آرشی دیگر عنوان درس ۱۰ فارسی نهم است؛ عنوانی که بهراستی برازنده درونمایه این شعر زیبا، سروده محمد دهریزی، در قالب شعر نو نیمایی و درباره شهید حسین فهمیده است. در این بخش از ستاره به معنی تمام بندهای این شعر بههمراه کلمات مهم، نکات دستوری و آرایههای ادبی آن پرداختهایم و در آخر پاسخ خودارزیابی این درس را هم دادهایم. با ما همراه باشید.
جنگ، جنگی نابرابر بود/ جنگ، جنگی فوق باور بود/ کیسههای خالی و خونی/ خط مرزی را جدا میکرد/ دشمن بدعهد بیانصاف/ با هجوم بیامان خود/ مرزها را جابهجا میکرد
معنی:
جنگ، جنگی باورنکردنی و غیرمنصفانه بود. کیسههای خونآلود مرز ما و دشمن را مشخص میکرد. دشمن پیمانشکن ناجوانمردانه و با حملات سهمگین بیامانش مرزهای کشور ما را جابهجا و به حریم کشور ما تجاوز میکرد.
کلمات مهم:
- بدعهد: پیمانشکن
- هجوم بیامان: حملات پی در پی
نکته دستوری :
ترکیبهای وصفی این بند از شعر عبارت است از:
- کیسه های خاکی و خونی
- دشمن بدعهد و بی انصاف
- هجوم بیامان
از میان آتش و باروت/ میوزید از هر طرف، هر جا/ تیرهای وحشی و سرکش/ موشک و خمپاره و ترکش/ آن طرف، نصف جهان با تانکهای آتشین در راه/ این طرف، ایرانیان تنها/ این طرف تنها سلاح جنگ، ایمان بود
معنی:
از میان آتش و گلوله و بارش سریع تیرها، موشکها و خمپارهها، و در حالیکه از سمتی دیگر، نیمی از قدرتهای دنیا با تانکهای مجهز بهقصد نابودی جلو میآمدند، این طرف میدان ایرانیان دست خالی بودند و تنها سلاحشان ایمان به خدا بود.
کلمات مهم:
- باروت: مادهای که بهسرعت میسوزد و در سلاحهای گرم کاربرد دارد.
- سرکش: عاصی، یاغی
- خمپاره: نوعی گلوله
- ترکش: قطعهای از یک گلوله
خانههای خاک و خون خورده/ مهد شیران و دلیران بود/ شهر خونین، شهر خرمشهر/ در غروب آفتاب خویش/ چشم در چشم افق میدوخت/ در دهان تانکها میسوخت
معنی:
خانههای خاکی و به خون آلوده، جایگاه پرورش پهلوانان قوی و شجاع بود. شهر خرّمشهر که در جنگ خونین شده بود، در لحظات پایانی خود و زمانی که به نابودی نزدیکتر میشد، به آسمان چشم دوخته بود و در میان آتش تانکها میسوخت.
کلمات مهم:
- مهد: جایگاه، گهواره
- افق: کرانه آسمان
نکته دستوری :
- خونخورده صفت مشتقمرکب است و خونین هم صفتی از نوع مشتق است.
آرایههای ادبی:
- شیران و دلیران: استعاره از رزمندگان ایرانی
- چشم دوختن شهر خرمشهر: آرایه تشخیص
- غروب آفتاب خویش: کنایه از نابود شدن خود
- چشم دوختن: کنایه از خیره نگاه کردن
- دهان تانک: تشخیص
- چشم افق: تشخیص
شهر، از آن سوی سنگرها / شیر مردان را صدا میزد:/ «آی، ای مردان نام آور/ ای همیشه نامتان پیروز/ بیگمان امروز/ فصلی از تکرار تاریخ است/ گر بماند دشمن، از هر سو/ خانههامان تنگ خواهد شد/ ناممان در دفتر تاریخ/ کوچک و کمرنگ خواهد شد.»
معنی:
شهر از آن طرف سنگرها، مردان دلیر و جنگجو را صدا میزد : «ای مردان مشهوری که همیشه سرافرازید، مطمئنا امروز تاریخ در حال تکرار است. اگر دشمن بماند، خانه و مرزهای ما کوچک و تنگ و ناممان در تاریخ این سرزمین بیاعتبار میشود.
کلمات مهم:
- نامآور: مشهور
- بی گمان: به درستی، مطمئنا
- فصلی: بخشی از کتاب
نکته دستوری :
- مردان: منادا
- شیر مردان: صفت مرکب
- نام آور: صفت مرکب
- بی گمان : قید مشتق
- کم رنگ: صفت مرکب
- آی : شبهجمله از نوع اصوات
آرایههای ادبی:
- صدا زدن شهر: تشخیص
- واجآرایی با تکرار حروف ک و گ
- دفتر تاریخ: اضافه تشبیهی
خون میان سنگر آزادگان جوشید/ مثل یک موج خروشان شد/ کودکی از دامن این موج بیرون جست/ از کمند آرزوها رست/ چشم او در چشم دشمن بود/ دست او در دست نارنجک
معنی:
در سنگر ایرانیان، شیرمردان قوی و شجاع خشمگین شدند و این خشم مانند موجی خروشان در تمام سنگر و بین همه رزمندگان حرکت کرد. کودکی از میان موج خشم و غیرت جوانمردان ایرانی بیرون آمد و در حالیکه آرزوهای مادی خود را رها کرده بود و از قید و بند خواستههای دنیوی آزاد بود، به چشم دشمن خیره شد و در دستش نارنجک بود.
کلمات مهم :
- جست: پرید
- کمند: طناب
- رست: رها شد
نکته دستوری :
- نارنجک: مشتق (نارنج + ـَ ک)
آرایهها ی ادبی:
- جوشیدن خون: کنایه از خشمگین شدن
- مثل یک موج: تشبیه
- موج : استعاره از رزمندگان
- کمند آرزوها: اضافه تشبیهی
- دست نارنجک: تشخیص
- آرایه تکرار با تکرار دست و چشم
جنگ، جنگی نابرابر بود/ جنگ، جنگی فوق باور بود/ کودک تنها، به روی خاکریز آمد/ صد هزاران چشم، قاب عکس کودک ما شد/ خط دشمن، گیج و سرگردان/ چشمها از این و آن پرسان:/ «کیست این کودک؟/ او چه میخواهد از این میدان؟!/ صحنه جانبازی است اینجا؟!/ یا زمین بازی است اینجا؟!»
معنی:
جنگ، جنگی غیرقابل باور و غیرمنصفانه بود. جنگ، جنگی ناعادلانه و غیرقابل باور بود. کودک تنها بالای خاکریز رفت و صدها هزار نفر به او نگاه میکردند. دشمنان متعجب و حیران صحته را میدیدند و با نگاه از هم میپرسیدند این کودک کیست؟ و در این میدان جنگ چه کار میکند؟ اینجا میدان جنگ و ایثارگری بزرگان است یا زمین بازی کودکان؟
کلمات مهم:
- خط دشمن: ایستادن دشمنان در راستای یک خط به نظم.
آرایههای ادبی:
- تشبیه چشم به قاب عکس
- پرسان بودن چشمها: تشخیص
دشمنان کوردل، اما/ در دلش خورشید ایمان را نمیدیدند/ تیغ آتشخیز «دستان» را نمیدیدند/ در نگاهش خشم و آتش را نمیدیدند/ بر کمانش تیر «آرش» را نمیدیدند/ در رگش، خون «سیاوش» را نمیدیدند.
معنی:
این دشمنان گمراه که قادر نبودند با چشم دل خود بزرگمردی و ایمان این قهرمان کوچک و شمشیر آتشین او را که مانند شمشیر «دستان»، بود نمیدیدند. همچنین نمیتوانستند خشمی که در نگاه او بود و نارنجک در دستش را که مانند تیر کمان آرش بود و خون سیاوش قهرمان و غیور را در رگهایش نمیدیدند.
کلمات مهم:
- کوردل: گمراه
- تیغ: شمشیر
آرایههای ادبی :
- دل: مجاز از وجود
- خورشید ایمان: اضافه تشبیهی
- دستان، آرش و سیاوش: تلمیح به داستانی از شاهنامه فردوسی
کودک ما بغض خود را خورد/ چشم در چشمان دشمن کرد/ با صدایی صاف و روشن گفت: «آی ای دشمن!/ من حسین کوچک ایرانزمین هستم/ تانکهای شومتان را در کمین هستم/ مثل کوهی آهنین هستم.»
معنی:
کودک ما به غم خود مسلط شد و در حالیکه مستقیما به دشمن چشم دوخته بود، با صدایی رسا گفت: «ای دشمن! من حسین، فرزند کوچک ایران، هستم. در کمین تانکهای نابودگر شما هستم و مانند کوهی مقاوم و استوارم.
کلمات مهم:
- روشن: آشکار
- شوم: نحس، بدشگون
نکته دستوری :
- را در تانکهای شومتان را از نوع فک اضافه است.
آرایههای ادبی :
- خوردن بغض: کنایه از کنترل کردن
- کوهی آهنین: تشبیه
ناگهان تکبیر، پروا کرد/ در میان آتش و باروت غوغا کرد/ کودکی از جنس نارنجک/ در دهان تانکها افتاد …
معنی:
ناگهان صدای فریاد الله اکبر بلند شد و در میان آتش و گلوله، غوغایی برپا کرد. کودک شجاع که مانند نارنجک بود، خود را در دل تانک دشمن انداخت.
کلمات مهم:
- تکبیر: یاد کردن خداوند به بزرگی با ذکر الله اکبر
آرایههای ادبی :
- پروا کردن تکبیر: استعاره
- آتش، باروت، نارنجک و تانک: مراعات نظیر
- دهان تانک: تشخیص
لحظهای دیگر/ از تمام تانکها، تنها/ تلّی از خاکستر خاموش/ ماند روی دستهای دشت/ آسمان از شوق، دف میزد/ شط خرمشهر، کف میزد/ شهر یکباره به خویش آمد/ چشم اشک آلوده را وا کرد/ بر فراز گنبدی زیبا/ در سه رنگ جاودان ما/ قصهی تکرار آرش را/ باز هم خواند و تماشا کرد.
معنی:
چند لحظه بعد از بین آن همه تانک نابودگر فقط تپهای از خاکستر سرد در میان دشت ماند. آسمان از دیدن چنین منظره شجاعانهای از روی اشتیاق موسیقی مینواخت و رود خرمشهر او را تشویق میکرد. شهر ناگهان به خود آمد و چشمان اشکبار خود را باز کرد و بر بالای گنبد زیبای مسجدی در پرچم سهرنگ ایران، داستان حماسی و قهرمانانه آرش را دوباره تکرار کرد.
کلمات مهم:
- تل: تپه
- شط: رود بزرگی که وارد دریا میشود.
آرایههای ادبی:
- دست دشت: تشخیص
- دف زدن آسمان و کف زدن شط: تشخیص و همچنین کنایه از شادی کردن
- شهر: مجاز از مردم شهر
همچنین بخوانید: معنی کامل درس ۹ فارسی نهم
خود ارزیابی درس ۱۰ فارسی نهم؛ صفحه ۷۹
۱. کدام قسمت از درس، اشاره به شهید «حسین فهمیده» دارد؟
پاسخ:
کودک ما بغض خود را خورد/ چشم در چشمان دشمن کرد/ با صدایی صاف و روشن گفت: «آی ای دشمن!/ من حسین کوچک ایرانزمین هستم/ تانکهای شومتان را در کمین هستم/ مثل کوهی آهنین هستم.»
۲. درباره این مصراع شعر «آن طرف نصف جهان، با تانکهای آتشین در راه» توضیح دهید.
پاسخ:
ارتش عراق در زمان جنگ تحمیلی با ایران، تنها نبود و نیمی از قدرتهای بزرگ جهان از او حمایت میکردند و به این کشور سلاح و تجهیزات نظامی میدادند. اما ایران در این جنگ ناعادلانه تنها بود و ایمان و توکل به خدا تنها سلاح او در برابر این دشمن متجاوز به شمار میرفت.
۳. چه شباهت هایی بین این درس و درس هشتم (همزیستی با مام میهن) وجود دارد؟ توضیح دهید.
پاسخ:
هم درس آرشی دیگر و هم درس همزیستی با مام میهن در دسته ادبیات پایداری قرار میگیرد و درونمایه هر دو درس، وطندوستی است؛ اینکه انسانها با میهن خود رابطهای مانند فرزند و مادر دارند و برای دفاع از سرزمینشان از هیچ چیز دریغ نمیکنند.
پاسخ خودارزیابی درس همزیستی با مام میهن را در ستاره بخوانید.
پاسخ گفتوگو درس آرشی دیگر؛ صفحه ۸۰
۱. درباره شباهتهای آرش کمانگیر و حسین فهمیده گفتوگو کنید.
پاسخ:
هم آرش کمانگیر و هم حسین فهمیده ایرانیانی سرافراز بودند که برای جلوگیری از پیشروی و نفوذ دشمن و تجاوز او به خاک سرزمینشان، فداکاری کردند و جان خود را از دست دادند تا ایرانزمین خانه دشمنان و متجاوزان نشود. این دو قهرمان غیور ایرانی عاشق میهن خود بودند و نام خود را جاودانه کردند.
۲. به کمک اعضای گروه، متن درس را به صورت نقالی، در کلاس اجرا کنید.
پاسخ:
پس از گروهبندی و پخش کردن نقشها بین همگروهیهای خود، متن را تمرین کنید و بعد با تهیه تصاویری از صحنههای جنگ و نشان دادن آنها همزمان با خواندن شعر، نمایش را اجرا کنید.
پاسخ به نوشتن؛ صفحه ۸۰ فارسی نهم
۱. در مصراعهای زیر، واژههای نادرست املایی را بیابید و شکل صحیح آنها را بنویسید.
الف) ناگهان تکبیر پر واکرد / در میان آتش و باروت، غوقا کرد.
پاسخ: غوغا
ب) این طرف تنها صلاح جنگ، ایمان بود / خانههای خاک و خون خورده / مهد شیران و دلیران بود.
پاسخ: سلاح
پ) دشمن بدعهد بیانصاف/ با حجوم بیامان خود/ مرزها را جابهجا میکرد.
پاسخ: هجوم
۲. هریک از بیتهای زیر به کدام داستان اشاره دارد؟ چکیده آنها را در دو بند بنویسید.
چون سگ اصحاب کهف، آن خرس زار/ شد ملازم در پی آن بردبار
پاسخ:
این بیت به داستان اصحاب کهف تلمیح دارد؛ زمانی که میخواستند به غار وارد شوند، سگی را در راه دیدند. این سگ به همراه آنان رفت و سیصد سال خوابید و بعد بیدار شد.
بزد تیر بر چشم اسفندیار/ سیه شد جهان پیش آن نامدار
پاسخ:
این بیت به داستان جنگ رستم و اسفندیار رویینتن اشاره دارد که بهجز چشمانش بقیه بدنش آسیبناپذیر بود. رستم که نقطهضعف اسفندیار را میدانست، در نهایت با پرتاب تیر به چشمان اسفندیار، او را کشت.
۳.درک و دریافت خود را از سروده زیر، بنویسید.
«آسمان از شوق، دف میزد/ شط خرمشهر، کف میزد/ شهر یکباره به هوش آمد/ چشم اشک آلوده را وا کرد/ بر فراز گنبدی زیبا/ پرچم خود را تماشا کرد.»
پاسخ:
آسمان خرمشهر از شوق پیروزی گویی موسیقی مینواخت، رود خرمشهر شاد شد، شهر خونین و غمبار خرمشهر دوباره به هوش شد و کل شهر پرچم سه رنگ ایران را که به نشانه پیروزی بر فراز یک گنبد نصب شده بود، تماشا میکرد.
شما دانشآموزان عزیز میتوانید در صورت نیاز تنها با یک کلیک، درس مورد نظر خود از علوم پایه نهم را در ستاره پیدا کرده و مطالعه کنید: علوم پایه نهم