ستاره | سرویس سرگرمی – در زمان ایران باستان یا به عبارتی ایران پیش از تاریخ مکتوب، آریاییها نیز همانند اقوام دیگر دارای الههها و اساطیری بودند. آنان برای این الههها نماد جسمانی قایل شده و آنها را به صورت اشکال حیوانی یا انسانی و یا ترکیبی از هر دو میشناختند. هر یک از این الههها نمادی از غرایز و صفات انسانی و یا صفات فرا انسانی بودهاند و مورد تقدس فراوان قرار داشتند. تفاوت الهههای ایران باستان با سایر اقوام این بود که ایرانیان به خدای یگانه كه معمولا به اسم اهورا مزدا از آن یاد میشد اعتقاد داشتند و هر الهه به تعبیری فرشته نگهبان یا اداره کننده ویژگی خاصی در جهان بود. در ادامه به معرفی برخی از این الههها میپردازیم.
الهه های ایران باستان
میترا الهه مهر: میترا از کهنترین اسطورههای بشری و الهه های ایران باستان پیش از ظهور زرتشت است که ریشه در اقوام آریایی نخستین (کاسپیها) دارد. داستان مهر به تدریج در مناطق مختلف دنیای باستان و بین ملل گوناگون رواج پیدا کرد و از شکل اولیه اسطورهای تبدیل به یک آیین اجتماعی و مذهبی شد. با ظهور آیین زرتشت با وجود مخالفتهای گسترده زرتشتیان با آیین مهر بسیاری از مراسم و باورهای مهرآیینی که تا پیش از آن فقط جنبه تاریخی و اجتماعی داشت به صورت مراسم مذهبی و عبادی در جامعه زرتشتی گسترش پیدا کرد.
گفته میشود اهریمن برای از بین بردن هر آنچه مهر به وجود آورده از هیچ کاری فرو گذاری نمیکند. اما مهر که همه جا مدافع راستی و پاکی و دادگری است به رویارویی با اهریمن میپردازد. نخست اهریمن قحطی در روی زمین پدید میآورد، اما مهر با شکافتن (فروبردن نیزهاش درون) صخرهای آب را از درون آن صخره جاری میکند و رودخانهها و دریاها را پدید میآورد و موجودات روی زمین را نجات میدهد.
در پایان شب یلدا نیز مهر سوار بر ارابهای با چهار اسب که نشانه چهار عنصر اصلی هستند به سوی آسمان عروج میکند و با خورشید یکی میشود. خورشید از مهر نور و گرما میگیرد و در بامداد پس از طولانیترین شب زمین در آسمان طلوع میکند و زین پس خورشید به کمک ماه زمین را روشن و گرم میکند. از این روست که مهرآیینان برای نیایش مهر، خورشید را نیایش میکنند.
آناهیتا الهه باران: آناهیتا یا اَردَویسور در زبان اوستایی نام یکی از الهه های ایران باستان است. آناهیتا دارای پیکر کیهانی هندوایرانی است و ایزدبانوی آبها پنداشته و ستوده میشود و از این رو با نمادهایی چون باروری، شفا و خرد نیز همراه است. به اراده آناهیتا باران فرو میآید، رودها به جریان میافتند، گیاهان میرویند و حیوانات و انسانها زاد و ولد میکنند و رحمت آناهیتا شامل تمام موجودات زنده میشود.
آناهیتا یکی از بزرگترین و محبوبترین الهههای ایران باستان آریایی بوده است. در باور ایرانیان باستان الهه آب، فرشته نگهبان چشمهها و باران و نماد باروری، عشق و دوستی بوده است. در باور ایرانیان زن و زایش و آبادانی و قدرت در کنار هم معنا یافتهاند.
به احتمال زیاد اردویسور آناهیتا نیز چون میترا از ایزدانی بود که پیش از پیدایش زرتشت، توسط مردم ایران و نواحی اطراف مورد ستایش قرار میگرفت. همچنین آناهیتا همتای ایرانی آفرودیت، الههٔ عشق و زیبایی در یونان به شمار میرود.
ورهرام الهه پیروزی: بَهرام یا ورهرام از مفاهیم زرتشتی و از الهه های ایران باستان است و به معنای مانعشکن و پیروز میباشد. آمده است که بهرام آفریده اهورا نیرومند و فرهمند است و نیروی بینایی شگفت انگیزی دارد. او یورش همه دشمنان را، چه جادوان و پریان، و چه ستمگران را در هم میشکند، جهان را تازگی و آشتی میبخشد و به خوبی آرمانها را بر آورده میکند. بهرام همچنین توانایی فرزندآوری و بازوان نیرومند و تندرستی و دلیری میبخشد.
وایو الهه طوفان: الهه وایو که از الهه های ایران باستان برای خشم طبیعت بوده است الهه طوفان و گردباد میباشد.
وایو از ایزدان مشترک ایرانی و هندی و خدای باد است. در اساطیر ایران وایو یا وای نماد بیطرفی است و در خلا میان دنیای نور و ظلمت جاری است. هم آفریننده مرگ است و هم زندگیبخش و هم برای اورمزد و هم برای اهریمن قربانی میکند. او ایزد سربازان و مردگان و نیز ایزد برکت است و دارای دو نیمه بد و خوب میباشد که در اوستا نیمه نیک او که دشمن دیوان است ستوده شده و به عنوان ایزدی مهم مورد ستایش قرار گرفته است.
وایو چهرهای دوگانه دارد زیرا باد از هر دو جهان نیک و بد میگذرد. او نیکوکار است ودر عینحال میتواند با نیروی ویرانگر خود همهچیز و همهکس را نابود سازد. همه چیز را در هم میشکند، آوایش رعد آساست، چون پیش میتازد به آسمان میرسد و ابرها را افروخته میسازد، چون به زمین جولان میکند، توده غبار را بر آسمان بالا میبرد.
اپام نپات الهه آبها: آپام نپات یا اَپام نپات که به نام بُرز ایزد نیز خوانده شده است از الهه های ایران باستان است. آپام نبات در وداها به معنای خدای آبها آمده و در اوستا با عنوان فرزند آبها یا نوه آبها از وی یاد شده است. او ایزد آبهای زمینی، رودها، دریاچهها، دریاها و چاههاست.
آپام نبات را بعنوان سرچشمه آبهای زمین ستایش کردهاند. او یکی از سه خدای بزرگی است که لقب اهوره داشته و این خود گویای مقام اوست. با وجود اهمیت فراوان این ایزد در اعصار کهن، نقش او در گذر زمان، در برابر اردوی سور آناهیتا کمرنگ و کمرنگ تر میشود و نقش او کم کم به این ایزدبانو واگذار میشود.
آذر الهه آتش: آذر که همان الهه آتش است یکی دیگر از الهه های ایران باستان میباشد که نزد ایرانیان ستوده بود. ایرانیان به چهار آخشیج (عنصر) آب، باد، خاک و آتش توجه بسیار داشتند و آنها را میستودند. در این میان آتش بیش از سه عنصر دیگر در میان ایرانیان جای داشت. هرودوت مینویسد که: ایرانیان به آتش به چشم یک ایزد مینگرند و هرگز آن را آلوده نمیکنند. حضور آتشدان در سنگنگارههای آرامگاه داریوش و در نگارههای تخت جمشید و بر روی سکهها نشاندهنده نقش این عنصر در ایران باستان است.
آذر حرارت و گرمی آفرین است؛ چون انسانها را دوست میدارد و با حرارتش خانههای آنان را گرم میكند. گوشت را میپزد و اهریمنها و حیوانات موذی را از آنها دور میكند.
ایندرا الهه خشم و قهر: ایندرا در میان الهه های ایران باستان، ایزد جنگاوری بوده و در اوستا برابر با دیو آمده است. ایندرا الهه خشم و قهر است، به نیروی خویش زمین و آسمان را از یکدیگر جدا میکند و همه جا را وسعت می بخشد، فرمانروای طوفانها و رودهاست، با روشنایی خویش تاریکیها را از میان میبرد و گاهی با گرز آهنین خود کوهها را شکافته و گناهکاران را کیفر میدهد. از صفتهای ایندرا، بهرام به معنای مانعشکن است.
سایر الهه های ایران باستان
خشاتریا الهه جنگ که به ایرانیان فنون نبرد و ساخت جنگ افزار را یاد میداد و به آنها میآموخت در برابر مهاجمان چگونه از خود دفاع کنند.
ارد الههای است که به نام دختر هورمزد و سپندارمز شناخته میشده است.
مهرداد الههای که خورشید به مردم عطا میکرده و هدیه خورشید و گرمی و روشنایی بوده است.
بغ الههای بوده برای خوشی و شادی، بغ خوشگذرانی را برای مردم تقسیم میکرده است.
مهراوه الهه پاکی که به پاکی و دوری از نجاست شناخته میشد.
اوش بام که به پرتوهای خورشید اشاره دارد و الهه پرتوها و اشعههای خورشید است.
آریامن الهه دوستی و پیوند و آرامش که ایزدی بوده برای آسایش، آرامش، دوستی و همدلی.
اشتاد الهه درستی و راستی و پرهیز از دورویی است.
انغران الهه برترین بهشت یا جهان روشن هرمزد است.
عماد
یک سوال: یعنی این الهه ها در خدمت خدای یگانه بودن؟یعنی مثل خدایان اقوام دیگه همچون مصر و یونان جنبه خدایی نداشتن؟و فقط حکم فرشته داشتن و ایرانیها بهشون نمیگفتن خدا؟
محمد
الهه های قدیم با توجه به اینکه مردم با فرازمینیها در ارتباط بوده اند
خیلی با ارزش و قابل تامل هستند
من که انرژی مبکیرم و ازشون درخواست یلری میکنم چون خداوند آنها را گماشته تا یاریگر باشند
اتحاد 1401
پروین
ایرانیان به الهه های خود میگویند امشاسپند یعنی در واقع ایزدی هستند که به پاسبانی از عنصری آفریده و برگزیده شدند
بدون نام
درود بر شما
آیا الهه ای به نام کیوان هم وجود داشته؟