ستاره | سرویس چهره ها – بیوگرافی حجت اشرف زاده را در ادامه بخوانید.
بیوگرافی حجت اشرف زاده
حجت اشرف زاده hojat ashrafzade (متولد ۱۳۵۸ در نیشابور) خواننده ایرانی است. اشرفزاده با لحنها و آواهای موسیقی ایرانی نزد پدر آشنا شد. ردیف آوازی را نزد رضا شاکری در نیشابور و صداسازی را نزد حمیدرضا نوربخش آموخت. همچنین مدتی از راهنماییهای محمدرضا شجریان استفاده کرد و با فنون آوازی و ردیف تحلیلی آواز ایران در سال ۱۳۸۵ نزد محمدرضا لطفی آشنا شد. همچنین فنون تصنیفخوانی و همآوایی را از محسن نفر و پرویز مشکاتیان آموخت. اشرفزاده کارشناس رشته نرمافزار است.
حجت اشرف زاده خواننده قطعه «کوچه باغهای نیشابور» در ابتدا و پس از سلام و احوالپرسی با حضار، رو به مهران مدیری درباره نحوه شکلگیری و خاطرات اجرا و ساخت قطعه «ماه و ماهی» گفت: این قطعه حاصل دورهمی شاعر، آهنگساز و بنده است و آنچنان خوب اتفاق افتاد که باعث شد همه آن را دوست داشته باشند و برخلاف شعرهای تکراری، در این شعر هر آدمی میتواند خودش را پیدا کند.
وی ادامه داد: من با علیرضا بدیع روزی در یک حجره فیروزه تراشی در نیشابور بودیم که علیرضا در آنجا اولین بیت این آهنگ را سرود و کم کم این ترانه شکل و رنگ و بوی واقعی خود را گرفت. اشرف زاده در ادامه با بیان اینکه هر آدمی عاشق میشود، عنوان کرد: باید همه عاشق شویم و من با اجازتون عاشق شدهام (با خنده)، عشق مثل سردرد است و هر که سرش درد میکند به سمت عاشقی کشیده میشود و ما ایرانیها هم از آن دست انسانهایی هستیم که سرمان برای عاشقی درد میکند.
وی گفتههای خودش را با بیان ازدواجش در سال ۸۹ کامل کرد و گفت: من سال ۸۹ با همسرم ازدواج کردم. خب در اول روزهای آشنایی عاشقش نبودم؛ اما بعد این عشق شکل گرفت و ازدواجم ابتدا با عقل و منطق پیش رفت و بعد دوران عاشقی شروع شد.
اشرفزاده با بیان اینکه اولین بار پدرم صدای من را کشف کرد، افزود: پدرم نیز دستی بر آواز و موسیقی داشتند و موسیقیهای قدیمی در خانه ما زیاد بود و همیشه گوش میدادیم. وقتی پدرم متوجه علاقه من به موسیقی و آواز شد، من را به این سمت تشویق کرد و من کارم را شروع کردم.
حجت اشرف زاده در کودکی
در ادامه گفتگو مهران مدیری به اختلافی که بین اشرفزاده و محسن چاووشی است اشاره کرد و از حجت اشرف زاده دلیلش را پرسید. اشرف زاده افزود: مشکل من با محسن چاووشی یک مشکل کاری است. وقتی من برای آلبوم «سیزده» در کنار محسن بودم، از صدای من خیلی کم استفاده شد و بعدها در یک برنامه تلویزیونی این کم بودن را مجری برنامه افکت تلقی کرد.
مهران مدیری پس از گفتههای اشرف زاده از محسن چاووشی خواست که با حجت اشرف زاده تماس بگیرد و این خواننده پاپ را به برنامه «دورهمی» دعوت کرد. حجت اشرف زاده در ادامه گفتگوی خود با مهران مدیری با پاسخ دادن به سوالهای مجری این برنامه گفت: من در روز ۲۵ بار جلوی آیینه موهای بهم ریختهام را مرتب میکنم و این عادت همه خوانندههای ایرانی است که به موهایشان اهمیت میدهند و برای من که موهای خوش فرمی ندارم، این موضوع خیلی حساستر شده است.
وی با بیان عذرخواهی از صدابردار برنامه خیام در نیشابور بیان کرد: در آخرین اجرایم برای بزرگداشت خیام در نیشابور، صدای سالن اصلا خوب نبود و من خیلی بد از دست صدابردار، آقای سرداری عصبانی شدم و از همین جا از ایشان عذرخواهی میکنم. اشرفزاده عنوان کرد: اگر بخواهم به دورانی در تاریخ برگردم برهه زمانی حضرت سعدی است؛ چون فضایی شاعرانه و آرام داشت و دوست داشتم که جای سعدی باشم.
وی در ادامه با پاسخ به این سوال که حاضر هستی ۵ سال نخوانی اما سرپرستی ۲۹ بچه را برعهده بگیری؟ بیان کرد: حاضرم چنین کاری را انجام بدهم. اشرف زاده با بیان اینکه بسیاری از دوستان هستند که باید خود را در عرصه هنر بازنشسته کنند عنوان کرد: فوتبالیستها خیلی وقت پیش به این نتیجه رسیدند که باید بعد از برههای از بازی بازنشسته شوند. اما دوستان ما همچنان با اصرار و تکرار مکررات، ماندهاند. تا جایی که خلاقیت وجود داشته باشد، میشود کار کرد و سن مطرح نیست. اما باید مواقعی در اوج خداحافظی کنیم.
آثار حجت اشرف زاده
- ماه و ماهی ۱۳۹۴
- شرح پریشانی ۱۳۸۹
- شبنم دریا
خواننده آلبوم پرطرفدار «ماه و ماهی» با ذکر چند خاطره تلخ و شیرین از حضور استاد پرویزمشکاتیان در نیشابور از این ۲ اتفاق موسیقایی به عنوان مقدمهای برای حضور رسمیاش در عرصه موسیقی یاد کرد. حجت اشرف زاده درباره بهترین خاطرات خود از فعالیت در حوزه موسیقی گفت: بهترین خاطرات شیرین و ماندگار من در حوزه موسیقی به دورانی بازمیگردد که استاد پرویز مشکاتیان برای دیدن خانواده به نیشابور میآمدند و بنده و بسیاری از دوستداران موسیقی از محضر ایشان تلمذ میکردیم.
در واقع این جلسات جمع دوستانهای بود که استاد در زمان حیات پربارشان مرتب به نیشایور سفر میکرد و ما هم مشتاقانه در این جلسات حضور پیدا میکردیم. اساسا از برآیند همین جلسات بود که من با فراگیری از رهنمودهای استاد به فکر خوانشهای جدیدی از موسیقی ایرانی افتادم که امیدوارم از این به بعد هم این راهنمای بزرگوارانه استاد توشه راهی برای حضورم در موسیقی ایرانی باشد.
وی ادامه داد: تقریبا ۱۰ یا ۱۲ سال پیش در یکی از روزهایی که استاد طبق برنامه قبلی به نیشابور آمده بود، به من گفت که بچههای علاقه مند را در خانه فردی به نام آقای جوادیان که از نوازندگان به نام نیشابوری است، جمع کنم. من هم طبق وظیفه این کار را انجام دادم و تعدادی از دوستان و هنردوستان را به منزل آقای جوادیان دعوت کردم. البته این دوستان در برنامه مدام سوالهای تقریبا بی ربطی از استاد میپرسیدند که استاد بعد از وقت کوتاهی سمت من آمد و از من خواست تا قطعه آوازی از ابوسعید ابالخیر بخوانم.
بعد که متوجه شد من حضور ذهن خوانش قطعهای از این شاعر را ندارم فورا گفت «اشکالی ندارد، پس قطعهای از عطار را بخوان» که من بازهم به فکر فرو رفتم. استاد تامل کوتاهی کرد و دوباره گفت «ایرادی نیست، قطعهای از یک شاعر مشهدی بخوان» و من باز هم به فکر فرو رفتم. گویی استاد مشکاتیان میدانست که من در آن دوران هنوز به آن فضا دست پیدا نکرده بودم که بتوانم در لحظه شعری از این شاعران در قالب یک قطعه آوازی بخوانم و اتفاقا در همین جا بود که به این بهانه شروع به انتقاد از همه ما کرد که چرا چندان از فضای موسیقی و حتی فضای محل زندگیمان خبر نداریم؟
این خواننده گفت: استاد در این جلسه خودمانی بود که دائم به من نگاه میکرد و میگفت «آیا میدانید، چه بر سرنوشت فرش مقبر عطار نیشابوری آمده است؟ آیا میدانید بر سر فلان موضوع خبری چه اتفاقی افتاده است؟» و من پیش خودم میگفتم چرا خطاب استاد فقط منِ نگون بخت هستم و ایشان به فرد دیگری انتقادی نمیکند؟ خلاصه اینکه بعد از مدتی زنده یاد مشکاتیان را در تهران ملاقات کردم و از وی دلیل ماجرا را جویا شدم که ایشان با لبخندی مهربانانه به من گفت «با توجه به اینکه تو در آن جمع تنها فرد دم دستم بودی و من نمیتوانستم به جهت طرح سوالات بیربط با آنها برخورد کنم، از این جهت فقط به تو آن انتقادها را مطرح کردم.
اما به هر حال این موضوع را بدان که تو خیلی بیسوادی و این بسیار بد است که نمیتوانی در لحظه اشعاری از شاعران کلاسیک را بخوانی». اشرف زاده عنوان کرد: اتفاقا همین انتقادهای صریح استاد مشکاتیان و تشویق این هنرمند باعث شد تا مطالعه بیشتر و جدی روی اشعار شاعران کلاسیک و حتی معاصر را آغاز کردم و تلاش کردم تا با فهم دقیق آثار این بزرگان فضای جدیدی را در فعالیتهای پیش روی خودم قرار دهم. در این راه استاد مشکاتیان و استاد محمدعلی بهمنی بهترین مشوقان من برای ورود به دریچه جدیدی از فعالیتم در موسیقی بودند.
برای ورود به این کار نیز چه کسی بهتر از علیرضا بدیع (شاعر قطعه ماه و ماهی) که از کودکی با او بزرگ شده بودم و خوب به خاطر دارم که به یمن حضور و زحمت او بود که با جمع ترانه سرایان و غزل سرایان آشنا شدم و تلاش کردم تا نوع متفاوتی از موسیقی را تجربه کنم. خواننده آلبوم پرطرفدار «ماه و ماهی» در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: هر وقت در هر محفلی از قطعه یا آلبوم «ماه و ماهی» تعریف و تمجیدی میشود یاد تمام خاطرات و صحبتهایی میفتم که استاد مشکاتیان در مواقعی که به نیشابور میآمد، با ما انجام میداد.
پرویز مشکاتیان در آن روز مقابل ۳۰ نفر از من انتقاد محکمی کرد اما همین انتقاد آنچنان تاثیر مثبتی روی نحوه حضور در موسیقی داشت که هیچ گاه آن را فراموش نمیکنم. به هر حال دوست ندارم در این روزهای خوب و پر از شادی خاطره تلخ درگذشت و روزی که استاد را برای تشییع پیکر به نیشابور منتقل کردند را بازگو کنم.
حجت اشرف زاده در کنار خواهر زادههایش
اما به یادم میآید وقتی از طرف خانواده استاد در نیشابور به طور کاملا اتفاقی مامور شدیم پارچهای را که باید روی پیکر استاد میانداختیم به مراسم برسانیم. من و علیرضا بدیع این سعادت و افتخار را داشتیم که یکی از آخرین وداع کنندگان با چهره مهربان و دوست داشتنی پرویز مشکاتیان باشیم اما در آنجا هر دوی ما عهدی بستیم که برای زنده نگه داشتن نام و یاد این مرد بزرگ موسیقی ایرانی از هیچ تلاشی فرو گذاری نکنیم. مردی که متاسفانه مانند بسیاری از بزرگان موسیقی این سرزمین از جمله استاد جلیل شهناز و استاد محمدرضا لطفی بیشتر مورد توجه قرار گرفتند.
دوست
اقای اشرف زاده کار های فووووووووووووق العاده ایی دارند.