چرا جمعه نمی‌آیی، کجایی یوسف زهرا
دلم بی تو به جان آید، نمی‌دانم کجا هستی

ز تنهایی دلم خون شد، خدا را محرم رازی
بده توفیق پروازم، بگو جانا کجا هستی؟

“حسین مظاهری”

☆☆☆☆☆☆

 

بهترین مجموعه شعر غروب جمعه (برای امام زمان)

 

شعر غروب جمعه برای امام زمان در قالب مثنوی 

جمعه‌ها هنگام فوت آفتاب
بر سرم آوار می‌گردد خراب

که‌ای مسلمان، باز یک آدینه رفت
فرصت وصل به حق آیینه رفت

تا به کی خورشیدی اندر پشت ابر؟
تا به کی روزی ما دوری و صبر؟‌

ای مسیحا،‌ ای که انفاست شفاست‌
ای که رویت همچو بدری در سماست‌

ای جمالت یوسفان را بنده کرد‌
ای که چشمت شمس را شرمنده کرد‌

ای دو ابرویت دو تیغ ذوالفقار‌
ای که دریا‌ها ز خشمت بی‌قرار‌

ای مناجات و دعایت جان‌نواز‌
ای که مضطر را تو هستی چاره‌ساز‌

ای که عطرت بر خماران باده است
نزد تو نرگس به پای افتاده است‌

ای که جایت باشد اندر فوق عرش
یک نگاهی هم روا کن سوی فرش

فرقتت دل را چه ویران کرده است
داغ مجنون را دوچندان کرده است

ده زوالی بر زمستان‌ ای بهار
بر زمین باران عدلت را ببار

“علیرضا قنادی”

☆☆☆☆☆☆

تا ظهورت چقدر فاصله داریم آقا؟
آه! از جمعه بی تو گله داریم آقا

من شب جمعه قرار تو دلم می‌خواهد
صبح فرداش کنار تو دلم می‌خواهد

به خدا منتظر آمدنت می‌مانیم
پای این عشق، اویس قرن‌ات می‌مانیم

تو دلت بیشتر از ما تب هجران دارد
سحر وصل همیشه شب هجران دارد

تا به اندازه شمعی که ز سر می‌سوزد
پر پروانه به امید سحر می‌سوزد

خیر از جمعه ندیدیم به والعصر قسم
بی تو ما طعنه شنیدیم به والعصر قسم 

“صابر خراسانی”

☆☆☆☆☆☆

 

بهترین مجموعه شعر غروب جمعه (برای امام زمان)

 

دوبیتی و تک بیت‌های غروب جمعه

دارد زمان آمدنت دیر می‌شود
دارد جوان سینه‌زنت پیر می‌شود

تأثیر گریه‌های غریبانه شماست
دنیا غروب جمعه چه دلگیر می‌شود

☆☆☆☆☆☆

ی غروب جمعه! مولایم چه شد؟
یوسف گم گشته، آقایم چه شد؟

بار دیگر جمعه آمد، یار نیست
تشنه‌ام، سرگشته، سقّایم چه شد؟

“محمدمهدی عبدالهی”

☆☆☆☆☆☆

غروب جمعه دلم بوی یار می‌گیرد
افق افق دل من را غبار می‌گیرد

☆☆☆☆☆☆

تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم
یک گوشه بغض کرده که این جمعه هم گذشت

☆☆☆☆☆☆

چقدر چله نشینی؟! چهل چهل تا چند؟
چقدر جمعه گذشت و نیامدی، سوگند

تو نیستی و جهانم پر از فراموشیست
جهان عاشقی‌ام را غروب‌ها آکند

☆☆☆☆☆☆

آقا غروب جمعه مرگ ماست، اما کاش
پایان ندبه بشکنی ضرب الاجل‌ها را

☆☆☆☆☆☆

به شوق صبح و سحر، شام تار هم خوب است
برای گریه شدن آبشار هم خوب است

تمام هفته گناه و غروب جمعه دعا
کمی خجالت از این انتظار هم خوب است

☆☆☆☆☆☆

 
 
بهترین مجموعه شعر غروب جمعه (برای امام زمان)
 

قسم به گریه کنان غروب هر جمعه
قسم به فرصت پاکی که لحظه زاری‌ست

به یک نگاه تو، آقا شدیم، یا مهدی
بیا اگر تو نیایی، نصیب ما خاری‌ست

“حسین آذری”

☆☆☆☆☆☆

هر جمعه غروب دل خراب است
چون تشنه در انتظار آب است

☆☆☆☆☆☆

این جمعه هم از دیدن رویت خبری نیست
دیگر نفسم هم، نفسِ معتبری نیست

رد می‌شود این جمعه و تا لحظه آخر
از آمدن سبز تو، اما اثری نیست

☆☆☆☆☆☆

غروب جمعه مرا بی قرار می‌نامند
تویی که آمدنت را بهار می‌نامند

“شکیبا غفاریان”

☆☆☆☆☆☆

 

بهترین مجموعه شعر غروب جمعه (برای امام زمان)

 

شعر غروب جمعه برای امام زمان در قالب ترانه 

غروب جمعه می‌رسه دوباره با ذکر یار
دوباره لحظه‌های ما سر میشه با فکر یار

دوباره دم دمای صبح اشکای ما جاری میشه
دل پر از دردمونم همدم بیداری میشه

دعای ندبه و فرج ذکر همیشه منه
سر می‌رسن سپیده‌ها کسی صدام نمی‌زنه

کسی نمیگه اومدی جمعه دوباره غم گرفت
سجاده نماز من بازم با اشکام نم گرفت

من بی‌قرارتم هنوز روزای هفته می‌گذرن 
اینجا تموم عاشقا اسم شما رو می‌برن

اینجا غروب جمعه‌ها لبریز عطر نرگسه
یعنی که عطرتو هنوز به این حوالی می‌رسه

یعنی حواست پیشمه وقتی که بغضو می‌شکنم
وقتی دعاتون می‌کنم

وقتی که زانو می‌زنم باز برای دیدنت
سوی خدا دستامو بالا می‌کنم

اسم شما آرامش دردای سنگین منه
تسکین این دلتنگی و روزای غمگین منه

“متن آهنگ غروب جمعه مهدی دهقان”

☆☆☆☆☆☆

هر جمعه دارم من با خودم میگم که امروز تو میای
اما وقتی که دیگه غروب میشه دلم می‌دونه نمیای

هر غروب جمعه من با یه سبد یاس پرپر‌
می‌شینم منتظرت تا تو بیایی از سفر

دو سه روز که دلم بدجوری هواتو کرده
باز دوباره هوس گرمی نگاتو کرده

چندشبه که باز دوباره تو به خوابم نمیای
تو سراغ این دل خونه خرابم نمیای

هر جمعه دارم با خودم میگم که امروز تو میای
اما وقتی که دیگه غروب میشه دلم می‌دونه نمیای

هر غروب جمعه من با یه سبد یاس پرپر‌
می‌شینم منتظرت تا تو بیایی از سفر

تا تو بیایی ازسفر تا تو بیایی از سفر
تا تو بیاایی از سفر تا تو بیایی از سفر

ای من به فدای قامت رعناتو اون سبزقبا
بیا دلگیر دیگه بدون تو حالا این جمعه شبا

تو بیا که توی دنیا قحطی مهر وعاطفه ست
واسه عاشقای دنیا عاشقی یه خاطره ست

هر جمعه دارم من با خودم میگم که امروز تو میای
اما وقتی که دیگه غروب میشه دلم می‌دونه نمیای

“متن ترانه غروب جمعه محسن یگانه”

☆☆☆☆☆☆

 

 

بهترین مجموعه شعر غروب جمعه (برای امام زمان)

 

سخن آخر

امیدواریم مطالعه شعر غروب جمعه برای امام زمان لحظات زیبایی را برای شما چشم انتظاران رقم زده باشد. دیدگاهتان را درباره این مجموعه شعر از طریق ارسال نظر با ما و دیگر مخاطبان ستاره به اشتراک بگذارید. اگر به خواندن شعر در مورد غروب علاقه‌مند هستید مطلب گلچین زیباترین اشعار درباره غروب را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید