عشق زیباترین اتفاق زندگی است و این اتفاق اغلب برای همه آدمها رخ میدهد. اما چه خوب است که از هر فرصتی برای ابراز علاقه خود به طرف مقابل، استفاده کنید.
استفاده از جملات و متنهای عاشقانه یکی از شیرینترین روشهاست. اگر نمیدانید چطور حس خود را بیان کنید و به دنبال متنهایی هستید تا حس خود را به بهترین شکل نشان دهید، در این مطلب انواع متن عاشقانه بلند و طولانی برای شما آورده شده است؛ با ما همراه باشید.
انواع متن عاشقانه بلند
۱
♥♥♥
روزهای زندگیام گرم میگذرد با تو، به گرمای لحظههایی که تو در آغوشمی
با تو گرم هستم و نمیسوزد عشقمان، ای خورشید خاموش نشدنی
همچو یک رود که آرام میگذرد، عشق ما نیز آرام میگذرد
و تویی سرچشمه زلال این دل
ساعت عشقمان تمام لحظههای زندگیست،
ثانیههایی که پر از عطر و بوی عاشقیست
ای جان من، مهربانی و محبتهایت، وفاداری و عشق این روزهایت، امیدی است برای خوشبختی فردایت…
میدانم همیشه همینگونه که هستی خواهی ماند،
مثل یک گل به پاکی چشمهایت، به وسعت دنیای بی همتایت
هوای تو را میخواهم در این حال دلتنگی،
امواجی از یاد تو را میخواهم
در دریای خاطرههای به یادماندنی، همنفسمی…
ای که با تو یک نفس عاشقم، همزبانمی…
ای که با تو یک صدا برایت احساسات عاشقانهام را میگویم
حرفی نمانده جز سکوت بین من و چشمانت
که در این سکوت میتوان یک دنیا عشق را خواند
چه با شوق میخوانم چشمانت را
و چه عاشقانه گرفتهایم دستهای هم را
گفتی دستهایم گرم است،
گفتم عزیزم این چشمهای تو است که مرا به آتش کشیده است
همهی دنیا فریاد عشق ما را شنیده است،
هنوز هم نگاهم به نگاهت دوخته است،
چقدر قلبت زیباست…
چه بیانتهاست قصر عشق تو و من
چه خوشبختم از اینکه اینجا هستم،
در کنار تو، تویی که برایم از همه چیز بالاتری
و از همه کس عزیزتر…
… متن عاشقانه بلند …
۲
♥♥♥
من این شب زندهداری را دوست دارم
من این پریشانی را دوست دارم
بغض آسمان دلتنگی را دوست دارم
گذشت و دلم عاشق شد، بیشتر گذشت و دلم دیوانهات شد
من این دیوانگی را دوست دارم
چه بگویم از دلم، چه بگویم از این روزها، هر چه بگویم، این تکرار لحظههای با تو بودن را دوست دارم
بیقرارم، ساختم با دوریات، نشستم به انتظار آمدنت، من این انتظارها و بیقراریها را دوست دارم
چون تو را دارم، چون به عشق تو بیقرارم، به عشق تو اینجا مثل یک پرنده گرفتارم
به عشق تو نشستهام در برابر غروب، این غروب را با تمام تلخیهایش دوست دارممن این نامهربانیهایت را دوست دارم، هر چه سرد باشی با دلم، من این سرمای وجودت را نیز دوست دارم
من این بی محبتیهایت را دوست دارم، هر چه عذابم دهی، من آزار و اذیتهایت را دوست دارم
هر چه با دلم بازی کنی، من این بازی را دوست دارم
مرا در به در کوچه پس کوچههای دلت کردی، من این در به دری را دوست دارم
مرا نترسان از رفتنت، مرا نرجان از شکستنت، بهانه هم بگیری برایم، بهانههایت را دوست دارم
من این اشکهایی که میریزد از چشمانم را دوست دارم، آن نگاههای سردت را دوست دارم
بی خیالیهایت را دوست دارم، اینکه نمیآیی به دیدارم هم بماند، غرورت را نیز دوست دارم
تو یک سو باشی و تمام غمهای دنیا هم همان سو، من تو را با تمام غمهایت دوست دارم
هر چه بگویی دوست دارم، هر چه باشی دوست دارم، من تو را دوستت دارم
من این شب زندهداری را دوست دارم
اگر با تو بودن خطاست و من گناهکار، من گناه کردن را با تو دوست دارم …
… متن عاشقانه بلند …
۳
♥♥♥
من هستم و یک عشق پاک در قلبم …
وقتی تو باشی زندگی برایم زیباست عاشقی برایم با معناست
وقتی تو باشی قلبم بی آرزوست
ای تنها آرزوی من در لحظههای تنهایی
وقتی تو عزیز دلم باشی، همدمم باشی، سر پناهم باشی،
طلوع آفتاب برایم آغاز یک روز پر خاطره دیگر با تو است
وقتی تو باشی عشق در وجودم همیشه زنده است، میتپد قلبم تنها برای تو و میگذرد لحظهها به یاد تو
و میماند برای همیشه یک عشق جاودانه در قلبهایمان
وقتی تو گل من باشی، باغچه خشک قلبم بهاری میشود
این دل از عطر و بوی تو پر از محبت و صفا میشود
وقتی تو عشق من باشی این چشمها برای دیدن تو بی قرار و بی تاب میشود
حضور تو در کنارم تنها آرزو میشود
وقتی تو همدمم باشی دیگر تنهایی با من بیگانه میشود
غم و غصههای دنیا در قلبم فراری میشوند
وقتی تو باشی؛ من نیز هستم، زیرا تو درون قلبم هستی
وقتی تو باشی، وقتی تو همه زندگیم باشی، این دل فدای قلب مهربانت میشود
چشمهایم همیشه منتظر دیدن چهره ماهت میشود
ای تو که بی تو بودن برایم خواب همیشگی است
پس با من باش
ای عشق جاودانهام بیا تا با هم بخوانیم ترانه عاشقانهام را که برای تو سرودهام
تو باش عزیز دلم، باش عشقم، باش تا دنیا برایمان بهشت همیشگی شود
باش تا طوفان وجودم در کنارت آرام بگیرد
دمی کنارم بنشین تا گذر عمرم متوقف شود
تو هستی، برای من هستی تا آخرش
همه هستیام هستی …!
… متن بلند عاشقانه برای همسر …
۴
♥♥♥
قلبم را به تو دادم که عشق منی، با تو آمدم، آمدم تا جایی که تو میخواهی
با تو میآیم، میآیم به هر جا که بروی، با تو میروم، میروم هر جا که بروی …
نیست جایی که بی تو باشم، نیست هوایی که بی تو نفس کشیده باشم
نیست یادی در قلبم جز یاد تو، نیست مهری در وجودم جز مهر تو
نیست جایی بی عطر نفسهای تو، نیست راهی بی یاد نگاه تو
همه جا خاطره، همه جا عشق، همه جا عطر حضور تو
چشمانم هنوز غرق نگاه زیبای تواند
آنچه پنهان است در پشت نگاهت، دنیای عاشقانه من است
همه جا با توام، آنجا و اینجا در قلبم، اینجا و آنجا در قلبت،
میتابم و و میتابی، میمانم و میمانی، میدانم و میدانی
که چقدر هم تو مرا دوست داری، هم من دیوانه توام …
چه خوب میفهمی در دلم چه میگذرد، چه خوب معنا میکنی نگاهم را،
چه عاشقانه میشنوی حرفهایم را
تویی که جان دادهای به تنم و نفس دادهای به روحم، روح عشق در وجودمان
این است روزهای زندگی ما، با عشق روزمان شب و شبهایمان روز میشوند
همه جا با توام، تو اینجا همیشه در قلبمی و من همه جا کنار توام
۵
♥♥♥
جان دلم … بیا دستانت را در دستان من بگذار
تا تمام قواعد این دنیا و قصههایش را بهم بزنیم …
میخواهم قصه ما با یکی بود یکی نبود شروع شود،
اما با یکی بود و دیگری تا ابد کنارش ماند به پایان برسد
میخواهم کلاغ قصه من و تو، انتهای داستان به خانهاش برسد
اصلا میخواهم جوری عاشق هم باشیم که از این به بعد قصه لیلی و مجنون را فراموش کنند
و از من و تو برای عاشقی یاد کنند …
تو مرا میفهمی
من تو را میخواهم
و همین سادهترین قصه یک انسان است
تو مرا میخوانی
من تو را نابترین شعر زمان میدانم
و تو هم میدانی
تا ابد در دل من میمانی
زیباترین شخصیت قصه عاشقی من …
دوستت دارم
… متن بلند عاشقانه برای همسر …
۶
♥♥♥
عشق چه بی صدا در میزند و بی باز شدن در وارد میشود
بی انتهاترین عشق من
نازنینم
سالهاست راه را برای آمدنت پر از عطر یاس کردهام
میدانستم میآیی و من چشم به راه آمدنت بودم
با فرشی از مخمل گلها و قلبی سرشار از شوق
آمدی و چه خوش بود آمدنت
و چه بیرنگ شد انتظار در نگاه زیبای تو
و من
سرشار از بهانه با تو بودن شدم
کاش میشد بهانهها را پاسخی شایسته داد
کاش نگاه دل فریب تو ماندگار و همیشگی بود
و من
سالها از تپش قبلم برای تو پر توان میشدم
با این همه قدر دان تک تک لحظههای با تو بودنم
حتی اگر شایستگی ماندن در کنارت را نداشته باشم
به خود میبالم که با تو بودن را هر چند اندک تجربه میکنم
و سالها خاطرم از حضور روشن تو پر نور خواهد بود
و همچنان جاده از عطر حضور تو تا بیانتها معطر
لحظههای با تو بودن زیبا و فراموش ناشدنی است
و من میخواهم تا باز زیباترین لحظهها را با تو تجربه کنم
بیانتهاترین عشق من دوستت دارم
۷
♥♥♥
میتونه برقِ تو چشماش باشه وقتی در باز میشه و میاد تو …
آرامش
میتونه یک جور عَطرِ خاص باشه
که وقتی کنارِت میشینه بوش میپیچه توی بینیت و سَر مَستِت میکنه …
آرامش
میتونه لبخند رو لباش باشه
که وقتی بهش غر میزنی بهت میزنه
یا لبایی که ” من کنارِتم ” رو توی گوشِت زمزمه میکنه …
آرامش
میتونه یک جُفت پا باشه
که وقت خستگیات سَرِت رو بزاری روشون
یا یک جُفت دست که بره بینِ خَرمَنِ موهاتُ گُم بشه …
آرامش
میتونه یک جُفت چِشم باشه
که با مهربونی بهت خیره میشه
پرسه زدن توی همین کوچه پس کوچههایی که عام و نَچَسب به نظر میان
و یه دنیای دیگهست یه دنیا که میشه آرامشِ زندگی
ببین!
آدم به تنهایی هم میتونه آرامش داشته باشه، اما زندگی با عشق
یک جور غیر قابلِ توصیفی شیرین میشه …
یک جور غیر قابل توصیفی زیباتر به نظر میاد …
یک جور غیر قابل توصیفی همه چیز بوی زندگی به خودش میگیره …
یک جور غیر قابل توصیفی امید تو دلت خونه میکنه …
یک جور غیر قابل توصیفی پر از طراوت و شادابی میشه …
میفهمی که چی میگم؟
… متن عاشقانه بلند …
۸
♥♥♥
روزهای زندگیام گرم میگذرد با تو، به گرمای لحظههایی که تو در آغوشمی
با تو گرم هستم و نمیسوزد عشقمان، ای خورشید خاموش نشدنی
همچو یک رود که آرام میگذرد، عشق ما نیز آرام میگذرد
و تویی سرچشمه زلال این دل، ساعت عشق ما تمام لحظههای زندگی است
ثانیههایی که پر از عطر و بوی عاشقیست
ای جان من
مهربانی و محبتهایت
وفاداری و عشق این روزهایت
امیدی است برای خوشبختی فردایت
میدانم همیشه همینگونه که هستی خواهی ماند
مثل یک گل به پاکی چشمهایت
به وسعت دنیای بیهمتایت
هوای تو را میخواهم در این حال دلتنگی
امواجی از یاد تو را میخواهم
در دریای خاطرههای به یادماندنی
هم نفس، ای که با تو یک نفس عاشقم
هم زبان، ای که با تو یک صدا برایت احساسات عاشقانهام را میگویم
حرفی نمانده جز سکوت بین من و چشمانت
که در این سکوت میتوان یک دنیا عشق را خواند
چه با شوق میخوانم چشمانت را
و چه عاشقانه گرفتهایم دستهای یکدیگر را
گفتی دستهایم گرم است
گفتم عزیزم این چشمهای تو است که مرا به آتش کشیده است
همه دنیا فریاد عشق ما را شنیده است
هنوز هم نگاهم به نگاهت دوخته است
چقدر قلبت زیباست …
چه بی انتهاست قصر عشق تو و من
چه خوشبختم از اینکه اینجا هستم
در کنار تو،
تویی که برایم از همه چیز بالاتری
و از همه کس عزیزتر
۹
♥♥♥
نمیتوانم لحظهای دور شوم از تو، درک کن چه حسی دارم، همیشه میمانم مال تو
کاش میشد سهم من از با تو بودن تنها آرامش و عشق باشد نه دلتنگی و انتظار …
هر گاه نیستی و دلتنگ توام، نامت را در دلم زمزمه میکنم، اینگونه است که آرام میشوم
دلم به سوی آسمان دلتنگی پر میکشد، درد دل میکند با خاطرههایت، تکرار میکند حرفهایت را
نه عزیزم
نمیتوانم لحظهای دور شوم از تو، نشستهام روی ابرهای خیال و در رویاهای سیر میکنم با تو
نه عزیزم
به این خیال نباش که روزی سرد شوم، جانم را از من بگیرند با تو دوباره زنده میشوم
نه عزیزم
به این خیال نباش که نباشم، دنیا را از من بگیرند، با تو دوباره صاحب دنیا میشوم
این روزها میگذرد، آسمان تاریک امشب جایش را به روشنی فردا میدهد
هیچگاه آن عشقی که در قلبم نسبت به تو دارم تمام نمیشود، تمام نمیشود هیچگاه آن احساسی که به تو دارم
هر چه دوست داری از من بخواه جز فراموش کردنت،
اگر میخواهی بروی برو، اما من هستم، آنقدر میمانم تا برگردی
آنقدر عاشقت میمانم تا برگردی …
… متن عاشقانه بلند …
۱۰
♥♥♥
میخواستم با تنهایی کنار بیایم، دلم با تنهایی کنار نیامد
رفت تنهایی و جایش را به یک عشق آسمانی داد
شکست شیشه غمهایم و پر شد از شادی روزگارم
نه در رویاهایم تو را سوار بر اسب سفید میبینم نه مثل پرنده در آسمانها
من تو را بی رویا همینجا در کنار خودم میبینم
نشستهای روی پاهایم، خیلی خوب فهمیدهای که چقدر دوستت دارم
و بلند فریاد میزنی دوست داشتنت را
بی قید و شرط، بی منت، بدون خواهش، بدون التماس
من تو را دارم تو اینجا هستی دقیقا کنار من
چند لحظه به وسعت تمام لحظهها، نگاهت میکنم و همین میشود که من تو را حس میکنم
یک احساس بی پایان که تو را در بر گرفته و درونم را از عطر حضور عاشقانهات پر کرده
تویی قبله راز و نیازهایم، دستانت را به من سپردهای و گرم شده دستهایم
تا همینجا همین خط، بگذار آخر خطمان را نشانت دهم
آخر خط ما یک نقطه چین بی پایان است …
میخواهم همه بدانند که عشقمان ابدی و جاودان است …
۱۱
♥♥♥
آخرش یک نفر از راه میرسد
که بودنش جبرانِ تمامِ نبودنهاست
جبرانِ تمامِ بی انصافیها و شکستنها …
یکی که با جادویِ حضورش دنیایِ تو را متحول میکند …
جوری تو را میبیند که هیچ کس ندیده …
جوری تو را میشنود که هیچ کس نشِنیده …
و جوری روحِ خسته تو را از عشق و محبت اشباع میکند
که با وجود او دیگر نه آرزویی میماند برایِ نرسیدن
و نه حسرت و اندوهی برای خوردن …
دستش را که گرفتی در چشمانش که نگاه کردی بگو:
تو مثل باران هستی
بارانی از گل
بارانی از مهر
بارانی از لبخند
بارانی که به زندگی کویری من جان بخشید
با تو بودن را دوست دارم، چرا که تو را دوستت دارم آرام جانم
تا همیشه پای تو میمانم
حواست باشد!
بعضی آدمها خودِ معجزهاند انگار
آمدهاند تا تو مزه خوشبختی را بچشی
آمدهاند تا دلیلِ آرامش و لبخندِ تو باشند
آمدهاند که زندگی کنی
۱۲
♥♥♥
حتی اگر هرگز
بار دیگر تو را نبینم
احتیاج دارم بدانم
جایی
در این شهر کثیف ترسناک
در گوشه ای از این جهنم سیاه
تو هستی و
مرا دوست داری…
۱۳
♥♥♥
همسفر
در این راه طولانی كه ما بیخبریم
و چون باد میگذرد
بگذار خرده اختلافهایمان با هم باقی بماند
خواهش میكنم ! مخواه كه یكی شویم ، مطلقا
مخواه كه هر چه تو دوست داری ، من همان را ، به همان شدت دوست داشته باشم
و هر چه من دوست دارم ، به همان گونه مورد دوست داشتن تو نیز باشد
مخواه كه هر دو یك آواز را بپسندیم
یك ساز را ، یك كتاب را ، یك طعم را ، یك رنگ را
و یك شیوه نگاه كردن را
مخواه كه انتخابمان یكی باشد ، سلیقهمان یكی و رویاهامان یكی
همسفر بودن و همهدف بودن ، ابدا به معنی شبیه بودن و شبیه شدن نیست
و شبیه شدن دال بر كمال نیست ، بلكه دلیل توقف است
عزیز من
دو نفر كه عاشقاند و عشق آنها را به وحدتی عاطفی رسانده است
واجب نیست كه هردو صدای كبك ، درخت نارون ، حجاب برفی قله علم كوه
رنگ سرخ و بشقاب سفالی را دوست داشته باشند
اگر چنین حالتی پیش بیاید ، باید گفت كه
یا عاشق زائد است یا معشوق و یكی كافیاست
عشق ، از خودخواهیها و خودپرستیها گذشتن است اما
این سخن به معنای تبدیل شدن به دیگری نیست
من از عشق زمینی حرف میزنم كه ارزش آن در ” حضور ” است نه
در محو و نابود شدن یكی در دیگری
عزیز من
اگر زاویه دیدمان نسبت به چیزی یكی نیست ، بگذار یكی نباشد
بگذار در عین وحدت مستقل باشیم
بخواه كه در عین یكی بودن ، یكی نباشیم
بخواه كه همدیگر را كامل كنیم نه ناپدید
بگذار صبورانه و مهرمندانه درباب هر چیز كه مورد اختلاف ماست
بحث كنیم ، اما نخواهیم كه بحث ، ما را به نقطه مطلقا واحدی برساند
بحث ، باید ما را به ادراك متقابل برساند نه فنای متقابل
اینجا سخن از رابطه عارف با خدای عارف در میان نیست
سخن از ذره ذره واقعیتها و حقیقتهای عینی و جاری زندگی است
بیا بحث كنیم
بیا معلوماتمان را تاخت بزنیم
بیا كلنجار برویم
اما سرانجام نخواهیم كه غلبه كنیم
بیا حتی اختلافهای اساسی و اصولی زندگیمان را
در بسیاری زمینهها تا آنجا كه حس میكنیم دوگانگی ، شور و حال
و زندگی میبخشد نه پژمردگی و افسردگی و مرگ ، حفظ كنیم
من و تو حق داریم در برابر هم قدعلم كنیم و حق داریم
بسیاری از نظرات و عقاید هم را نپذیریم
بیآنكه قصد تحقیر هم را داشته باشیم
عزیز من
بیا متفاوت باشیم
“نادر ابراهیمی“
۱۴
♥♥♥
می شود آنقدر بوسه بارانم کنی که خواب ببرد مرا… ؟
می شود جوری صدایم کنی که قند توی دلم آب شود… ؟
می شود بنشینم کنار دستت،
دستت را بیاندازی دور گردنم،
بینی ات را بچسبانی به بینی ام،
چشم بدوزی به چشمم،
دیوانه ام کنی…؟
می شود آنقدر حریصانه و یکریز
” دوستت دارم ” بگویی،
که دیگر گوشم بدهکار هیچ حرف حسابی نباشد….؟
می شود دستهایت فقط گره دست های من شود…؟
تو با من قدم بزنی،
من به آدم ها فخر بفروشم
می شود راه بیایی با دلم…؟
می شود بغلم کنی،
سرم را بگذارم روی شانه ات
هی بوسه بزنی به موهایم
می شود عطر موهایم دیوانه ات کند…؟
می شود دیوانه ام شوی…؟
می شود یک خواهش دیگر هم بکنم؟
می شود مال من شوی…
۱۵
♥♥♥
نقش ِچشمان ِخمارت ، چه كشیدن دارد !
سایه ساران ِدو زلفت ، چه لمیدن دارد !
آن قدر خوب و ملیحی كه به یك جرعه نگاه
حس ِمستی لبت، طعم ِچشیدن دارد
مثل ِموسیقی ِشوری ، كه بیات ِتُركش
پرده ها دارد و بی پرده ، شنیدن دارد
این تپش چیست ، كه در سینه ی لرزان ِتو نیز
همچو آهوبره ای ، شوق ِجهیدن دارد
تو تمنای ِغزل كردی و گلواژه شكفت
گل ، ز گلخانه ی دامان ِتو چیدن دارد
عطر ِگیسوی ِتو را گر ببرد ، دست ِنسیم
تا فرا سوی ِزمان ، باز دویدن دارد
بهتر از هر گل ِنازی و به نازت ، نازم
نازنین ! هر چه كنی نازخریدن دارد
۱۶
♥♥♥
ایمان من به تو
ایمان من به خاک است
ایمان من به رجعت هر شوکتی ست
که در تخریب بنای پوسیده ی اقتدار دیگران
نهفته است
تو
چون دستهای من
چون اندیشه های سوگوار این روزهای تلخ
و چون تمام یادها
از من جدا نخواهی شدتصور می کنم تو هر روز قشنگ تر می شوی و من هر روز عاشق تر،
گویی همه اشعار و منظومه های عاشقانه را برای تو سروده اند عزیزم.
کلمات حقیرند و من ناتوانم، ناتوان از گفتن این که چه اندازه تو را دوست دارممحبوب ترینم، لازمه زندگی ام، تو مانند هوایی هستی که
برای تنفس به آن نیاز دارم.
توان لحظات بی تو بودن را ندارم،
دلتنگی ات دنیا را برایم تیره و تار می کند و نبودنت جهان را برایم
به زندانی با دیوارهای بلند تبدیل می کند که راه گریزی از آن نیست
۱۷
♥♥♥
من از میانِ تمامِ کتاب ها
آن که شبیهِ تو بود برگزیدم
و از دلِ تمام صفحات
آن که عطرِ دست های تو را داشت انتخاب کردم
و از تمام صفحه ها
برگی که به لطافت نگاهِ تو بود دیدم
و از این برگ
خطی که طعم تو را داشت خواندم
اینک دوستت دارم …
دوستت دارم
و دوستت دارم را مُدام تکرار می کنم
که در تو خلاصه می شود
ای عصاره ی تمامِ شعرهای ناگفته
تو نیز لب به این تکرارِ رویا گونه بُگشا
تا خدا به گلهای رازقیِ باغچه اش بگوید
از تو یاد بگیرند عطر افشانی را
سخن آخر
توصیه میکنیم گاهی به نحوی به عشق خود یادآوری کنید که وجودش چقدر برای شما ارزشمند است، چراکه همین کار باعث میشود او نیز احساس خوشایند، امنیت و رضایت کرده و بیشتر از قبل به شما علاقهمند شود و برای شادی شما هرچه بیشتر تلاش کند.
امیدواریم از خواندن این چند متن عاشقانه بلند، لذت برده باشید. اما اگر به دنبال ایدههای بیشتری برای ابراز عشق هستید، مطلب “جملات ناب دوست داشتن به همراه عکس نوشته” را نیز در ستاره ببینید. لطفا نظرات و ایدههای خود را با ما و سایر کاربران ستاره در میان بگذارید.
شیرین
خودم یکی میگم
تورا همه کس نامیده اند
تویی که قادری در زندگی ام جایه همه را بگیری ❣
ستایش
واقعا عالی بود
بدون نام
سلام
پژمان
فوقالعاده بودن..
یکی از خودم اضافه کنم..
[ای عشق..
تو را دارم
و
دارای دنیایم..]
سهیل
بی (تو)من
فقیرترین
.!آهوی بی پایم
هستی
عالیه