ستاره | سرویس روانشناسی – مساله زنان خیابانی یک از آسیبهای اجتماعی جامعه میباشد که کمتر در مورد آن صحبت میشود. آنچه مسلم است این است که باید به آن به عنوان یک درد اجتماعی نگاه کرد و به دنبال درمان آن بود. در این مقاله با اشاره به علل و پیامدهای این مساله به بیان برخی از راهکارهای پیشنهادی حقوق دادنها، جامعهشناسان و روانشناسان در این زمینه میپردازیم.
علت افزایش زنان خیابانی در جامعه امروز
متاسفانه در اکثر خیابانهای کشور میتوان این پدیده را مشاهده نمود و هنوز هم عدهای این واقعیت را انکار میکنند. در ایران مطابق آمار ثبتشده، چند هزار زن فاحشه وجود دارد که از میان آنها ۱۲ درصد را زنان متاهل تشکیل میدهند. پیش از این سن زنان خیابانی ۱۸ تا ۳۰ سال بود اما در حال حاضر میانگین و متوسط این سن به ۱۸ سال رسیده است. افزایش تعداد این زنان علل متعددی دارد که از جمله آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- بحران معنویت و کمرنگ شدن هنجارهای دینی و باورهای معنوی
- فقر و عدم تامین مایحتاج زندگی
- عدم مهارت تربیتی و آگاهی مناسب والدین
- محیط نامناسب خانواده
- اختلالات شخصیتی مثل خودنمایی و تنوع طلبی
- عوامل اجتماعی مانند کنکور و عدم اوقات فراغت مناسب
- اعتیاد زن یا شوهر
- ازدواج اجباری و تنوعطلبی مردان
- عرضه تنفروشی و کمبودن موقعیت ازدواج
- بالا رفتن طلاق و بیسر و سامانی
- داغ بودن بازار کسب و کار زنان خیابانی
- محرومیتهای جنسی پسران
- رویآوردن فراوان مردان به زنان فاحشه
این جمله معروف که زن خیابانی در خیابان نمیماند، مصداق این مساله است. در واقع باید مردی به عنوان متقاضی باشد تا زنان در این مورد چیزی برای عرضه داشته باشند. بنابراین مردان به اندازه زنان در این امر مقصر هستند.
روسپیگری، اعتیاد و خشونت
با توجه به تحقیقات صورت گرفته، زنان خیابانی مثلثی را تشکیل میدهند که روسپیگری، اعتیاد و خشونت از اضلاع آن هستند. و گروهی به خاطر مسایل اقتصادی در این مثلث سرگردان میشوند.
- خشونت: خود فروشی آزار جنسی است و هیج زنی راضی نیست فاحشه شود اما به دلیل نیاز و تامین مایحتاج خود به این کار روی میآورند. در بسیاری از موارد تنفروشان قربانی خشونت جسمی نیز میشوند و از سوی مشتری مورد ضرب و شتم و آزار جسمی هم قرار میگیرند و حتی به قتل میرسند. موارد خشونت علیه زنان فاحشه از سوی غیر مشتریان هم وجود دارد. مثلا هدف از اعمال خشونت میتواند بهچنگآوردن پولی باشد که روسپی با خویش حمل میکند.
- اعتیاد: بین اعتیاد و تن فروشی نیز رابطهای معنیدار وجود دارد. روسپیان برای تحمل افسردگی و شرایط سخت این کار اغلب به مواد مخدر و روانگردان پناه میبرند. در بیشتر موارد شریک زندگی این افراد و خودشان معتاد به مواد مخدر هستند و نیاز به تامین هر روزه این مواد نیز بر فقر و نیاز مالی آنان میافزاید.
- اعتیاد جنسی و ایدز: گاهی این افراد از آسیبهایی که شرایط زندگیشان را تهدید میکند، باخبر نیستند. بنابراین پس از ورود به این چرخه، در معرض آسیبهای دیگری قرار میگیرند که اعتیاد به مواد مخدر، ایدز، خشونت و تماسهای حفاظت نشده جنسی از جمله این آسیبهاست. ادامه این روند به معضلی بزرگتر منتهی میشود که به آن اعتیاد جنسی گفته میشود که باید با درمانهای روانشناختی مناسب به این معضل روحی و روانی پایان داد.
چه میشود کرد؟
زنان خیابانی همانند معتادان، مجرم نیستند بلکه بیمارند. عمده زنان خیابانی بیماران حاصل كاركردهای نامناسب اجتماعی و اقتصادی هستند؛ برای درمان این بیماری، برخوردهای دفعی صرف، حلال مشکل نیست بلکه باید به دنبال کشف علل و ریشههای این معضل و رفع آنان بود.
۱. بازپروری زنان خیابانی
زنان خیابانی بر این باورند که بعد از افتادن در این ورطه، قادر به خروج از این منجلاب نیستند. بنابراین بهتر است که مکانی برای ارایه مشاوره به این افراد در نظر گرفته شود تا این اشخاص تغییر باور داده و به میان جامعه برگردند. برخی از این افراد در بدو امر نمیدانند چه عواقب خطرناکی در کمین آنها است. در این مکانها باید عواقب این کار و همچنین امراض مختلفی که ممکن است به آن دچار شوند، برای این زنان تشریح گردد. باید از طرف دولت بودجهای برای این زنان در نظر گرفته شود تا فقر، آنها را به این واکنش وادار نکند.
اختصاص محلهای خاص به این افراد مانند زمان قبل از انقلاب نیز اگرچه مضراتی دارد ولی حداقل باعث میشود تمامی افراد متقاضی این عمل زشت یکجا جمع شده و در تمام شهر این معضل به چشم نخورد.
۲. تصویب قوانین خاص
در زمینه حقوقی هم باید قبل از اینکه زن تبدیل به زن خیابانی شود، مورد حمایت قرار گیرد. صرفا مجازات باعث نمیشود که در آینده به سراغ جرم نرود چون پیشگیری تنها با مجازات صورت نمیگیرد. متاسفانه از نظر قانونی، قانونی که مختص این زنان باشد نداریم و آنچه مسلم است کشور نسبت به این طبقه از جامعه، نیازمند تصویب قوانین خاص و شفاف و شروع فعالیت انجمنهای حمایتی تخصصی است. البته وجود قانون برای این قشر به این معنا نیست که باید از روسپیها حمایت شود.
۳. توجه به کانون خانواده
توجه به نظم بخشی کانون خانواده و آموزش کنترل کینهورزی و خشونت در نوجوانان، در کنار تامین اوقات فراغت مطلوب برای نوجوانان وجوانان و خلاصه توجه به نشاط محیط زندگی کودکان و نوجوانان درسایر عرصهها نیز در پیشگیری از این آسیبهای اجتماعی موثر است.