دکتر مجتبی رحماندوست، برادر مصطفی رحماندوست شاعر نامآشنای ادبیات کودک و نوجوان با سروده معروف صد دانه یاقوت، شاعر و نویسنده است. این هنرمند که فعالیت سیاسی هم داشته، اخیرا به دلیل عوارض ناشی از جانبازی در بیمارستان بستری شده است. مجتبی رحماندوست متولد شهر همدان است و اکنون نزدیک به ۷۱ سال دارد. در این مطلب از ستاره به بیوگرافی مجتبی رحماندوست پرداختهایم.
بیوگرافی مجتبی رحماندوست؛ از تولد تا تحصیلات عالی
آقای دکتر مجتبی رحماندوست سال ۱۳۳۳ در شهر همدان متولد شد. مجتبی رحماندوست طبق آنچه در زندگینامه مصطفی رحماندوست میخوانیم، برادر کوچکتر مصطفی رحماندوست است و مانند برادر خود نویسنده و شاعر هم هست. او در رشته ریاضی دیپلم خود را در تهران گرفت. اولین محل تحصیلات عالی مجتبی رحماندوست دانشگاه تهران بوده است؛ ایشان در سال ۱۳۵۸ موفق به دریافت مدرک لیسانس در رشته مهندسی عمران از دانشکده فنی دانشگاه تهران شد.
مجتبی رحماندوست در سال ۱۳۶۱ به منظور کسب علوم حوزوی و تحصیل در رشته علوم اسلامی، به حوزه علمیه قم رفت. او در سال ۱۳۶۹ فوق لیسانس خود را در رشته زبان و ادبیات عربی را از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی اخذ کرده و سال ۱۳۷۳ با دریافت مدرک دکتری در این رشته از دانشگاه علوم و تحقیات، تحصیلات خود در این زمینه را تکمیل نمود.
همچنین در ستاره بخوانید: گزیده بهترین اشعار مصطفی رحماندوست
جانبازی دکتر مجتبی رحماندوست و فعالیتهای سیاسی
آقای رحماندوست در سال ۱۳۶۲ بهصورت داوطلبانه و از طریق مسجد در دوران دفاع مقدس به جبهه اعزام شد. ایشان یک دست و یک پای خود را در جنگ از دست داد. جانبازی و شرکت در جنگ زمینهساز فعالیتهای مجتبی رحماندوست درباره مسائل ایثارگران، خانوادههای شهدا و رزمندگان شد؛ آقای رحماندوست در حدود ۱۳ سال مشاور امور ایثارگران رئیس جمهور بود. مجتبی رحماندوست نماینده مجلس هم بوده و این از مهمترین فعالیتهای سیاسی ایشان به شمار میرود. در واقع مجتبی رحماندوست نماینده دوره دوازدهم مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس است و قبلتر از آن هم در دوره نهم نماینده همین حوزه در مجلس شورای اسلامی بوده است.
کتاب های مجتبی رحماندوست
از تالیفات آقای دکتر مجتبی رحماندوست میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- مفتاح التفاسیر
- مسافر
- یک جفت ونیم
- میل لیلی
- سفر غریب
- روشی نو در آموزش مبادی العربیه
- تفاسیر قران کریم
- تفسیر به رای
- نگهبان غار
- مفقود سوم
- سه پدیده در آینه رمان
دیگر فعالیت های گذشته مجتبی رحماندوست
همانطور که پیشتر هم اشاره کردیم، مجتبی رحماندوست و مصطفی رحماندوست هر دو شاعر و نویسنده هستند، اما از دیگر فعالیتهای مجتبی رحماندوست در سالهای پیش میتوان به موارد زیر هم اشاره کرد:
- مدیریت مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری
- معاونت فرهنگی و هنری بنیاد مستضعفان و جانبازان
- عضویت در هیأت نظارت و سانسور کتاب و کتاب کودکان (سال ۱۳۷۵)
- مشاور رئیسجمهور در امور ایثارگران در دولت خاتمی و احمدینژاد
مجتبی رحماندوست در حال حاضر به چه کاری اشتغال دارد؟
فعالیت های حال حاضر مجتبی رحماندوست عبارت است از:
- تدریس در دانشگاه تهران
- عضویت در فرهنگستان هنر
- دبیرکل جمعیت دفاع از ملت فلسطین
- عضو پارلمان مستقل بین المللی قرآن کریم (IQP)
- مدیرعامل مجمع خیرین کشور
عیادت پزشکیان از مجتبی رحماندوست
مجتبی رحماندوست اخیرا به دلیل مشکلات ناشی از جانبازی در بیمارستان بستری است. رئیس جمهور وقت ایران، دکتر مسعود پزشکیان، با اطلاع از بیماری آقای رحماندوست و بستری شدن ایشان در بیمارستان مورد نظر حاضر شد و از این هنرمند عیادت کرد. رئیس جمهور روز یکشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۴ با همراهی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران به بیمارستان رفت و علاوهبر دیدار و گفتوگو با مجتبی رحماندوست، با تیم پزشکی هم صحبت و از روند درمان این شاعر اطلاع پیدا کرد.
جوایز مجتبی رحماندوست
از مهم ترین جوایز و افتخارات مجتبی رحماندوست میتوان موارد زیر را نام برد:
- دیپلم افتخار جشنواره بزرگ هنری مهر و برنده بهترین کتاب سال دفاع مقدس برای کتاب مسافر (سال ۱۳۷۸)
- تندیس و دیپلم افتخار جشنواره مطبوعات کود ک و نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (سال ۱۳۷۸)
- استاد نمونه بسیجی کشور (سال ۱۳۸۶)
- پژوهشگر برتر بین اعضای هیئت علمی دانشکده فقه و فلسفه در دانشگاه پردیس قم (سال ۱۳۸۷)
- پژوهشگر برگزیده ایثارگر دانشگاه تهران (سال ۱۳۸۸)
- رتبه اول پژوهشگر برتر دانشگاهی استان قم (سال ۱۳۸۸)
نمونه شعر مجتبی رحماندوست
درونمایه بیشتر اشعار مجتبی رحماندوست را مسائل مذهبی و همچنین دغدغههای روز ایران تشکیل میدهد. نمونهای از اشعار او که درباره برکناری خودش از سمت مشاوری امور ایثارگران سروده است را در ادامه میخوانید.
فاش سخن گویم و شادم از آن
گشت رها شانه ز بار گران
شکر خدا با همه سختی که بود
شانه نکردم تهی از هر چه بود
گاه چنان در به رویم باز شد
کز همه تعریف و ثنا ساز شد
روز دگر بر سر من کوفتند
چشم به بیچارگیام دوختند
گاه به من انگ سیاسی زدند
طعنهزنان رنگ حماسی زدند
دفتر من رنگ سیاست نداشت
راست و چپ را به خدا واگذاشت
دست خدا چون که مرا یار شد
خیر کثیر آمد و خروار شد
هست چو راضی ز من ارواح پاک
مرگم اگر سر برسد چیست باک؟!