۶۰ جمله آموزشی سخت و آسان برای گفتن دیکته با نشانه «تشدید _ّ » برای کلاس اول

در این مطلب 60 جمله سخت و آسان برای گفتن دیکته با حرف نشانه «تشدید _ّ » به فرزند کلاس اولی خود برای شما آورده‌ایم.

تشدید به معنای شدت بخشیدن است و از زبان و خط عربی وارد زبان فارسی شده است و آنقدر در زبان و ادبیات فارسی پررنگ شده است که گاه برخی از کلمات فارسی مانند بچّه، درّه، لکّه و غیره هم مشدّد تلفظ می‌شوند. نشانه‌ی تشدید اگر بر روی حرفی از کلمه‌ای بیاید آن حرف باید دو بار خوانده شود، مانند معطّر که به شکل مُ/عَط/طَر خوانده می‌شود. این حرکت که باعث دو بار خوانده شدن یک حرف می‌شود؛ هنگامی روی یک حرف قرار می‌گیرد که دو حرف یکسان که یکی بدون حرکت و دیگری دارای حرکت است، کنار هم بیایند. در نوشتار، یکی از آن دو حرفِ یکسان نوشته می‌شود و روی آن نشانه تشدید گذاشته می‌شود.

کلمات سخت و آسان با ‌نشانه «تشدید _ّ » برای کلاس اول دبستان را از طریق کلمات و تصاویر با کودک خود تمرین کرده، و هنگامی که به آمادگی لازم رسید، جملات کاربردی زیر را به او دیکته بگویید.

بیشتر بخوانید: ۱۴۰ جمله کاربردی با کلمات فارسی کلاس اول دبستان

دیکته با نشانه «تشدید _ّ »

  • اوّل هر کار را با نام خدا شروع کن.
  • بچّه‌ها از معلّم خود تشکّر کردند.
  • آهنگر، بنّا و نجّار با یکدیگر در ساخت خانه همکاری کردند.
  • چوپان برّه را به گلّه برگرداند.
  • هنگام رد شدن از خیابان دقّت کردم.
  • کارت ملّی‌ام را در کیف پولم گذاشتم.
  • من در بانک ملّی حساب دارم.
  • خفّاش در تاریکی بینایی دقیقی دارد.
  • گردن زرّافه بسیار بلند است.
  • سجّاده‌ی مادربزرگ بوی خوب یاس می‌دهد.
  • درّه زیبایی در پایین کوه وجود دارد.
  • فرناز متولّد هفت فروردین است.
  • دکّه روزنامه فروشی تعطیل بود.
  • برف سنگینی روی قلّه‌ی کوه نشست.
  • مربّی ما خانم بسیار مهربانی است.
  • از پلّه‌های چوبی خانه مادربزرگم بالا رفتم.
  • کفش نازنین دو قلّاب برّاق دارد.
  • مادربزرگ به همراه مادرم به مکّه رفتند.
  • بچّه‌ها از خواندن مجلّه کودکان لذت می‌برند.
  • امام اوّل ما امام علی (ع) است.
  • مادرم از کفّاشی کفش قشنگی خرید.
  • سارا روز تولّدم سجّاده ی زیبایی به من هدیه داد.
  • این بزّاز پارچه‌های زیبایی می‌فروشد.
  • نجّار با ارّه چوب را چند تکّه کرد و به من داد.
  • بچّه‌ها مدّت کمی در کلاس ایستادند.
  • من در دفتر نقّاشی زرّافه قشنگی کشیدم.
  • سعید در قنّادی کار می‌کند.
  • جادّه‌های شمال خیلی تماشایی است.
  • خواهرم کره با مربّا دوست دارد.
  • اکبر چند سکّه در قلّک انداخت.
دیکته با (  ّ )
  • پدرم هر شب مجلّه ی ورزشی می‌خواند.
  • با داشتن دقّت در هر کاری موفّق می‌شویم.
  • برف جادّه را پوشانده است.
  • ردّ پای یک جانور در برف پیدا شد.
  • جادّه‌ی برفی خیلی دیدنی و زیبا است.
  • قلّه‌ی دماوند بزرگ‌ترین قلّه‌ی ایران است.
  • مریم نقّاشی کردن را خیلی دوست دارد.
  • در زنگ نقّاشی، یک زرّافه کشیدم.
  • آموزگار نقّاشی من را روی یک تکه مقوّا چسباند.
  • بابای من یک نجّار موفّق است.
  • او با ارّه چوب‌ها را به دقّت برش می‌زند.
  • ماهیگیر قلّابش را به درون آب انداخت.
  • یک ماهی بزرگ به قلّابش افتاده بود.
  • ماهیگیر به شدّت شاد شد.
  • سمیّه و نازنین دو دوست مهربان هستند.
  • قدّ سمیّه از نازنین بلندتر است.
  • سمیّه همیشه ورزش می‌کند و خوراکی‌های مقوّی می‌خورد.
  • امشب جشن تولّد من است.
  • بابا به قنّادی رفت تا برای من کیک تولد بخرد.
  • من از پدرم تشکّر کردم.
  • برّه‌ی کوچک در دشت بازی می‌کرد.
  • دست زدن به ارّه‌ی تیز خیلی خطرناک است.
  • ملّت ایران دلیر و شجاع است.
  • یک اتفّاق جالب برای من افتاد.
  • دروغگویان به جهنّم می‌روند.
  • آقای بنّا در کارهایش بسیار جدّی و با دقّت است.
  • من از دکّان یک شیشه شیر خریدم.
  • آب چشمه زلال و شفّاف است.
  • از تپّه بالا رفتم و نگاهم به درّه‌ی پایین افتاد.
  • من بچّه‌ی اوّل خانواده هستم.
دیکته با نشانه تشدید

شما چه جملاتی را برای گفتن دیکته با نشانه‌ی تشدید (  ّ ) پیشنهاد می‌دهید؟

لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در انتهای همین مطلب با ما و کاربران محترم سایت ستاره به اشتراک بگذارید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید