حسادت چیست؟
حسادت یک احساس مطلق نیست بلکه مخلوطی است از خشونت و شکست، خشونتی که فرد حسود احساس میکند مانع از رنج بیشتر او از شکست میشود.
رولف هوبل متخصص روانشناسی معتقد است که این حس زمانی به وجود میآید که شخص احساس کند آنچه که دارد کمتر از آن چیزی است که باید داشته باشد. حسادت در هر جامعه معنای خاص خودش را دارد چرا که در هر جامعه چیز به خصوصی ارزشمند به حساب میآید. جامعه سرمایه دار از این حس مردم در جهت منفعت بیشتر استفاده میکند. در جامعه امروز حتی تبلیغات رسانهای سعی میکنند با توجه به این ضعف بشر آنان را به سوی استفاده از یک کالای خاص یا انجام عملی تشویق کنند.
چرا افراد حسود میشوند؟
حسادت چه نتایجی در پی دارد؟
- آثار روانی: روی خلق و خوی فرد اثر گذاشته و کم کم تبدیل به عقده میشود.
- آثار رفتاری: آن بخش فعال روان را که هميشه آماده آزاررسانی و تجاوز به حقوق ديگران است، تقويت میکندو شخص را وادار به صدمه زدن به دیگران میکند.
- آثار اجتماعی: باعث منفور شدن فرد میشود.
این حس اگر ملایم باشد به رقابت سالم بدل شود و میتواند حتی با ایجاد انگیزه به پیشرفت فرد کمک کند اما گاهی شدید بوده و به جای ایجاد انگیزه برای داشتن چیزی که دیگری دارد به حسی تبدیل میشود که با تمام قدرت سعی میکند دیگری را از رسیدن به موفقیت باز دارد و سعی در تصاحب چیزی دارد که متعلق به او نیست.
تفاوت حسادت در زنان و مردان
بر خلاف آنچه که بین عموم رایج است حقيقت اين است که مردان از زنان حسودترند اما مردان بسترهای اجتماعی برای رقابت جلوه دادن این حس خود دارند. مثلا اگر مردی اتومبيلاش را عوض كند، میتواند بگويد که اتومبيل جديد امكاناتش بهتر از اتومبيل قبلی است اما اگر زنی گردنبندش را عوض كند، معمولا اطرافيان انگيزهاش را چشم و همچشمی با ديگران میدانند.
دیوید باس معتقد است که حسادت در مرد در امور جنسی نقش بازی میکند ولی در زن نقش مرد به عنوان تامین کننده معاش بیشترین اولویت را دارد. بیشتر زنان خیانتی را که بدون دخالت احساسات عاطفی صورت گیرد میبخشند زیرا زنان تحمل ندارند که رقیب تمام محبت، زمان و توجه مردشان را به خود متمرکز کند.
درمان حسادت از دیدگاه روانشناسی
با توجه به آثار روانی، رفتاری و اجتماعی آن، ضروریست که برای آن چارهای اندیشیده شود.
خودتان و مواردی که حس حسادت شما را بر میانگیزند بیشتر بشناسید
- موقعیتهایی هستند که مانند جرقهای این حس را در شما شعله ور میکنند و تصاویری را در ذهن شما خلق میکنند که شما از آنها واهمه دارید را بشناسید مثلا موقعیتی که در آن دوست شما با افراد دیگری وقت میگذراند ممکن است در شما تصویر اینکه او دیگران را به شما ترجیح بدهد و دیگر نخواهد که با شما وقتش را سپری کند را ایجاد کند.
یاد بگیرید خود را کنترل کنید و واکنش منفی از خود نشان ندهید
- هنگامی که احساس میکنید این حس دارد بر شما غلبه میکند، واکنش منفی و مخرب و هیچگونه نشانه رنجیدگی از خود نشان ندهید حتی اگر شما را تا سرحد مرگ آزار میدهد چرا که رفتار حسدآلود هرگونه رابطهای را به تباهی میکشاند و زمانی در موردش صحبت کنید که شعلههای حسادت شما فروکش کردهاند و شما آرام شدهاید.
باورهای غلط ذهنی خود را اصلاح کنید
- شخص حسود در واقع به رفتار شخص مقابل واکنش نشان نمیدهد، بلکه به باورهای غلط خود واکنش نشان میدهد. به بیان دیگر شما نسبت به یک سناریو ذهنی واکنش نشان میدهید که از آن واهمه دارید اما هنوز اتفاق نیفتاده است و ممکن است هرگز نیز اتفاق نیفتد
اعتماد بنفس خود را افزایش دهید
- حسادت معمولا حاصل از حس عدم امنیت و کمبود اعتماد به نفس است. ترس از اینکه کسی شما را ترک خواهد کرد و عشق و توجهش را از شما دریغ میکند چون شما به اندازه کافی خوب و لایق نیستید. گاهی این حس به دلیل احساس کمبودی است که در وجود خود احساس میکنیم.
- باید یاد بگیرید که زندگی دیگران، رفتارشان و داشتههایشان هیچ ارتباطی به شما ندارد و شما زندگی خودتان را دارید همراه با علایق و اهداف متفاوت. افراد با اعتماد به نفس بالا حتی اگر مورد تمسخر قرار بگیرند و یا اینکه توسط دیگران ترد شوند، مشکل را لزوما در خودشان نمیبینند.
خود را با دیگران مقایسه نکنید
- بعضی افراد ممکن است به نظر برسد که در زندگی همه چیز دارند اما این تنها چیزی است که ما از دور میبینیم. برای آنچه در زندگی خود دارید اهمیت و ارزش قایل شوید و به این باندیشید که هنوز از بیشتر مردم جهان خوشبختترید.
خودخواه نباشید
- خودخواه بودن سطح توقع شما را بالا میبرد و باعث میشود همه چیز و همه کس را تنها برای خود بخواهید. اگر پدر، مادر، همسر یا دوست شما یک مقدار مناسب از وقتش را به شما اختصاص داده است اما شما انتظار ترجیح که تمام وقتش را با شما سپری کند، در این صورت خواسته شما خودخواهانه است. سعی کنید خود را به جای آنها بگذارید و نیازها و مشکلات آنها را درک کنید.
خود را به هیچ چیز و هیچ کس وابسته نکنید
- خانواده، روابط، علایق، سرگرمیها، دوستان متعدد، اهداف معین، همگی قسمتهای مجزایی از زندگی را تشکیل میدهند که در صورت وابستگی و توجه بیش از حد به یکی، دیگر جنبههای زندگی شما مختل میشود. وقت خود را با سپری کردن با دیگر دوستان و اعضای خانواده و همینطور به انجام فعالیتهای مورد علاقه پر کنید و به نیازهای واقعی خودتان متعهد شوید. هر انسانی منحصر به فرد است و نیازها و آرزوهای خود را دارد و این حس باعث میشود از نیازهای منحصر به فرد خود غافل شویم.
با همسرتان در مورد موقعیتهای حساس صحبت کنید
- هنگامی که در یک رابطه قرار میگیرید، مرزهایی را با همسر یا نامزد خود مشخص کنید. اکثر مواقع در حسادت عاشقانه هر دو نفر دارای مرزهای مشترکی هستند. به این معنی که انجام کارهایی (توسط همسر یا نامزدتان) که شما را آزار میدهد در صورت انجام توسط شما نیز ممکن است همسرتان را آزار دهد. بنابر این به محض مشخص شدن این مرزها و متقاعد شدن طرفین، بسیاری از سوتفاهمها برطرف میشود.
اعتماد کنید
- اگر به راحتی حس حسادت شما نسبت به همسر یا دوست شما برانگیخته میشود، احتمالا دیوار اعتماد شما قبلا فرو ریخته است. بیشتر اوقات اگر در گذشته به اعتماد شما خیانت شده باشد، این حس عدم اعتماد به روابط جدید شما نیز کشیده میشود. هیچکس را از پیش گناهکار نپندارید و اگر در گذشته این شخص اعتماد شما را نسبت به خودش زیر سوال برده است یا او را ببخشید، یا در رابطهاتان بازنگری کنید.
مثبت باشید
- سعی کنید مثبت باشید، مثبت فکر کنید و از جریانات اطراف خود برداشت مثبت داشته باشید. نق زدن، گلایه کردن، تهمت زدن، شکاک بودن و حالت قربانی را به خود گرفتن نه تنها چیزی را حل نمیکند بلکه آنچه را که دارید نیز به نابودی میکشاند. بهتر است برداشت ما از وقایع مثبت باشد و از وقایع خوبی که در زندگی برایمان رخ میدهد هرچند کوچک لذت ببریم.
نگرشتان را تغییر داده و اثرات منفی این حس را به خود يادآوری کند و بدانید نبود این حس ما را به آسایش در زندگی نزدیک میکند. زشتی اين ضعف و رفتارهای ناشی از آن را مرتبا به ياد آوريد و به خودتان تلقين کنید که هرگز نسبت به هيچکس حسادت نخواهید کرد. به نعمتها و امتيازها و نقاط مثبت خودمان بيشتر توجه کرده و روی ارزشهایتان فکر کنید. توانايیهای خود را شناخته و در جهت آن حرکت کنید و اگر نتيجهای حاصل نشد، از روانشناس کمک بگيرید.
ا،ق
با درود میگزار
همانطور که در بالا ذکر شده حسادت عملکرد فردی و اجتماعی رو تحت تاثیر میگذارد، واین موضوع در اجتماع قابل تشخیص است ،ولی نمیدونم چرا در DSM هیچ صحبتی از این موضوع نشده
رضا
حسد : شعله اي از آتش دوزخ
سرنوشت ھر کسی معلول نگاھی است که به دیگران دارد . حسد معلول بدخواھی است . بشریت به
تجربه درک کرده که بخل و حسد براستی از جنس یک آتش نامرئی است که روح را بلاوقفه می گدازد و
سیاه می کند و لذا یک عذاب عظیم در وادی کفر و گناه می باشد . حسد در یک کلمه یعنی میل به
بدبختی دیگران.
آنانکه رحمت خدا و نعماتش را قدر نمی دانند و حقوقش را که ھمان اطاعت از احکام اوست رعایت نمی
کنند بناگاه دچار قحطی عاطفه و عزّّت و آرامش می شوند و سپس نسبت به کسانی که این نعمات را
دارا ھستند به عداوتی جنون آمیز می رسند و در صدد بر می آیند که این نعمات را در دیگران ھم نابود
سازند. و این جنگ تن به تن با خداست . کسی که عاشق بدبختی دیگران است طبعاً به آن بدبختی ھا
دچار می شود . ھمانطور کسی که عاشق سعادت دیگران است سعادتمند می شود .
علی (ع) ھمه امراض روانی بشر را حاصل حسد می داند . حسد دل را سیاه می کند و وجدان را می
میراند و عقل را زائل می کند و لذا صاحبش را به جنون و خود – براندازی می کشاند . و اینست که قرآن
می فرماید:« کافران نسبت بخودشان بخیل ھستند »در واقع بخل به دیگران منجر به عداوت با خود می
شود و عذابی بزرگتر از این نیست . چنین کسانی بتدریج پا به ھمه امکانات و شرایط باعزّت زندگی خود
می زنند و خود را به غایت خفّت و ذلّت می اندازند و نسبت بکل مردم به کینه ای حیرت آور می رسند و
چشم دیدن ھیچکس را که دارای عزّت و آرامش باشد ندارند . آدمی ھر چه را که برای دیگران بخواھد
برای خودش خواسته است . برای حسد بعنوان یک بیماری روانی ، علاجی نیست چرا که عذاب الھی
چون فرود آید شفاعتی ندارد و باید دورانش بسر آید و خود حسد در مرحله خود براندازی فرد موجب
ھلاکت نفس اماره و کافرش می شود . در واقع آتش حسد ، درمان کفر بشر است .
از کتاب ” دایره المعارف عرفانی ” استاد علی اکبر خانجانی – جلد دوم ص 231