بهترین اشعار پروین دولت آبادی؛ از شعر معروف خدا تا شعر کوتاه برای کودکان

5 دقیقه
پروین دولت آبادی - گزیده اشعار پروین دولت آبادی

در این بخش از ستاره گلچینی از اشعار زیبای پروین دولت آبادی را برای شما آورده‌ایم.

طبق زندگی نامه پروین دولت آبادی، ایشان به ادبیات کودک و نوجوان و مولفه‌های تربیتی و اخلاقی آن توجه خاصی داشته و در آثار خود با مفاهیم ذهنی و عینی، به مسائلی مانند شناخت خدا، احترام به پدر و مادر، پایداری و پیدا کردن راه حل برای مشکلات، به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم می‌پرداخته است. در ادامه با مجموعه شعر شعر پروین دولت آبادی کلاس چهارم و کلاس پنجم و هم‌چنین اشعار کودکانه دولت آبادی، همراه شما هستیم.

شعر خدا پروین دولت آبادی

به مادر گفتم: «آخر این خدا کیست

که هم در خانه‌ی ما هست و هم نیست

تو گفتی: مهربان‌تر از خدا نیست

دمی از بندگان خود جدا نیست

چرا هرگز نمی‌آید به خوابم

چرا هرگز نمی‌گوید جوابم؟

نماز صبحگاهت را شنیدم

تو را دیدم، خدایت را ندیدم»

به من آهسته مادر گفت:‌ «فرزند!

خدا را در دل خود جوی یک چند

خدا در رنگ  و بوی گل نهان است

بهار و باغ و گل از او نشان است

خدا در پاکی و نیکی است، فرزند!

بود در روشنایی‌ها، خداوند

به هر کاری دل خود با خدا دار

دل کس را ز بی‌مهری میازار»

شعر آتش پروین دولت آبادی

آتش گرم و روشن!

سرخی رویت از من

چراغ خانه از تو

نور شبانه از تو

گرمی و تابش از تو

شعله سرکش از تو

آتش شب‌فروزی

رقص‌کنان بسوزی

شادی جان مایی

سرخی و باصفایی

سردی این زمستان

با تو گذشت آسان

آتش گرم و روشن!

سرخی رویت از من

در ستاره بخوانید: معنی شعر رقص باد خنده گل از پروین دولت آبادی

شعر آب آبی پروین دولت آبادی

با سلام گرم آفتاب

صبح پا شدم ز خواب

آب آبی، آب ناب

می‌برد ز چشم خواب

قطره‌قطره آب پاک

روی مخمل تنم نشست

دانه‌دانه قطره‌ها

در میان هر دو دست

آب آبی، آب پاک

مثل ژاله‌های صبحدم

روی صورتم دوید

دست مهربان خویش را

روی گونه‌ام کشید

زیباترین شعرهای پروین دولت آبادی برای کودکان

شعر باران از پروین دولت آبادی

ابر سیاه، ابر سفید

رو آسمان پرده کشید

باران دانه‌دانه

ریخت روی حوض خانه

نشست رو برگ گل‌ها

رو غنچه‌های زیبا

رو بوته‌های گندم

رو خانه‌های مردم

برگ درخت را تر کرد

از شاخه‌ها گذر کرد

بارانِ دانه‌دانه

آمد رو بام خانه

شعر باران دولت آبادی برای کودکان

شعر مادر پروین دولت آبادی

مادرم شانه به مویم زد

بوسه‌ها بر سر و رویم زد

گفت: ای کودک من، امیدم

نور چشمان منی، خورشیدم

گل روی تو گل باغ من است

رنگ چشمان تو رنگ چمن است

حرف زیبائی و پاکی هایی

تا تو پاکیزه دلی، زیبایی

بیشتر بخوانید: اشعار کودکانه کوتاه و بلند با موضوعات جذاب

شعر کودکانه درخت کوچه ما پروین دولت آبادی

درخت نارون در کوچه ما

دوباره چتر سبز خویش وا کرد

بلند و سرفراز و سایه گستر

یکایک خانه ها را باصفا کرد

به زیر سایه آن می نشینم

به روز گرم تابستان سوزان

زمستان سرپناه کودکان است

چو آید باد تند و سرد باران

درخت آشنای مهرپیوند

به آبی میهمان خانه ماست

نشاط و شادی این کوچه از اوست

درخت خرم و یکدانه ماست

به یک یک شاخه‌هایش آشناییم

چو گنجشکی که بر آن لانه سازد

سرود دوستی خواند به گوشم

نسیم صبح چون برگش نوازد

شعر آواز خروس از پروین دولت ابادی

خورشید خانم که خسته بود

رفت پشت ان کوه کبود
هلال ماه ابرو کمان
نشست کنار آسمان

ستاره‌ها دور و برش
الماس‌ می‌ریختند به سرش

وقتی که شب سحر شد
خروس از آن خبر شد

قوقولی قوقو را سر داد
به بچه‌ها خبر داد:

کی خواب و کی بیداره!
صبح شده وقت کاره!

شعر کودکانه آواز خروس از پروین دولت آبادی

شعر کودکانه از پروین دولت آبادی آموزگار من

آموزگار من تویی

ای مهربانِ مهربان

جانِ آشنا، شیرین‌زبان

آموزگار جسم و جان

در چشم تو هر صبحدم،

خورشید، تابان می‌شود

در دست‌هایت، هر نفس

صد گل نمایان می‌شود

با آن کلام دل‌نشین

پیغام امید آوری

با آن نگاه آتشین

گرمای خورشید آوری

درراه عمر ای مهربان،

هر جا که باشم، با منی

یادت چراغ راه من

چون جان شیرین در تنی

شعر کوتاه پروین دولت آبادی برای آموزگارم

ای آشنای جان من

آموزگار من

در دامن این سرزمین

پروردگار من

ای باغبان زندگی، از تواست

این برگ و بار من

در من ببین عمری که کردی طی

ای دوستدار من!

هم‌چنین بخوانید: مجموعه اشعار سعدی برای کودکان 

اشعار کودکانه با ترجمه پروین دولت آبادی

گل آمد، گل آمد

گل سرخ، گل زرد

نشست روی شاخه

لب را به خنده واکرد

یک گل برای بابا

یک گل برای ماما

چه خوشگلی، چه زیبا

گل سرخ، گل زرد

من گل‌ها را نچیدم

بر سر شاخه دیدم

🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸

قطره‌قطره ریخت باران،

پرده‌ای آویخت باران

پشت شیشه می‌نشینم

تا که باران را ببینم

قطره‌های تند باران

روی شیشه پای‌کوبان

شادمان رقصید باران

روی حوض و روی ایوان

شعر باران، شعر فردا

شعر باغ و شعر گل‌ها

اشعار کودکانه پروین دولت آبادی

🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸

کنار دشت زیبا

از رو زمین تا بالا

رنگین‌کمان نشسته

یک تاب رنگی بسته

طناب رنگ‌به‌رنگ است

چه خوش‌نقش و قشنگ است

اگر می‌شد با دستم

جفت چشم‌ها را می‌بستم

با این دامن چین‌چین

رو آن طناب زرین

نشسته تاب می‌خوردم

تا آن دورها می‌بردم

کمان رنگ‌رنگی

چه زیبا چه قشنگی

شعر های پروین دولت آبادی برای نوجوانان

در پایان دو شعر زیبا از این بانوی شاعر که از جمله بهترین اشعار پروین دولت آبادی هستند را باهم می‌خوانیم.

درس مهر از روزگار آموختیم

سر هستی را ز کار آموختیم

با خودآوردن، امید زندگی،

از نسیم نوبهار آموختیم

شور و شوق زندگی را هر نفس،

از گریز جویبار آموختیم

پرده‌پوشیدن به راز این و آن،

از سکوت شام تار آموختیم

سرفرازی، پایداری، صبر را،

از بلند کوهسار آموختیم

شادی‌آوردن ز کام غم برون،

خود ز ابر اشکبار آموختیم

گرم‌جانی از شرار آموختیم

خاکساری از غبار آموختیم

ره‌گشودن پیش پای خلق را،

ما ز خاک رهگذار آموختیم

🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸

می‌وزد بر تن نسیم نوبهار

ای دریغا شاخه خشک و برگ و بار

سبزه‌زاران نرم نرمک جان گرفت

رقص خوش با باد بی‌سامان گرفت

همدمی‌ها کرد چشم اشکبار

چشمه‌ها جوشید از این خشکسار

سبزه خودرو کنار جو دمید

یاس زرین گیسوافشان سر کشید

باغ دیگرباره در عشرت نشست

از شکوفه طوق مروارید بست

نرگس جادوی چشمت باز شد

باز دور سرخوشی آغاز شد

ای شکوفان از تو فروردین من

یاد رویت باغ عطرآگین من

همره باد بهاران آمدی

حال‌پرس خسته‌یاران آمدی

ای شب‌آوا مرغ غم‌پرداز من

همنوای جان من، همراز من

ای شبستان دلم را نور، تو

با من اما از من اینسان دور، تو

مستی جام شبانگاهی ز تو

ذوق سرشاری و آگاهی ز تو

ای گل‌آویز مهرآمیز من

بلبل شیدای شورانگیز من

من هزارآوای لب بردوخته

چون شقایق داغ بر دل سوخته

مرده در خود از غم بی‌حاصلی

کشته بی همدمی، بی همدلی

چون بنفشه چهره نیلی ساخته

سر بزیری، خسته‌جان، دل‌باخته

بی‌قراری خسته‌پا چون جویبار

مانده در خود با دو چشم اشکبار

از شمیم عشق سرشاریم بخش

ذوق مستی و سبکباریم بخش

برگزیده شعر پروین دولت ابادی - کتاب شعر پروین دولت آبادی - اشعار پروین دولت آبادی برای بزرگسالان

در پایان پیشنهاد می‌کنیم در ستاره اشعار زیبای مصطفی رحماندوست برای کودکان را هم بخوانید. 

آیا این مطلب را دوست داشتید؟