تشدید به معنای شدت بخشیدن است و از زبان و خط عربی وارد زبان فارسی شده است و آنقدر در زبان و ادبیات فارسی پررنگ شده است که گاه برخی از کلمات فارسی مانند بچّه، درّه، لکّه و غیره هم مشدّد تلفظ میشوند. نشانهی تشدید اگر بر روی حرفی از کلمهای بیاید آن حرف باید دو بار خوانده شود، مانند معطّر که به شکل مُ/عَط/طَر خوانده میشود. این حرکت که باعث دو بار خوانده شدن یک حرف میشود؛ هنگامی روی یک حرف قرار میگیرد که دو حرف یکسان که یکی بدون حرکت و دیگری دارای حرکت است، کنار هم بیایند. در نوشتار، یکی از آن دو حرفِ یکسان نوشته میشود و روی آن نشانه تشدید گذاشته میشود.
کلمات سخت و آسان با نشانه «تشدید _ّ » برای کلاس اول دبستان را از طریق کلمات و تصاویر با کودک خود تمرین کرده، و هنگامی که به آمادگی لازم رسید، جملات کاربردی زیر را به او دیکته بگویید.
بیشتر بخوانید: ۱۴۰ جمله کاربردی با کلمات فارسی کلاس اول دبستان
دیکته با نشانه «تشدید _ّ »
- اوّل هر کار را با نام خدا شروع کن.
- بچّهها از معلّم خود تشکّر کردند.
- آهنگر، بنّا و نجّار با یکدیگر در ساخت خانه همکاری کردند.
- چوپان برّه را به گلّه برگرداند.
- هنگام رد شدن از خیابان دقّت کردم.
- کارت ملّیام را در کیف پولم گذاشتم.
- من در بانک ملّی حساب دارم.
- خفّاش در تاریکی بینایی دقیقی دارد.
- گردن زرّافه بسیار بلند است.
- سجّادهی مادربزرگ بوی خوب یاس میدهد.
- درّه زیبایی در پایین کوه وجود دارد.
- فرناز متولّد هفت فروردین است.
- دکّه روزنامه فروشی تعطیل بود.
- برف سنگینی روی قلّهی کوه نشست.
- مربّی ما خانم بسیار مهربانی است.
- از پلّههای چوبی خانه مادربزرگم بالا رفتم.
- کفش نازنین دو قلّاب برّاق دارد.
- مادربزرگ به همراه مادرم به مکّه رفتند.
- بچّهها از خواندن مجلّه کودکان لذت میبرند.
- امام اوّل ما امام علی (ع) است.
- مادرم از کفّاشی کفش قشنگی خرید.
- سارا روز تولّدم سجّاده ی زیبایی به من هدیه داد.
- این بزّاز پارچههای زیبایی میفروشد.
- نجّار با ارّه چوب را چند تکّه کرد و به من داد.
- بچّهها مدّت کمی در کلاس ایستادند.
- من در دفتر نقّاشی زرّافه قشنگی کشیدم.
- سعید در قنّادی کار میکند.
- جادّههای شمال خیلی تماشایی است.
- خواهرم کره با مربّا دوست دارد.
- اکبر چند سکّه در قلّک انداخت.
- پدرم هر شب مجلّه ی ورزشی میخواند.
- با داشتن دقّت در هر کاری موفّق میشویم.
- برف جادّه را پوشانده است.
- ردّ پای یک جانور در برف پیدا شد.
- جادّهی برفی خیلی دیدنی و زیبا است.
- قلّهی دماوند بزرگترین قلّهی ایران است.
- مریم نقّاشی کردن را خیلی دوست دارد.
- در زنگ نقّاشی، یک زرّافه کشیدم.
- آموزگار نقّاشی من را روی یک تکه مقوّا چسباند.
- بابای من یک نجّار موفّق است.
- او با ارّه چوبها را به دقّت برش میزند.
- ماهیگیر قلّابش را به درون آب انداخت.
- یک ماهی بزرگ به قلّابش افتاده بود.
- ماهیگیر به شدّت شاد شد.
- سمیّه و نازنین دو دوست مهربان هستند.
- قدّ سمیّه از نازنین بلندتر است.
- سمیّه همیشه ورزش میکند و خوراکیهای مقوّی میخورد.
- امشب جشن تولّد من است.
- بابا به قنّادی رفت تا برای من کیک تولد بخرد.
- من از پدرم تشکّر کردم.
- برّهی کوچک در دشت بازی میکرد.
- دست زدن به ارّهی تیز خیلی خطرناک است.
- ملّت ایران دلیر و شجاع است.
- یک اتفّاق جالب برای من افتاد.
- دروغگویان به جهنّم میروند.
- آقای بنّا در کارهایش بسیار جدّی و با دقّت است.
- من از دکّان یک شیشه شیر خریدم.
- آب چشمه زلال و شفّاف است.
- از تپّه بالا رفتم و نگاهم به درّهی پایین افتاد.
- من بچّهی اوّل خانواده هستم.
شما چه جملاتی را برای گفتن دیکته با نشانهی تشدید ( ّ ) پیشنهاد میدهید؟
لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در انتهای همین مطلب با ما و کاربران محترم سایت ستاره به اشتراک بگذارید.