(س) حرف پانزدهم در الفبای فارسی با تلفظ سین، حرف دوازدهم در الفبای عربی و پانزدهمین حرف از حروف الفبای عبری است. پس از یاددادن و تمرین کلمات آموزشی با حرف نشانه (س) به کودک کلاس اولی خود، نوبت به یاددادن جملات و املا گفتن جملات برای تمرین روانخوانی حرف (س، سـ) به کودک است. جملاتی که در این مطلب برای شما آوردهایم را به کودک خود دیکته بگویید تا به راحتی بتواند حرف نشانه (س) را در کلمات و جملات یاد بگیرد.
دیکته و جملهسازی با حرف نشانهی (س،سـ)
املا با حرف (س،سـ)
- من به سارا سلام کردم.
- سارا با سبد آمد
- اسد با سامان آمد.
- من با اسد آمدم.
- ساسان با اسب آمد.
- سام بادام دارد.
- بابا با سبد روی اسب نشست.
- سما به من آدامس داد.
- من تابستان به ساحل رفتم.
- پدرم ساختمان را ساخت.
- زیبایی در سادگی است.
- سارا ساز میزند.
- ساز سارا سه تار است.
- من در شهر ساری به ساحل رفتم.
- من یک ساعت مچی دارم.
- در کلاس درس باید ساکت بود.
- من سیزده ساله هستم.
- سارا سس سالاد را آورد.
- مادربزرگم سالخورده است.
- با خوردن سالاد بدنی سالم دارم.
- من روی ساندویچ سس ریختم.
- بابا آدامس داد.
- سام آدامس با سبد داد.
- اسما با اسب آمد.
- سارا با اسما آمد.
- اسد با سام دوست بود.
- سام با اسد دست داد.
- برادرم سر درد دارد.
- سارا دندان درد دارد.
دیکته با حرف (س،سـ)
- در ساری باران آمد.
- در بندر عباس هوا ابری است.
- مادرم من را بوسید.
- یاسمن دختری ساکت است.
- در کوچه بوی یاس میآید.
- سارا استاد سنتور است.
- من سس تند دوست ندارم.
- آسمان در شب تاریک است.
- ساسان اسب سواری میکند.
- سام یک سوارکار ماهر است.
- مادر برای ساسان سوپ درست کرد.
- آن پسر در پارک گم شد.
- زمستان فرا رسید.
- برف سفید روی زمین نشست.
- من سرما خوردم.
- آسمان آفتابی نبود.
- خدا انسان خوب را دوست دارد.
- سرباز در ساری زندگی میکند.
- اسد با داس آمد.
- داماد سام با اسب آمد.
- روسری مادرم گل سبز دارد.
- گرگ گرسنه است.
- سالی که خوب است از بهارش پیداست.
- مادرم سبزی چید.
- سبزیها را در سبد ریختم.
- سحر دختری سحرخیز است.
متن روانخوانی با حرف (س)
- آسمان شب ستاره دارد.
- رنگ سبزه، سبز است.
- من رنگ سبز را دوست دارم.
- مادر برای سارا پسته خرید.
- خداوند آدم ستمکار را دوست ندارد.
- ساسان سرما خورد و سرفه کرد.
- من سریع به کلاس رفتم.
- من روی سفره سبزی گذاشتم.
- سگ سفید در برف گم شد.
- روی درخت یک سنجاب نشسته بود.
- سنگی از روی دیوار افتاد.
- من نان سنگک را با سبزی خوردم.
- من سیب زمینی سرخ کرده را دوست دارم.
- ساسان با سیمان ساختمان ساخت.
- مادر برای من یک لباس سبز با سوزن و نخ دوخت
شما چه جملات دیگری را برای املا گفتن به دانشآموزان کلاس اول دبستان به ذهنتان میرسد؟
لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در انتهای همین مطلب با ما و کاربران محترم سایت ستاره به اشتراک بگذارید.