دیوید لینچ کیست؟
دیوید کیث لینچ (David Keith Lynch) متولد ۲۰ ژانویهٔ ۱۹۴۶، کارگردان آمریکایی و برنده نخل طلای کن بود که در ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۲۵ درگذشت. لینچ را با با سبک منحصربهفرد و داستانهای پیچیده و عجیب و غریب میشناسند. او خود را با نام هنری جود اس بوث نیز معرفی میکرد. قابل ذکر است که نام لینچ در فهرست ۱۰ کارگردان مطرح آمریکایی قرار دارد. در این بخش از مطالب بیوگرافی افراد مشهور در ستاره به بررسی جزئیات زندگی، کارنامه هنری، خانواده و فرزندان دیوید لینچ میپردازیم.
زندگی شخصی دیوید لینچ
دیوید لینچ یکی از مشهورترین و نامآورترین کارگردانان صاحب سبک سینمای هالیوود است. او در شهر میسول، مونتانا متولد شد. پدر لینچ محقق بود و بهدلیل شغلش مدام مجبور میشد به همراه خانواده در شهرهای مختلف زندگی کند. دیوید در کودکی به نقاشی علاقمند شد و پس از پایان تحصیلات دبیرستان به مدرسه هنرهای زیبای بوستون رفت. او پس از تحصیل در مدرسه هنر، به سینما روی آورد و با ساخت فیلمهایی که ترکیبی از رویا، واقعیت و نابهنجاری بودند، سبک خاص خود را به علاقمندان به دنیای سینما نشان داد.
لینچ در دوران دبیرستان علاقه چندانی به فعالیتهای مدرسه نشان نمیداد، اما در بین دانشآموزان محبوب بود. بعد از دبیرستان تصمیم گرفت که در کالج نقاشی بخواند و سپس به مدرسه موزه هنرهای زیبا در بوستون رفت. در این برهه زمانی تصمیم گرفت به دور اروپا سفر کند، به این امید که بتوانند در اروپا با نقاش اکسپرسیونیست اتریشی اسکار کوکوشکا آشنا شود و در مدرسه او آموزش ببیند اما با رسیدن به سالزبورگ متوجه شدند که کوکوشکا در دسترس نیست و سرخورده به آمریکا بازگشت.
همسر و فرزندان دیوید لینچ
با بازگشت به آمریکا او تصمیم گرفت به فیلادلفیا نقل مکان کند و در آکادمی هنرهای زیبای پنسیلوانیا ثبت نام کند. در همین دوران با یکی از همکلاسیهایش ازدواج کرد و اندکی بعد دخترشان به دنیا آمد. این نخستین ازدواج از ۴ ازدواج لینچ بود که در محلهای در پایین شهر و با قیمت ارزان خانهای اجاره کرد. برههای که خود لینچ بعدها درباره آن گفته است که «ما ارزان زندگی میکردیم، اما شهر پر از ترس بود. یک بچه در خیابان به ضرب گلوله کشته شد، دوبار از ما سرقت کردند، شیشهها را شکستند و یک ماشین را دزدیدند. قفل خانه برای اولین بار تنها سه روز پس از نقل مکان ما شکسته شد. این احساس خطر و ترس شدید به همراه خشونت، نفرت و کثیفی در آن مقطع بزرگترین تأثیر را روی زندگی من گذاشت».
پس از آن لینچ از همسر خود جدا شد و ۳ بار دیگر ازدواج کرد. حاصل ازدواجهای او ۴ فرزند است که از این میان، دخترش، جنیفر، راه پدر را برگزید و هماکنون کارگردان و فیلمنامهنویس است.
مرگ دیوید لینچ
لینچ در سال گذشته گفته بود که بهدلیل سالها سیگار کشیدن (از ۸ سالگی) به بیماری آمفیزم ریوی مبتلا و خانهنشین شده است. در پانزدهم ژانویه ۲۰۲۵، خانواده او در یک پست فیسبوکی از مرگ وی خبر دادند و نوشتند: «حالا که او دیگر بین ما نیست، خلأ بزرگی در دنیا به وجود آمده، اما همانطور که خودش میگفت، باید چشمت به دونات باشد نه به بخش تهی میان آن».
زندگی هنری دیوید لینچ
لینچ در طی سالهای تحصیل در آکادمی هنرهای زیبای پنسیلوانیا در فیلادلفیا توانست شروع به ساخت فیلمهای کوتاه کند. اولین تجربه کارگردانی او با یک فیلم انیمیشن کوتاه با نام «بیمار شدن شش مرد» (Six Men Getting Sick) در سال ۱۹۶۷ شروع شد. سپس در سال ۱۹۷۰ به مرکز مطالعات فیلم آمریکا رفت و نخستین فیلم بلند خود را با عنوان «کله پاککن» (Eraserhead) ساخت که دخترش جنیفر نیز در آن بازی میکرد.
سبک خاص فیلمسازی لینچ
سبک لینچ در سینما با عنوان «سینمای سوررئال» شناخته میشود. او با ترکیب عناصر رویا، کابوس و واقعیت، فضایی ناشناخته و اغلب آشفته را ایجاد میکرد.
مروری بر فیلمهای دیوید لینچ
در ادامه به مروری بر فیلمهای دیوید لینچ میپردازیم.
کلهپاککن (Eraserhead)
کلهپاککن، اولین فیلم لینچ در سال ۱۹۷۷ و سنگ بنای فیلمهای سوررئالیستی است که به ناشناخته بودن و تصاویر ترسناکش معروف است. «کلهپاککن» با فیلمبرداری سیاه و سفید خیرهکننده و دیالوگهای مینیمال خود، همچون یک فیلم صامت کابوسگونه به نظر میرسد که با طراحی صدای دلهرهآوری همراه است؛ البته این فیلم را نمیتوان بهترین فیلم لینچ دانست اما بدون شک فیلمی فراموشنشدنی است، درست مانند خوابی که مدتها پس از بیدار شدن در ذهن شما باقی میماند.
مرد فیلنما یا مرد شیطان
دیوید لینچ در سال ۱۹۸۰ فیلم «مرد فیلنما یا مرد شیطان» (The Elephant Man) را جلوی دوربین برد که نامزدی جایزه اسکار را برای او به ارمغان آورد. «مرد فیلنما» دنبالهای عالی برای فیلم «کلهپاککن» است. فیلم قبلی به بررسی والدینی میپردازد که با تولد یک کودک غیرمنتظره و ناخواسته سر و کار دارند، «مرد فیلنما» به این میپردازد که زندگی آن کودک تنها و نامتنسب با محیط اطرافش که در دنیایی بیمهر بزرگ میشود، چگونه است.
ارلند (Eraserhead)
یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین آثار لینچ، فیلم «ارلند» (Eraserhead) است که در سال ۱۹۷۷ منتشر شد. این فیلم روایت داستان مردی است که در یک دنیای عجیب و غریب با پدر و مادرخوانده و فرزند غیرعادیاش زندگی میکند. «ارلند» بهدلیل تصاویر خشن و سرشار از نمادهای روانشناختی، به یک اثر کلاسیک در سبک سینمای سوررئال تبدیل شد.
از ته دل وحشی
در سال ۱۹۹۰ فیلم «از ته دل وحشی» (Wild at Heart) را با اقتباس از رمانی به همین نام، نوشتهی بری گیفورد، ساخت که تحسین منتقدان را برانگیخت و جایزه نخل طلای کن را نصیب او ساخت. این فیلم، یک فانتزی توهمزاست که بخشی از فیلمهای جادهای، بخشی عاشقانههای جنونآمیز و بخشی ادای احترام به فیلم «جادوگر شهر اوز» (Wizard of Oz) را نمایش میدهد. کل فیلم مبتنی بر سفری پرحادثه و دلهرهآور از غم و بیرحمی است.
جاده مالهالند (Mulholland Drive)
جاده ماللهند روایت داستانی معمایی و پیچیده است که قلب رویاهای هالیوود را نشانه میگیرد. تمام لحظات این فیلم، از درخشانترین ارتفاعات تا غمانگیزترین اعماق (صحنه پشت زبالهدان ناهارخوری وینکی یکی از ترسناکترین لحظاتی است که تا به حال در سینما ساخته شده است) یک ویژگی غیرعادی فراآسمانی دارند که با کمک موسیقی متن آنجلو بادالامنتی تقویت شده است.
مخمل آبی
از دیگر آثار دیوید لینچ میتوان به فیلم «مخمل آبی یا آبی عمیق» (Blue Velvet) اشاره کرد. فیلم آبی عمیق درباره یک داستان جنایی-رمانتیک در یک شهر کوچک آمریکایی است و بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای دهه ۱۹۸۰ شناخته میشود. لینچ همیشه مجذوب تاریکی پنهان در زیر فضایل انسانی بود و «مخمل آبی» شاهکار و گل سرسبد بهترین فیلم و سریالهای او است؛ پرترهای آزاردهنده از اینکه چگونه شرّ واقعی میتواند زیر ابتذال حومهی شهر پنهان شود. از بعضی جهات، «مخمل آبی» یکی از سرراستترین فیلمهای لینچ است اما حتی میان آن همه بیرحمی، امیدی وجود دارد که گاهی اوقات، نور واقعاً میتواند بر تاریکی غلبه کند. این فیلم، بسیار شخصی و فرویدی است.
سریال توئین پیکس (Twin Peaks)
سریال «توئین پیکس: قلههای دوقلو» در سال ۱۹۹۲ اکران شد و بلافاصله در زمره بهترین سریالهای آمریکایی قرار گرفت؛ این سریال یک داستان جنایی-میکس با عناصر سوررئال و کابوسمانند را در شهری کوچک روایت میکرد و بهدلیل داستان پیچیده و شخصیتهای عجیب خود تأثیر بزرگی بر فرهنگ عامه گذاشت. در این سریال، کارگردان مخاطب را مجبور میکند مستقیماً به قلب تاریکی خیره شود. تماشای فیلم واقعاً سخت است و شاید بههمین دلیل است که در زمان اکران مورد تمسخر قرار گرفت اما با گذشت زمان و ساخت فصلهای بعدی، منتقدان از سوررئالیسم تاریک فیلم و رویکرد سازشناپذیر آن درباره موضوعات پیچیده و مهم قدردانی کردند.
سایر فیلمهای دیوید لینچ
برخی دیگر از فلیمهای دیوید لینچ، عبارتند از:
- تلماسه (Dune)
- بزرگراه گمشده (Lost Highway)
- داستان استریت (The Straight Story)
- امپراتوری درون (Inland Empire)
- سهگانه توئین پیکس (Twin Peaks)، توئین پیکس: با من بر آتش برو (Twin Peaks: Fire Walk With Me) و توئین پیکس: بازگشت (Twin Peaks: The Return)
کارنامه موسیقی دیوید لینچ
دیوید لینچ علاوه بر سینما و فیلمسازی به دنیای موسیقی نیز علاقه داشت و در طول زندگی خود مجموعه آلبومهایی را منتشر کرد. اولین آلبوم موسیقی لینچ در سال ۲۰۱۱ با عنوان «دلقک دیوانه» به همراه یک آهنگ افتخاری از «لیکی لی»، خواننده و ترانهسرای سوئدی، منتشر شد و دومین آلبوم او با عنوان «رویای بزرگ» در شانزدهم جولای ۲۰۱۵ به بازار موسیقی جهان راه یافت.
کتابهای دیوید لینچ
دیوید لینچ علاوه بر فیلمسازی و نوازندگی در نوشتن کتاب نیز دست داشت. برخی از مهمترین کتابهای او، عبارتند از:
صید ماهی بزرگ (Catching the Big Fish)
صید ماهی بزرگ، یکی از کتابهای جالب لینچ است که در آن برای نخستین بار از روش کشف ایدههایش پرده برمیدارد و به مخاطب آموزش میدهد که چگونه میتوان تجارب مبتکرانه مشابهی را داشت و خلاقیت هنری خود را به اوج رساند.
لینچ از زبان لینچ (Lynch on Lynch)
این کتاب در سال ۱۹۹۳ منتشر شد که در آن، لینچ از کارنامه کاری خود در دنیای فیلمسازی میگوید.
کتابهایی که درباره دیوید لینچ نوشته شد
سبک روایتپردازی دیوید لینچ در فیلمهایش بسیار پیچیده است و بههمین دلیل، اندیشمندان و منتقدان بسیاری کوشیدهاند که گره از این پیچیدگیها باز کنند. در این قسمت به معرفی کتابهایی خواهیم پرداخت که درباره دیوید لینچ یا آثارش نوشته شدهاند:
هنر امر متعالی مبتذل (The Art of the Ridiculous Sublime)
اسلاوی ژیژک، روشنفکر مشهور معاصر، در این کتاب به تحلیل یکی از آثار دیوید لینچ، فیلم تحسینشده «بزرگراه گمشده» (Lost Highway)، میپردازد. جستار او تنها در قلمرو هنر و سینما باقی نمیماند و از طریق این فیلم، ایدههای خود را در حوزههای مختلفی چون جامعهشناسی و فلسفه نیز بیان میکند.
هفت جستار فلسفی درباره فیلم جاده مالهالند (Mulholland Drive)
در این کتاب، منتقدان و اندیشمندان بسیاری کوشیدهاند تا فیلم جاده مالهند، اثر دیوید لینچ را از زوایای مختلف روانکاوی، جامعهشناسی و هنری بررسی کنند. از نویسندگان این مجموعه میتوان به دیوید اندروز و آلن نلسون اشاره کرد.
دیوید لینچ (David Lynch)
دیوید لینچ یکی از شخصیتهای تأثیرگذار در تاریخ سینما است و نوع نگاه او به فیلمسازی، طرفداران پرشماری دارد. نویسندگان مقالات این کتاب تلاش کردهاند، ساختار روایی پیچیده فیلمهای دیوید لینچ را رمزگشایی کنند تا هنرمندان بتوانند با دقت بیشتری به آثار او بنگرند و مخاطبان سینما هم بیشتر از دیدن فیلمهایش لذت ببرند.