غ حرف بیستودوم در الفبای فارسی و حرف نوزدهم در الفبای عربی است. نام این حرف «غَین» است و تلفظ آن در فارسی معیار “غ فارسی “است. صدای آن در عربی و بعضی لهجههای فارسی چیزی میان ق و خ است. از آنجا که دیکته گفتن والدین به کودکان در خانه جز کارهای مهمی است که در تثبیت حروف و کلمات در ذهن او نقشی کلیدی دارند، پس از آموزش کلمات سخت و آسان با نشانه (غ، غـ، ـغـ، ـغ) به کودک کلاس اول دبستان، جملات زیر را با لحنی شمرده و آرام به او دیکته کنید
بیشتر بخوانید: ۱۴۰ جمله کاربردی با کلمات فارسی کلاس اول دبستان
دیکته حرف نشانه (غ، غـ، ـغـ، ـغ)
- خدای راستگو از دروغ بیزار است.
- خورشید هنگام غروب به پشت کوه میرود.
- غفلت باعث پشیمانی میشود.
- غزل و ارغوان به باغ رفتند.
- باغبان به گلها آب داد.
- سیمرغ پرندهای افسانهای است.
- من به همراه غذا، یک لیوان دوغ نوشیدم.
- پدرم با چراغی در دست به باغ رفت.
- چای داغ زبانم را سوزاند.
- زاغ و کلاغ روی درخت نشستند.
- روباه کلاغ را فریب داد.
- زاغ جیغ کشید تا همه خبردار شوند.
- حضرت محمد پیغمبر اسلام است.
- عموی غزاله، باغبان است.
- من برای مرغابیها غذا ریختم.
- نغمه چراغ خواب را روشن کرد.
- شغال به داخل غار دوید.
- غول مهربان گرد و غبار را پاک کرد.
- پدربزرگ ارغوان سه مرغابی و دو غاز زیبا دارد.
- اصغر با الاغش، زغال را به انبار برد.
- پیغام خانم معلم را به ارغوان رساندم.
- ارغوان غلامی همسایهی ما است.
- ارغوان برای من آب دوغ خیار درست کرد.
- دماغ غزل کوچک و قلمی است.
- شغل پدر غزل نانوایی است.
- غوره بسیار ترش مزه است.
- ارغوان هر روز صبح، مشغول به درس خواندن میشود.
- کاغذ را از روی آشغالها برداشتم.
- مادر روی برنج کمی روغن داغ ریخت.
- چراغ راهنمایی ماشینها را هدایت میکند.
- خوردن شلغم برای سرماخوردگی مفید است.
- اصغر در باغ، میوه میچیند.
- سه مرغابی در برکهی نزدیک باغ زندگی میکنند.
- کلاغ روی درخت لانه ساخت.
- بوتهی یاس در فصل بهار پر از غنچه شد.
- پستهی دامغان معروف و خوشمزه است.
- یک جغد روی دیوار نشست.
- داستان چوپان دروغگو را خواندم.
- مادرم من را بغل کرد و بوسید.
- پدرم من را در آغوش گرفت.
- نغمه در کلاس درس غایب بود.
- جغدی روی شاخه درخت نشست و آواز خواند.
- دوغ نوشیدنی ترش و خوشمزهای است.
- پدرم یک نان سنگک داغ خرید.
- نان سنگک و املت غذای خوشمزهای شدند.
- من و ارغوان به باغ خانم غلامی رفتیم.
- با طلوع خورشید، روز دیگری آغاز شد.
- باغبان از گل و گیاهان مراقبت میکند.
- هیچ انسان خوبی دروغ نمیگوید.
- مرغ حنایی دانه خورد.
- افغانستان کشوری در همسایگی ایران است.
- افغانیها فارسی حرف میزنند.
- بعضی از گلها تیغ تیزی دارند.
- مشغول نوشتن بودم که جوهر خودکارم تمام شد.
- روی کاغذ، باغی پر از گل کشیدم.
- مرغابی در کنار آبگیر زندگی میکند.
- کلاغ از شنیدن رفتن مرغابی غمگین شد.
- بچهها در حیاط مدرسه جیغ نمیزنند.
- پدر من صاحب یک مرغداری است.
- شغالها دیروز به مرغداری حمله کردند و مرغها را بردند.
- پدرم بسیار غمگین شد.
- پدر من بیشتر از قبل مراقب مرغداری است.
- در غروب پدرم چراغ مرغداری را روشن میکند تا شغالها را بترساند.
- اصغر آقا باغبان پارک است و از گل و غنچهها مراقبت میکند.
- اگر گلها پژمرده شوند، اصغر آقا غمگین میشود و غصه میخورد.
- اصغر آقا از صبح تا غروب مشغول باغبانی است.
- اصغر آقا شغل باغبانی را دوست دارد.
- پدر غزل یک مغازهی طلافروشی دارد.
- او نزدیک غروب چراغ مغازه را خاموش میکند.
- مادر غزل، غیبت او را برای خانم معلم موجه کرد.
شما چه جملاتی را برای دیکته گفتن با حرف (غ، غـ، ـغـ، ـغ) به دانشآموزان اول ابتدایی پیشنهاد میکنید؟
لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در انتهای همین مطلب با ما و کاربران محترم سایت ستاره به اشتراک بگذارید.