ستاره | سرویس روانشناسی – مشکلاتی که در خانواده وجود دارد گاهی موجب میشود تا دختران نوجوان به دنبال راه گریز و برای رسیدن به زندگی بهتر و محیطی امنتر خانه را رها کنند. در حالی که نمیدانند با فرار از خانه با مشکلات، ناامنیها و بیپناهیهای بسیار بزرگتری روبرو خواهند شد و باندهای مافیایی در کمین نشستهاند تا از این دختران فراری سوء استفاده کنند.
معضل دختران فراری
فرار از خانه از جمله رفتارهای ناسازگارانهای است که بیشتر از نوجوانان و جوانان سر میزند. گزارش سازمان بهداشت جهانی حاکی است که در جهان سالانه بیش از یک میلیون نوجوان ۱۳ تا ۱۹ ساله از خانه فرار میکنند که ۶۰ تا ۷۰ درصد این افراد، شامل دختران و ۳۰ تا ۴۰ درصد از آن در بین پسران رخ میدهد. با توجه به پیامدهای سو آن یکی از آسیب های خانوادگی و اجتماعی جامعه، شناخته میشود. آسیبی که میتواند بهداشت روانی فرد و جامعه را تحت تاثیر قرار دهد.
این افراد با انتخابی ناآگاهانه و بدون تفکر، نه تنها به خودشان ضربه جبران ناپذیری میزنند بلکه شخصیت اجتماعی خانوادهشان را هم تحت تاثیر قرار میدهند. نکته قابل توجه در این زمینه این است که این معضل فقط خانوادههای طبقات پایین از نظر اقتصادی و اجتماعی را تهدید نمیکند، و بنابر تحقیقات درصد قابل توجهی از دختران فراری، متعلق به خانوادههای مرفه و متوسط به بالا هستند.
معضل فرار دختران در سالهای اخیر به دلیل روند افزایشی که داشته توجه آسیب شناسان اجتماعی را بیش از پیش به خود جلب کرده است. همچنین موقعیت سنی دختران فراری در ایران که معمولا در گروه سنی ۱۴ تا ۲۵ سال قرار دارند نشان دهنده میزان آسیب پذیری، احتمال بزهکاری، بزه دیدگی و یا قربانی شدن در برابر سواستفادههای جنسی از آنها میباشد.
چرا دختران از خانه فرار میکنند؟
تحقیقات نشان داده که محیط نامساعد خانواده در درجه اول و گروه همسالان در درجه دوم علت فرار از خانه هستند. گروه همسالان به میزان ۶۷/۵ درصد تاثیر زیادی بر فرار دختران دارد. وقتی والدین نسبت به فرزندان خود بیتفاوت باشند در نتیجه آنها به گروه همسالانشان پناه میبرند. در گروه دوستان افرادی هستند که از سادگی دختران نوجوان استفاده کرده و آنها را به فرار و حتی استفاده از مواد مخدر تشویق میکنند تا به اهداف شوم خود دست یابند. تحقیر، تبعیض، از هم پاشیدگی ساختار خانواده، خلا عاطفی موجود و ناتوانی والدین در نظارت همه جانبه و صحیح بر فرزندان، این مساله را تشدید میکند. سایر علل فرار از خانه عبارتند از:
- محیط نامساعد و تشنج آفرین خانواده و اختلاف والدین و فرزندان
- طلاق و اعتیاد والدین به خصوص پدر
- ارتباط با دوستان ناباب
- روابط کنترل نشده خانوادهها با یک دیگر
- کنترل و سخت گیری افراطی و غیرمنطقی والدین
- مشکلات حاد اقتصادی
- اختلالات شخصیت و روابط عاشقانه
- مخالفت والدین با ازدواج دختران با شخص مورد نظر
- اذیت ناپدری و یا نامادری
- بیتوجهی والدین به دوران حساس بلوغ
- ناامنی و خطر تجاوز از سوی نزدیکان در خانواده
- نادیده گرفته شدن آنها از سوی خانوادهها
- ترس، خشم، یا انتقام جویی در مقابل عوامل مخرب و آشفته خانوادگی و اجتماعی و…
چه خطراتی دختران فراری را تهدید میکند؟
دختران با فرار، تمام پلهای پشت سرشان را خراب کرده و دچار آسیبهای شدیدی از لحاظ روحی و جسمی میشوند. آنها با بسیاری از جرایم آشنا میشوند که بر شخصیت آنها تاثیرمیگذارد و با مخاطراتی روبرو میشوند که برخی از آنها عبارت است از:
- گدایی، فروش مواد مخدر و خودفروشی برای امرار معاش
- مورد آزار و اذیت قرار گرفتن
- گرفتار شدن در دام شبکههای قاچاق دختران و زنان جوان
راه بازگشت را برای دختران فراری باز بگذارید
وقتی دختری از خانه فرار میکند، انگ دختر فراری به او میخورد و در نتیجه بازگشت او به خانه بسیار سخت و دشوار خواهد بود. بررسیها نشان میدهد که اوج سن فرار دختران از خانه بین ۱۲ تا ۱۸ سال است. دقیقا زمانی که دوره بحران شکلگیری شخصیت نوجوانان است. به گفته روان شناس، بعد از فرار دختران از خانه آسیبهایی مثل اعتیاد، تجاوز و… در کمین آنهاست و دختر هم نمیتواند برای مقابله با آن کاری انجام دهد چون راه بازگشتی را برای خود نمیبیند.
به خانوادهها توصیه میشود وقتی دختری از خانه فرار کرد آن اتفاق را بپذیرند و سعی کنند دخترشان را پیدا کنند و اجازه دهند به زندگی برگردد. سپس افراد خانواده باید در رفتارشان تجدید نظر کنند و ببینند که کجای راه را اشتباه رفتهاند. والدین باید سعی کنند مثل یک دوست با فرزندانشان رفتار کنند و از نظر عاطفی و احساسی آنها را تامین کنند.
پرنگ
منم از خونه فرار کردم از دست سختگیری ها و تهمت و کتکهای پدر روانیم.با۲۰۰هزار تومن پول به تهران امدم و دنبال کاری باسرپناه میگشتم.اما متوجه شدم زندگی واقعی دختران فراری فقط تو داستانهاوفیلم ها دردناک نیست بلکه درواقعیت تهوع آوره.شرط زنده ماند در دنیای فرار وارد شدن به گروه های معتادین وهمخواب شدن بابیماران روحی وجسمی است خوشبختانه بالطف خداوند با دختری اشنا شدم و اومرا به خانه خودش برد وبعدبه من ارامش داد و ازمن خواهش کرد شماره خانوادم رو دراختیارش بزارم منم خیلی میترسیدم اما اون خانومانه به من اطمینان خاطر داد که اجازه نمیده کسی منوسرزنش کنه و یا کتک بزنه با مادرم صحبت کرد و مادرم هم با عمو و خاله ام خالم به تهران اومدو منو چند روزی برد خانه اش بعد هم عموم امدو اول منو به مشهدبرد و بعد منو به خونه خودش برد و به جبران تمام سالهای تلف شده عمر برام پدری کرد و الحمدولله الان از زندگیم راضیم و خدا رو شکر میکنم که عاقلی کردم و به اون دخترخانم اعتماد کردم وخیابانی و کارتن خواب و معتاد و لاشی نشدم و خانومانه به جوانی کردن پرداختم به امید موفیقت همه دختران سرزمینم.ه