دوبیتی در وصف حضرت زهرا؛ گلچینی از دوبیتی شهادت حضرت زهرا

شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) بر تمامی شیعیان تسلیت باد. با مجموعه‌‌ای از زیباترین دوبیتی شهادت حضرت زهرا (س) همراه ما باشید. مجموعه ای از بهترین تک بیتی شهادت حضرت زهرا را نیز می توانید در ستاره بخوانید. 

 

 

دوبیتی در وصف حضرت زهرا (س)

ای از ازل به عرش خدا تاج “فاطمه”
سیب بهشتی شب معراج “فاطمه”

فردا که اختیارشفاعت به دست توست
هستند انبیا به تو محتاج “فاطمه”

⚑⚑⚑

نور و کوثر نمی فهمیم ما
قدر را آخر نمی فهمیم ما

قدر زهرا را فقط حیدر شناخت
یاس پرپر را نمی فهمیم ما

⚑⚑⚑

این صفای سینه هامان از صفای فاطمه است
هر چه داریم و نداریم از عطای فاطمه است

چادر خاکی او بر قلب ما هم نور داد
باز هم در جان ما حال و هوای فاطمه است

⚑⚑⚑

⚑⚑⚑

بی سبب نیست که تو علت خلقت باشی
توکه هم شأن علی، فاتح خیبر هستی

نه فقط بر حسن و زینب و کلثوم و حسین
فاطمه، بر همه ی خلق تو مادر هستی

⚑⚑⚑

← دوبیتی در وصف حضرت زهرا →

تو که در سینه خود سوره کوثر داری
بوسه بر دست خود از لعل پیمبر داری

تو همان سیب بهشتی که پیمبر بوئید
دامنی چون گل ریحانه معطر داری

⚑⚑⚑

کیستی تو که خدایت به تماشا آمد
نامت از عرش درخشید و ز بالا آمد

کیستی تو که به یمن قدمت جبرائیل
کوثر آورد و به پابوسی طاها آمد

⚑⚑⚑

⚑⚑⚑

هرچه باشد من نمک پرورده ام
دل به عشق فاطمه خوش کرده ام

حج من بی فاطمه (س) بی حاصل است
فاطمه (س) حلال صدها مشکل است

⚑⚑⚑

گرنگاهی به ما کند زهرا
دردهارا دواکند زهرا

کم مخواه از عطای بسیارش
هرچه خواهی عطا کند زهرا

⚑⚑⚑

← دوبیتی در وصف حضرت زهرا →

یا فاطمه ای منشاء خـــیر و بــرکات
مــهر تـو بود قـبولی صــوم و صـلات

فـرموده نبـی خـدا گــــــناهش بـخشد
هـر کس کـه بـرای تـو فـرستد صلوات

 

دوبیتی شهادت حضرت زهرا (س)

نگاه سرد مردم بود و آتش
صدا بین صدا گم بود و آتش

به جای تسلیت با دسته ی گل
هجوم قوم هیزم بود و آتش

⚑⚑⚑

 

⚑⚑⚑

كمی از غسل زیر پیرهن ماند
كمی از خون خشك بر بدن ماند

كفن را در بغل بگرفت و بو كرد
همان طفلی كه آخر بی كفن ماند

⚑⚑⚑

گر نگاهی به ما کند زهرا
درد‌ها را دوا کند زهرا

کم مخواه ازعطای بسیارش
هرچه خواهی عطا کند زهرا

⚑⚑⚑

← دوبیتی شهادت حضرت زهرا →

تو هم با کوفه هم دستی مدینه
نمک خوردی، ولی پستی مدینه

کسی بر بــازوی زهـــرا نمی‌زد
اگـر دستــم نمی‌بستی مدینه

⚑⚑⚑ 

⚑⚑⚑

گرفتی از مدینه گفتنت را
دریغ از من نمودی دیدنت را

ولی با من بگو ساعت به ساعت
چرا كردی عوض پیراهنت را

⚑⚑⚑ 

لعنت به عدو که روح تقوا را کشت
ایمان و کمال و عشق و معنا را کشت

باز آ و بگیــر انتقــامی سنگیــن
از آنکه ز راه ظلم زهرا را کشت

⚑⚑⚑ 

هر چه گفتند و شنیدم نیمی‌ از دریاست
ما چه گوییم ز مدح تو که مداح خداست

قرن‌ها می‌گذرد از شب دفن تو ولی
شیعه می‌سوزد از این درد که قبر تو کجاست

⚑⚑⚑ 

⚑⚑⚑

من بودم و باب هل اتی را بستند
امكان رسیدن به خدا را بستند

ای كاش بمیرم كه خجالت زده ام
من بودم و دست مرتضی را بستند

⚑⚑⚑

← دوبیتی شهادت حضرت زهرا →

همی گردم به دنبال بهانه
زنم بوسه به جای تازیانه

چو لبخند از لبانت رفته مادر
صفائی نیست در این آشیانه

⚑⚑⚑

یتیمان جز دو چشم‌تر ندارند
به غیر از خاک غم بر سر ندارند

چو مادر مرده‌ها باید فغان کرد
که طفلان علی مادر ندارند 

⚑⚑⚑

⚑⚑⚑

عمریست رهین منت زهرائیم
مشهور شده به عزت زهرائیم

مُردیم اگر به قبر ما بنویسید
ما پیر غلام حضرت زهرائیم

⚑⚑⚑

کمی از غسل زیر پیرهن ماند
کمی از خون خشک بر بدن ماند

کفن را در بغل بگرفت و بو کرد
همان طفلی که آخر بی کفن ماند

⚑⚑⚑

← دوبیتی شهادت حضرت زهرا →

در خانه آه دارد علی
عشق پهلو شکسته داردعلی

آن پسر جان داد فدای مادرش
حسن حسین داغ مادر دارند یا علی 

⚑⚑⚑

⚑⚑⚑

ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم
مامور برای خدمت زهرائیم

روزی كه تمام خلق حیران هستند
ما منتظر شفاعت زهرائیم

⚑⚑⚑

چون مرغ سحر شکسته باشد بالم
یک تن نبود فاطمه پرسد حالم

رفتی تو، ولی جان نبی روح علی
بی تو به خدا صفا ندارد عالم

⚑⚑⚑

← دوبیتی شهادت حضرت زهرا →

مکن مخفی به سینه آه، مادر
مرا کن از غمت آگاه مادر

مشو راضی پس از تو زنده باشم
گل خود را ببر همراه مادر 

⚑⚑⚑

⚑⚑⚑

یتیمان جز دو چشم تر ندارند
به غیر از خاک غم بر سر ندارند

چو مادر مرده ها باید فغان کرد
که طفلان علی مادر ندارند

⚑⚑⚑

یادِ غسل و یاد تکفین یاد تشییع شبونه
یاد تابوت غریبت دل شب شده رونه

یاد اون شب‌های غربت یاد اون زخم جراحت
یاد آهسته گرستن یاد قبر بی نشونه

⚑⚑⚑

بسوز‌ای شمع غم امشب، بساط غم مهیا است
بسوز، اما تو با حسرت شب هجران زهرا است

بسوز‌ای شمع غم امشب، علی با گل وداع دارد
علی را درد زهرا و، عدو را درد دنیا است

⚑⚑⚑ 

⚑⚑⚑

چه حالی داده دل را دست مادر
که می شستی ز دنیا دست مادر

از آن سیلی مگر چشمت نمی دید
که می جستی مرا با دست مادر

⚑⚑⚑

اگر محور به هر امکان علی بود
ولی بر فاطمه مهمان علی بود

کنار تربتت مظلومه زهرا
سر شب تا سحر گریان علی بود

⚑⚑⚑

← دوبیتی شهادت حضرت زهرا →

ز سوز دل کنم گریه برایت
که دیگر نشنوم زهرا صدایت

در و دیوار خانه با نگاهم
بیادم آورد آن ناله هایت

⚑⚑⚑ 

⚑⚑⚑

آنان که بر این خانه هجوم آوردند
در خاک نهال کینه را پروردند

در کعبه علی شکسته بتهاشان را
اکنون به در خانه تلافی کردند

⚑⚑⚑

چنان داغت دلم غمناک کرده
که دست من تو را در خاک کرده

بجایت زینب مظلومه تو
غبار غم ز رویم پاک کرده

⚑⚑⚑

بار الهی چه کنم گوهرم از دستم رفت
همدم و مونس و غم پرورم از دستم رفت

ماه من در شب تاریک نهان شد در خاک
آخر آن مرغ شکسته پرم از دستم رفت 

⚑⚑⚑

خون است که روی خاک خشت افتاده است
داغ است به قلب سر نوشت افتاده است

خیزید و فرشته را به بیرون ببرید
آتش به در باغ بهشت افتاده است

⚑⚑⚑

← دوبیتی شهادت حضرت زهرا →

چنان دست علی آتش برافروخت
که حتی میخ در، در شعله‌اش سوخت

نداند کس به جز مولی الموالی
چگونه میخ در آن سینه را دوخت

⚑⚑⚑

که تازیانه زده بوسه گاه طا‌ها را
شکسته پهلوی آنکیه گاه مولا را

پناه برد ز نامحرمان به پشت در
که با لگد بشکسته پناه زهرا را

⚑⚑⚑ 

⚑⚑⚑

بر چهره شکوه آسمانی داری
یک پنجره باغ ارغوانی داری

ای رزم تو بین کوچه و در پس در
بر سینه مدال قهرمانی داری

⚑⚑⚑

هرچه باشد من نمک پرورده‌ام
دل به عشق فاطمه خوش کرده‌ام

حج من بی فاطمه بی حاصل است
فاطمه حلال صد‌ها مشکل است

⚑⚑⚑

انسان نمی‌رسد به سعادت بدون تو
گمراه مانده بود هدایت، بدون تو

معنی نمی‌گرفت بصیرت، بدون تو
باقی نمانده بود ولایت بدون تو

⚑⚑⚑

⚑⚑⚑

الهی داد از این دل داد از این دل
كنار قبر زهرا كرده منزل

بگو زهرا ز جا خیزد ببیند
كه اشك دیده كرده خاك او گل

چه فخری خالق از تو بنده كرده
كه خونت دین حق زیبنده كرده

ولی زهرا، محبت های زینب
علی را روز و شب شرمنده كرده 

⚑⚑⚑

⚑⚑⚑

چنان داغت دلم غمناك كرده
كه دست من تو را در خاك كرده

بجایت زینب مظلومه تو
غبار غم ز رویم پاك كرده

⚑⚑⚑

یا فاطمه از اشک تو را می‌خواهیم
بیمار تو هستیم و دوا می‌خواهیم

هر کس پی حاجتی رود بر در دوست
ما از تو برات کربلا می‌خواهیم

⚑⚑⚑

بیا بانو و مثل سابقم کن
برای خادمی ات لایقم کن

شفاعت کن که قلبم پاک گردد
و همچون شیعه هایت عاشقم کن

⚑⚑⚑ 

⚑⚑⚑

ز سوز دل كنم گریه برایت
كه دیگر نشنوم زهرا صدایت

در و دیوار خانه با نگاهم
به یادم آورد آن ناله هایت

⚑⚑⚑

نوکر زهرا شدم دنیا به نامم گشته است
نام پاک فاطمه ذکر سلامم گشته است

من نمیدانم چه رازی دارد این نام عجیب
گفتن یا فاطمه تکیه کلامم گشته است 

⚑⚑⚑

⚑⚑⚑

كنار تربتت اندر دل شب
بود نام تو زهرا جاری از لب

به خانه تا روم با دیده تر
كشد ناز مرا مظلومه زینب 

⚑⚑⚑

⚑⚑⚑

اگر محور به هر امكان علی بود
ولی بر فاطمه مهمان علی بود

كنار تربتت مظلومه زهرا
سر شب تا سحر گریان علی بود 

⚑⚑⚑

چه شبهایی به یادت گریه كردم
ز دیده دامنم پر لاله كردم

دگر نبود توانم خیزم از جا
نهان تا كه تو هجده ساله كردم 

⚑⚑⚑

چنان دست علی آتش برافروخت
كه حتی میخ در، در شعله اش سوخت

نداند كس به جز مولی الموالی
چگونه میخ در آن سینه را دوخت 

⚑⚑⚑

⚑⚑⚑

سوزاند دل فاطمه را آتش كین
بین در و دیوار شده نقش زمین

با پهلوی فاطمه چها كرد لگد
كاندر یم خون از او شده سقط جنین 

⚑⚑⚑

⚑⚑⚑

بر خلق جهان كه گشته معلوم علی
از حق خودت شدی تو محروم علی

بر كنگره عرش بجان حسنین
با اشك نوشته است، مظلوم علی

⚑⚑⚑ 

⚑⚑⚑

چون مرغ سحر شكسته باشد بالم
یك تن نبود فاطمه پرسد حالم

رفتی تو ولی جان نبی روح علی
بی تو به خدا صفا ندارد عالم

⚑⚑⚑ 

مرثیه از زبان زینب (س)

غم دوران من گردد یتیمی
كه هم پیمان من گردد یتیمی

من از قد كمانت حتم دارم
بلای جان من گردد یتیمی

⚑⚑⚑ 

نمی گویم كه تو نامهربانی
زبس خون رفته از تو ناتوانی

دلم خواهد در آغوشم بگیری
چه سازم كه شكسته استخوانی

⚑⚑⚑ 

⚑⚑⚑

مكن مخفی به سینه آه، مادر
مرا كن از غمت آگاه ،مادر

مشو راضی پس از تو زنده باشم
گل خود را ببر همراه ،مادر

⚑⚑⚑

شد حرمت بیت خدا شکسته
خاکم به سر، این در چرا شکسته

آل کسا دراین سرا چو جمعند
شد حرمت آل کسا شکسته