غزل شماره ۴۱ حافظ تأویل عرفانی ندارد، شعری اجتماعی است و در دوره حکومت امیر مبارزالدین سروده شده که در بستن در میخانهها سختگیری میکرد. حافظ میگوید با احتیاط رفتار کن چون اختناق عصر لزوم پنهان کردن باده و عیش...
غزل شماره ۴۰ حافظ غزلی عاشقانه است و میگوید خدا را سپاس به خاطر باز بودن در میکده که کام دل من اینگونه برآورده شد. او معشوق را مست و مغرور و خود را عاجز و نیازمند به او میداند....
غزل شماره ۳۹ حافظ مضامین بکر و عالی عاشقانه را در هر قافیه گنجانیده تا غزل در مقابله با سایر غزلها پرمغزتر جلوه کند. این غزل هرگز نمایانگر یک مدحیه نیست. شاعر غم عشق را تنها یک قصه میداند ولی...
غزل شماره ۳۸ حافظ غزلی است عاشقانه و آن را محصول دوران جوانی حافظ و در ایام حکومت شاه شیخ ابواسحاق میدانند. در این غزل که سراسر هجران و اشک است، شاعر از دوری محبوبش ناله میکند و به وصف...
غزل شماره ۳۷ حافظ به گذرا بودن و بیوفایی زندگی دنیا اشاره میکند و دل بستن به آن را اشتباه میداند. حافظ پیغامی را برای گوشهایی که قابلیت درک پند آسمانی دارند بازگو میکند که خود در شبی از گوش...
غزل شماره ۳۶ حافظ یکی از غزلهای عاشقانه، بدون اشارات عارفانه و خالی از کنایه و ابهام این شاعر نامی است. به گفته حافظ شناسان او این غزل را در زمان جوانی سروده است. در این غزل توصیف زیباییهای یار...
غزل شماره ۳۵ حافظ میگوید شراب عشق، وجود نفسانى مرا ویران کرده و به من هستى جاویدان بخشیده است. حافظ تأکید میکند تا زمانی که یار او را به وصل نرساند، به پند و نصیحت هیچکس گوش نخواهد داد و...
غزل شماره ۳۴ حافظ بدون تردید در زمان شاه شجاع و در هنگامی که او از شیراز به دور بوده است در پاسخ دعوت شاه به پیوستن به او سروده شده است. در این غزل از ممدوح میخواهد پا بر...
غزل شماره ۳۳ حافظ در زمان شاه شجاع و در موقعیتی سروده شده است که شاعر با تنگدستی روبرو بوده و توقع ازدیاد وظیفه داشته، درحالیکه شاه به درخواست مکرر او جامه عمل نمیپوشانده است. حافظ خود را خلوتگزیدهای معرفی...
غزل شماره ۳۲ حافظ یکی از غزلهایی است که در آن مدح شاه شجاع گفته شده و گلایهها و درد دلهای فیمابین را نیز با خود دارد. حافظ گشایش کارهایش را کرشمهها و سر زلف او میداند و در پایان...
غزل شماره ۳۱ حافظ میگوید آن شب عزیزی که مراد میبخشند امشب است، خدایا بر اثر تأثیر کدام ستاره است که چنین طالع باسعادتی به من روی آورده است؟ و در ادامه به وصف زیبایی معشوق میپردازد. شاعر در شب...
غزل شماره ۳۰ حافظ میگوید زلف تو با جاذبهای که دارد دلهای زیادی را به خود جذب کرده و رهایی از آن برای مردمان هوشیار هم بسیار طاقتفرساست چه برسد به من که مست عشق تو هستم. حافظ در انتهای...