ضرب المثل در مورد حق | مجموعه ضرب المثل های جهانی درباره حق و حقوق

ضرب المثل‌ها جملات شیرینی هستند که پند و اندرزی را در خود پنهان کرده‌اند. جملاتی که با کنایه می‌تواند رفتار یا حرکت زشتی را نشان دهد. گاه این واژه‌ها با قرارگیری در کنار هم درس زندگی می‌دهند. ضرب المثل‌ها نقش بسیار مهمی در برقراری ارتباط انسان ها با یکدیگر دارند. اگر به استفاده از ضرب المثل‌های فارسی علاقه‌مند بوده و به دنبال مفهوم و معنی انواع ضرب المثل با درباره حق، همراه ما باشید.

ضرب المثل در مورد حق

از حق تا ناحق چهار انگشت فاصله است. (فارسی)

دزد به دزد میزند خدا خنده اش می گیرد. (فارسی)

دزد، بازار را اشفته می خواهد. (فارسی)

دزد از خانه مفلس خجل آید بیرون. (فارسی)

دزد ناشی به کاهدان می زند. (فارسی)

ستم بر ستم پیشه عدل است و داد. (فارسی)

 گواه شاهد صادق در استین باشد. (فارسی)

 هرانچه حاکم عادل کند همه داد است. (فارسی)

 حرف حق شمشیری است، برنده. (فارسی)

 تخم مرغ دزد شتر مرغ دزد می شود. (فارسی)

چو بد کردی مشو ایمن ز آفات …… که واجب شد طبیعت را مکافات. (فارسی)

 قانون سه روز پیرتر از دنیاست. (استونیايي)

قانون روی میز است و عدالت زیر میز. (استونی)

بی عدالتی بها ندارد. (استونی)

 قضاوت باید گوش بزرگ و دست کوچک داشته باشد. (آلماني)

حقیقت شبحی است که افراد بسیاری را از خود می‌ترساند. (آلمانی)

_حق همیشه توفیق نیافته است ولی موفقیت همیشه بر حق بوده است. (آلمانی)

 بی عدالتی دایه پزشک است. (آلمانی)

آفتابه دزدها را به دار می‌آویزیم و به دزدان بزرگ درود می فرستیم. (آلمانی)

جهنم و محکمه عدالت همیشه باز هستند. (آلمانی)

انسان نباید با چکش اهنین در خانه قاضی را بزند. (آلمانی)

وقتی که سراغ طبیب می روی سراغ قاضی هم برو تا وصیت نامه ات را تهیه کند. (آلمانی)

 یک قاضی و چرخ گاری باید خوب چرب شوند. (آلمانی)

حقیقت، دختر زمان است. (ایتالیايي)

حقیقت را می‌توان خم کرد، ولی نمی‌توان آن‌ را شکست. (ایتالیایی)

حقیقت نیش می زند و دروغ درمان می کند. (ایتالیایی)

 از شوخی قاضی فقط خودش می‌خندد و همنشینش. (ایتالیایی)

وقتی که رفیق، قاضی شود باید فاتحه قانون را خواند. (ایتالیایی)

وجدان به اندازه هزار شاهد خوب و با ارزش است. (ایتالیایی)

هیچ سارقی بدتر از یک کتاب بد نیست. (ایتالیایی)

قانون غالبا دندان خود را نشان می‌دهد ولی گاز نمی‌گیرد. (انگلیسی)

حق پشت در منتظر است و باطل در جلسه شرکت می‌کند. (انگلیسی)

قانونی که درباره شیر و گاو یک جور حکم کند، قانون نیست. (انگلیسی)

حقیقت، بهتر از طلاست. (انگلیسی)

اگر وکیل دادگستری را با اردنگی پایین پله ها اندازید تا پایان عمر به شما خواهد چسبید. (انگلیسی)

بیشتر بخوانید: برگزیده متن در مورد گرفتن حق خود و دیگران

حق با زور است. (انگلیسی)

برایی آنکه پیش روی قاضی قرار نگیری پشت سر قانون راه برو. (انگلیسی)

عدالت کور است و کسی را نمی بیند. (انگلیسی)

 وجدان یگانه محکمه ای‌ست که در آن به وکیل دادگستری احتیاجی نیست. (انگلیسی)

حقیقت غالبا در یک استخر زشت پنهان است. (چینی)

 قانون چاه بی انتهاست، هر که گرفتارش شد کارش ساخته است. (چینی)

 اگر نمی خواهی سرت کلاه برود، قیمت جنس را از سه مغازه بپرس. (چینی)

 انکه تهمت می‌زند هزار بار می‌کشد ولی قاتل فقط یک بار می‌کشد. (چینی)

 اگر در جوانی سوزنی بدزدی در پیری پول خواهی دزدید. (چینی)

اگر میخواهی بر اسرار مردی واقف شوی، فقط از همسایگانش سوال کن. (چینی)

 دل انسان آهن است و قوانین کشور کوره. (چینی)

عدالت از آنچه در قانون نوشته شده معلوم می شود. (چینی)

روباه نباید موقع محاکمه مرغ قاضی دادگاه باشد. (چینی)

مهربانی بزرگتر از قانون است. (چینی)

 هر قدر بر تعداد قوانین افزوده شود به همان نسبت عده تبهکاران رو به افزایش می‌گذارند. (چینی)

هر کس بر بازوی عدالت بایستد با مغز بر زمین می افتد. (چینی)

وجدان اگر زخمی شد دیگر خوب شدنی نیست. (چینی)

وقتی که متهم قاضی شود فاتحه قانون خوانده شود. (چینی)

قانون مانند تار عنکبوت است، سوسک از آن رد می شود ولی مگس گرفتار می‌گردد. (چک)

آنکه می‌دزدد به دار آویخته نمی‌شود بلکه آنکه گرفتار می‌گردد به دار آویخته می‌شود. (چک)

دزدان بزرگ افتابه دزد را به دار می آویزند. (چک)

قانون همه را می لیسد. (اسکاتلندی)

حق شناسی بار سنگینی است. (اسکاتلندی)

 تمام قوانین عادلانه نیست. (اسکاتلندی)

حقیقت در ته چاه نهفته است. (فرانسوی)

حقیقت گرزی است که فرود می‌اید و همه را می‌کشد. (فرانسوی)

از دو کس حقیقت را مپوشان یکی پزشک و دیگری وکیل عدلیه. (فرانسوی)

ازدواج زودش اشتباه است و دیرش اشتباهی بزرگتر. (فرانسوی)

تمام اختلافات از « آری » و « نه » بر میخیزد. (فرانسوی)

شمشیر عدالت غلاف ندارد. (فرانسوی)

دادگستری خیلی زیاد، غالبا ستم خیلی زیاد است. (فرانسوی)

مکندگان خون مردم دو گونه‌اند: زالوها و ماموران مالیات. (فرانسوی)

 وکیل خوب همسایه بد است. (فرانسوی)

حقیقت، مهر خداست. (عبری)

اگر مرد دنبال زن افتد به ازدواج گرفتار می‌شود ولی اگر زن به دنبال مرد افتد بدبخت و بیچاره می‌شود. (عبری)

حقیقت سنگین است، لذا عده‌ای معدود حاضرند آن را حمل کنند. (عبری)

عدالت بهتر از عبادت است. (عبری)

حق بالاتر از قانون است. (روسی)

خدا می خواست ادمیان را تنبیه کند و قضاوت را به جانشان انداخت. (روسی)

شوهر قانون است برای همسرش. (روسی)

عرف و عادت قوی تر از قانون است. (روسی)

 هرکجا قدرت هست در انجا قاضی هست. (روسی)

وقتی پول حرف می زند حقیقت سکوت اختیار می کند. (روسی)

هر جا که جامعه باشد، حقوق هم است. (لاتینی)

ممکن است به حقیقت تو سری زد ولی هرگز نمی‌توان خفه اش کرد. (لاتینی)

 قاضی و وکیل دو بال فرشته عدالت هستند. (لاتینی)

 عرف و عادت قانون ثانوی است. (لاتینی)

 وارث وارث من، وارث من است. (لاتینی)

تمام براهین دادگاهی قابل قبول‌اند. (ترانسوال)

قلم و جوهر بهترین شهودند. (پرتغالي)

قاضی که بی‌گناهی را محکوم سازد، وجدان خود را محکوم کرده است. (سوئدی)

قاضی خوب همسایه بد است. (آمریکايی)

حقیقت و گل سرخ هر دو خار دارند. (اسپانیايی)

اگر میخواهی قاضی خوبی باشی باید به حرف های همه گوش بدهی. (برزیلی)

«اشتباه» می تواند حتی از یک شکاف بگذرد ولی «حقیقت» در یک دروازه گیر می‌کند. (اتازونی)

عدالت همیشه گرسنه است. (بلغارستانی)

دزد مرتکب فقط یک جنایت شده، و آنکه مالش به سرقت رفته مرتکب صد جنایت. (زیرا به دیگران تهمت دزدی می‌زند). (ارمنی)

صدای جلنگ جلنگ پول غالبا صدای عدالت را از بین می برد. (یوگسلاوی)

فقط پزشکان می توانند آدم بکشند و از کیفر در امان باشند. (اسلواکی)

عدالت بی عدالتی می شود وقتی که بر سر یک نفر دو ضربه وارد کنی در حالی که مستحق فقط یک ضربه است. (بلژیک)

دزد راه باش، دزد سفره مباش. (آذربایجانی)

عرف و عادت مادری است که همه باید از او اطاعت کنند. (برونئي)

دزد خوب نگهبان خوب می شود. (نگروئی)

مراسم و قانون همسایه یکدیگرند. (مونته‌نگروئی)

 وقتی رشوه از در وارد می شود عدالت از پنجره فرار می کند. (ترکی)

وصیت نامه خطرناک تر از پزشک است، بسیاری از افراد بیشتر در اثر نوشتن وصیت نامه مرده‌اند تا به علت بیمار بودن. (اسپانیولی)

وکلا مانند درشکه چی ها نیستند، آنها انعام‌شان را قبل از حرکت می‌گیرند. (اتازونی)

 وجدان بد در آن واحد تهمت زننده، قاضی، شاهد و به دارزننده است. (هلندی)

 یک جیب پر از حق احتیاج به یک جیب پر از طلا دارد. (چک)

هرگز با مرد نیرومند کشتی مگیر و مرد پولدار را به دادگاه مکشان. (لاتویا)

هر کس پول دارد بر حق است. (لتوانی)

هیچ قاضی‌ای نجات نمی یابد مگر اینکه جهنم پر شده باشد. (مونته نگرویی)

 یک دست پر از پول قوی تر از دو دست پر از حقیقت است. (سوئدی)

 وقتی که قاطر قاضی می‌میرد همه به تشیع جنازه‌اش می روند ولی وقتی که خود قاضی می‌میرد هیچ کس به تشیع جنازه اش نمی رود. (تازی)

همه برای عدالت ارزش قائلند ولی وقتی که می‌آید در را به رویش می بندند. (سوئدی)

 دیوانه جریمه می دهد و عاقل رشوه. (آذربایجانی)