طلاق خلع چیست و چه شرایطی دارد؟

طلاق خلع توسط زن درخواست می شود و فقط زن خواستار طلاق است. در این طلاق زوجه با دادن مالی به شوهر او را راضی به طلاق می کند.

بر اساس ماده ۱۱۴۶ قانون مدنی، «طلاق خلع آن است که زن به واسطه کراهتی که از شوهر خود دارد، در مقابل مالی که به وی می‌دهد، طلاق بگیرد؛ اعم از اینکه مال مزبور عین مهر یا معادل آن یا بیشتر یا کمتر از مهر باشد.»

 

طلاق خلع چیست؟

طلاق به معنای انحلال عقد نكاح دائم است كه پس از اجرای صیغه طلاق صورت می‌گیرد و از آن پس رابطه زوجیت بین زن و شوهر منقطع می‌شود، اما با توجه به نوع طلاق آثار حاصله از آنها متفاوت خواهد بود.

طلاق بر دو قسم است: بائن و رجعی،در «طلاق بائن» برای شوهر حق رجوع وجود ندارد و با اجرای صیغه طلاق رابطه زوجیت بین زوجین به طور كامل قطع خواهد شد.طلاق بائن خود به چند دلیل حاصل می‌شود كه یكی از این دلایل، كراهتی است كه زن از شوهر دارد یا هر دو از یكدیگر دارند. در صورتی كه كراهت طرفینی باشد، طلاق از نوع مبارات است و اگر كراهت یك‌طرفه زن از شوهر باشد، طلاق از نوع خلع خواهد بود.

 

طلاق خلع. رجوع در طلاق خلع. طلاق خلع نوبت اول. طلاق خلع بائن
 

طلاق زنی که به شوهرش مایل نیست و مهر یا مال دیگر خود را به او می بخشد که طلاقش دهد را «خلع» گویند. به بیانی روشن تر؛ طلاق خلع آن است که زن به هر علتى نخواهد با شوهرش به زندگى ادامه دهد و شوهر هم مایل به طلاق دادن او نباشد، ولى زن براى راضى کردن او به طلاق، مقدارى مال به او بدهد تا راضى شود او را طلاق دهد.

 

خصوصیات و شرایط طلاق خلع

طلاق خلع قوانین،خصوصیات و شرایطی دارد که به برخی از آنها اشاره می شود:

۱. در این طلاق تا زمانی که زن مال بخشیده به شوهر خود را مطالبه نکند، شوهر نمی تواند به او رجوع نماید.

۲. مرد نباید زن خود را مجبور به انجام طلاق خلع کند.

۳. باید صیغه طلاق خلع خوانده شود، به این صورت که مثلاً مرد به زن خود بگوید: « …خالعتک»؛ یعنی … «…تو را طلاق خلع دادم».

۴. زن باید بلافاصله قبول را بگوید.

۵. در طلاق خلع باید آزردگی و بی میلی فقط از طرف زن باشد و اگر بی میلی هر دو طرف باشد، به آن طلاق مبارات گویند، نه طلاق خلع.

۶. صیغه و لفظ خلع را باید دو مرد عادل بالغ بشنوند.

لازم به ذکر است که ویژگی اصلی این نوع طلاق، کراهت زوجه نسبت به زوج است.

 

طلاق خلع از دید فقها

«خلع» به معنای جدا کردن و کندن آمده و چون در قرآن کریم، هر یک از زن و مرد (مادامی که رابطه زوجیت بین آنها برقرار است) لباس دیگری قلمداد شده‌اند، جدایی آنها از یکدیگر به منزله در آوردن لباس و کندن آن است. در بیان روایات و کلام فقیهان و مسلمانان، این جدایی با شرایط خاصی «خلع» نامیده شده است. البته در قرآن از این جدایی با شرایط خاصی به افتدا تعبیر شده است اما مفاد آیه‌ای که مستند جواز این نوع جدایی است، در روایات و به تبع آن در کلام فقیهان «خلع» نامیده شده است. در اصطلاح فقه و حقوق، خلع آن است که زوجه به دلیل کراهتی که نسبت به زوج خویش دارد و بیم مخالفت و نافرمانی شدید او می‌رود، با توافق زوج، مالی را به او می‌بخشد تا از قید زوجیت رها شود.

 

ارکان طلاق خلع

طلاق خلع مبتنی بر دو رکن است:

۱. تنفر و كراهت داشتن زوجه نسبت به زوج خویش، به گونه‌ای که دوام زندگی را برای او یا هر دو مشکل ساخته است و منجر به نافرمانی، معصیت و بی‌توجهی به تکالیف شرعی و قانونی و نیز احساسات و عواطف انسانی می‌شود.

۲. دادن مالی از سوی زن به مرد در مقابل انجام طلاق، تا وی را از زوجیت رها سازد؛ به گونه‌ای که (زوج) در زمان عده حق رجوع نداشته باشد.

 

طلاق خلع. رجوع در طلاق خلع. طلاق خلع نوبت اول. طلاق خلع بائن
 

به مالی که زوجه می‌بخشد اصطلاحاً فداء یا فدیه می‌گویند و می‌تواند عین، دین یا منفعت باشد. در خصوص مقدار آن نیز ضابطه مشخصی وجود ندارد و به نحوه توافق طرفین بستگی دارد که در این صورت ممکن است همان مهریه یا غیر آن یا مالی به ارزش کمتر یا بیشتر از مقدار مهریه باشد، همچنین نفقه كه در ذمه شوهر است یا اجرت شیر دادن فرزند در مدت معین می‌تواند فدیه قرار گیرد.

 

پرداخت عوض، شرط تحقق طلاق خلع

در قانون مدنی ایران نیز طلاق خلع به همین نحو تعریف شده است، ماده ۱۱۴۶ قانون مدنی مقرر می‌دارد: «طلاق خلع آن است که زن به واسطه کراهتی که از شوهر خود دارد، در مقابل مالی که به شوهر می‌دهد، طلاق بگیرد؛ اعم از اینکه مال مزبور عین مهر یا معادل آن یا بیشتر یا کمتر از مهر باشد.» بنابراین به طور مسلم برای تحقق طلاق خلع، زوجه باید عوض را پرداخت کند و نیز باید تنفر و کراهت وجود داشته باشد.

 

رجوع از بذل در طلاق خلع

به دلیل اینکه طلاق خلع از اقسام طلاق بائن است، پس از تحقق آن مرد نمى‌تواند در زمان عده به همسر خود رجوع كند؛ این در حالی است که زن مى‌تواند به فدیه پرداختى به شوهرش در زمان عده رجوع كند و آن را پس بگیرد، هرچند مرد ناخشنود باشد. در این صورت، زوج مى‌تواند به همسرش رجوع كند.در این كه جواز رجوع زن مشروط به امكان صحت رجوع مرد است یا نه، اختلاف وجود دارد. بنا بر قول نخست، در صورت عدم امكان رجوع مرد (مانند آن‌ كه زن عده نداشته یا سه طلاقه باشد) رجوع زن نیز صحیح نیست. همچنین در این‌ كه صحت رجوع زن مشروط به آگاهى شوهر از آن است یا نه، اختلاف وجود دارد.

 

طلاق خلع. رجوع در طلاق خلع. طلاق خلع نوبت اول. طلاق خلع بائن
 

البته باید توجه داشت که رجوع به بذل عمل حقوقی یک طرفه‌ای است که به طور صرف به اراده زوجه واقع می‌شود اما با وجود یک جانبه بودن آن باید دارای شرایطی باشد:از جمله اینکه زوجه فقط در ایام عده می‌تواند به فدیه رجوع کند و دیگر اینکه زوج باید در ایام عده از رجوع زوجه به بذل آگاهی یابد تا بتواند به طور متقابل حق خود را اعمال کند. واضح است چنانچه زوج از این امر (رجوع زوجه به بذل) آگاهی نداشته باشد، رجوع زوجه به بذل باطل خواهد بود. رجوع باید به گونه‌ای باشد که زوج نیز توانایی رجوع به نکاح را داشته باشد.

با رجوع زوجه به بذل، وصف بائن بودن طلاق زائل شده و در این صورت طلاق رجعی می‌شود و شوهر می‌تواند در ایام عده به زوجه رجوع کند. بنابراین در طلاق خلع، اگر زوجه نسبت به بذل رجوع کند، طلاق رجعی می‌شود و زوج می‌تواند به زوجه رجوع کند، هر چند زوجه راضی به این امر نباشد و اگر راضی به رجوع باشد، زوج می‌تواند رجوع کند، حتی اگر زوجه نسبت به بذل رجوع نکرده باشد.در این فرض، در واقع زوجه بذل را به زوج هبه غیر معوض کرده، چون راضی شده است که زوج بدون باز پس دادن بذل به او رجوع کند. با رجوع زوج، همان ازدواج قبلی احیا می‌شود و همان مهریه ثابت خواهد بود. لازم به ذکر است که مهریه جدید، منوط به عقد جدید پس از انقضای عده است.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید