مقدمات نماز | مروری بر مقدمات واجب و مستحب نماز

نماز مانند هر کاری مقدماتی دارد که بدون انجام آنها ناقص است و درست انجام نمی‌شود.

نماز نشانه بندگی و فرمان برداری از خدا است که باید به جا آورده شود.  پس از شناختن خدا، باید اعمالی را که مانند نماز و روزه نشانه بندگی و فرمان برداری است را به درستی انجام دهیم. در همین راستا نماز مقدماتی دارد که باید رعایت شود. برخی از این مقدمات نماز واجب و برخی مستحب است.

«مقدّمات نماز» شش مورد است: رعایت وقت؛ رعایت قبله؛ با غسل، وضو یا تیمّم بودن (هر کدام وظیفه فرد می‌باشد)؛ پاک بودن بدن و لباس؛ رعایت شرایط لباس؛ رعایت شرایط مکان.

بنابراین، کسی که می‌خواهد نماز بخواند، چنانچه هر کدام از این مقدّمات را دارا نباشد، باید آنها را قبل از خواندن نماز فراهم سازد.

مقدمات نماز

مقدمات نماز

بعضی مقدمات و زمینه‌هایی که انسان برای نماز فراهم می‌کند، مربوط به ظاهر نماز است و در احکام شرعی بحث می‌شود و بعضی دیگر برای این است که نماز ما روح بهتر و خشوع و حضور قلب بیشتری داشته باشد که بخش اول مربوط به مقوله صحت در نماز است و بخش دوم به قبولی نماز مرتبط می‌شود که فرمودند:

«بعضی نماز‌ها قبول می‌شود نصفش یا ثلثش یا ربعش یا‏‎ ‎‏خمسش ـ تا عشرش؛ و بعضی نمازها، چون جامه کهنه پیچیده می‌شود و به‏‎ ‎‏روی صاحبش زده می‌شود؛ و از نماز تو مال تو نیست مگر آنکه با قلبت اقبال‏‎ ‎‏به آن کنی.»

(‏‎آداب الصلوه، امام خمینی، ص ۳۸)

برای انجام نماز ، یعنی حضور در برابر خداوند عالم و اظهار بندگی و پرستش آن ذات مقدس ، مقدماتی لازم است.

مقدمات واجب نماز

مقدمات واحب نماز اگز فراهم نشوند، نماز صحیح نیست و آن مقدمات عبارتند از:

۱ – طهارت
۲ – ازاله نجاست
۳ – پوشانيدن بدن
۴ – غصبى نبودن مكان نمازگزار
۵ – وقت شناسى
۶ – قبله شناسى

مقدمات مستحبى نماز

مقدمات مستحبى نماز بسيار فراوان است كه از آن جمله است :

۱ – حضور در مساجد
۲ – اذان و اقامه
۳ – تكبيرهاى افتتاحيه

براى هر يك از اينها وظايف قلبى و اسرار درونى فراوانى است كه با حضور قلب و صفاى دل مى توان به آنها رسيد و اينك ما به برخى از آنها اشاره مى كنيم. آنچه ما در اين كتاب آورده ايم نمونه اى بيش نيست كه همچون نردبانى علاقمندان را به قله دقايق عبادت مى رساند:

  • مقدمه واجب اول: طهارت

شخص نمازگزار به هنگام وضو گرفتن بايد متوجه اين نكته باشد كه دستور شستن صورت و دستها علل و اسبابى دارد كه از آن جمله است :

۱ – اين اعضاء بيش از همه اعضاى بدن با مردم مواجه است و با آنها تماس ‍ نزديك دارد.
۲ – اين اعضا بيش از همه اعضاى ديگر با پليديها و آلودگيها برخورد مى كند، از اين رو در معرض آلوده شدن قرار مى گيرد.

با شستن اين اعضا به ياد آورد كه شستشوى دل و تطهير قلب از پليديهاى گناهان براى او ضرورى تر است كه آن جا مورد توجه و عنايت حق تعالى است و خداوند هرگز به چهره هاى مردم نگاه نمى كند بلكه به دل هاى آنها توجه مى فرمايد، كه دل فرمانده ديگر اعضاى بدن است و اين اعضاء به فرمان دل به سوى پليديها حركت مى كنند و خود را از توجهات الهى دور مى سازند.

شستشوى اين اعضا، زنگ خطر و اعلام بيدار باش است كه همزمان با شستن اين اعضا و مقدم بر آن، دل را شستشو كن كه اين اعضا به فرمان آن با پليديهاى ظاهرى و باطنى آلوده شده اند.

شستن اين اعضاء به هنگام اراده نماز نشانه آن است كه براى توجه به خدا، شستن دست از دنيا و بر تافتن صورت از غير خدا لازم است كه سعادت و خوشبختى هنگامى نصيب انسان مى شود كه دست و صورتش با پليديهاى دنيا آلوده نباشد.

در وضو نخست بايد صورت شسته شود كه صورت ظاهرى كه آيينه صورت باطنى است، و آثار توجه به خداى بيش از هر عضو ديگر در صورت ظاهر مى شود، پس لازم است آن شسته شود و به دور از پليديهاى ظاهر متوجه درگاه ربوبى شود، كه آن مقدمه تطهير قلب است و تطهير قلب ركن اعظم توجه قلبى به پيشگاه حضرت حق تعالى است.

 آنگاه بايد دستها تا آرنج شسته شود، زيرا دستها بيش از هر عضو ديگر به سوى امور دنيوى دراز مى شود و بيش از هر عضو ديگر با پليديهاى ظاهرى و باطنى در تماس است، و لذا بايد شسته شود تا از آلودگيها پاك شود و آنگاه به سوى حق تعالى برافراشته شود.

سپس بايد سر مسح شود كه نيروى دماغى در آن جاى دارد و اراده نيل به مقاصد دنيوى از آن جا سرچشمه مى گيرد و اراده توجه به امور مادى و شهوانى كه بزرگترين مانع توجهات معنوى است از آن جا نشاءت مى گيرد.

آنگاه بايد پاها مسح شود كه وسيله حركت است و همه حركتها به سوى هر مقصد دنيوى به وسيله آنها انجام مى پذيرد، آنها نيز مسح شود كه تغيير جهت داده به سوى خدا حركت كنند و از ديگر مقاصد بازگردند و به سوى مقصد اعلى و مبداء والا متوجه شوند، تا انسان از نظر ظاهر شايستگى شروع نماز را پيدا كند و آن را نشان شايستگى درونى بداند و با دلى آرام وارد نماز شود و تلاش فراوان براى احراز سعادت توجه به خدا و لياقت مناجات با خدا انجام دهد.

ولى در غسل امر شده كه همه پوست بدن شسته شود، زيرا انسان از نظر غوطه ور شدن در شهوات نفسانى، پست ترين حالاتش هنگام آميزش ‍ جنسى است كه در آن هنگام بيش از هر زمان ديگر در خواستهاى نفسانى فرو رفته است و همه اعضاى بدن در آن حالت نقش دارد، چنان كه رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله مى فرمايد: «ان تحت كل شعرة جنابة»: «زير هر مويى جنابت است ».

هنگامى كه آب نباشد و يا مانعى از بكار بردن آن باشد، امر به تيمم شده و نمازگزار بايد دستها را به خاك بزند و آن را به پيشانى و پشت دستها بكشد.

  • مقدمه واجب دوم: ازاله نجاست

بحث ما در مورد ازاله نجاست نيز همانند بحث در مورد طهارت است، يعنى از جهت تزكيه نفس و تطهير قلب از رذائل اخلاقى و صفات نكوهيده نفسانى است.

هنگامى كه شارع مقدس به تو فرمان مى دهد كه بايد پوست بدنت را پاك و پاكيزه سازى، حتى جامه هايى را كه به تن دارى پاك و پاكيزه باشد، بايد از تزكيه نفس و تطهير درون غفلت نكنى، كه آن پوست و قشر و ظاهر است ولى اين لب و مغز و باطن.

پس با تمام قدرت تلاش كن كه با توبه و ندامت آثار گناهان را از دلت بزدايى، و تصميم بگير كه در آينده هرگز در مورد اوامر الهى كوتاهى نكنى، و دلت را با آلودگى گناهان آلوده نسازى، كه آنجا محل توجه و عنايت حق تعالى است.

  • مقدمه واجب سوم: پوشانيدن بدن

پوشيدن لباس براى پوشيده نگهداشتن اندامهايى از بدن است كه بايد از ديد مردم به دور باشد، كه همواره ظاهر بدن مورد توجه مردمان است. ولى آنچه مهم است پوشانيدن زشتيهاى باطن است كه لباسهاى ظاهرى آن را نمى پوشاند، زيرا همه ذرات عالم براى خالق متعال آشكار است و همه سلولهاى تن براى آفريدگار دانا و توانا آشكار و منكشف است.

پس ‍ زشتيهاى باطنت را به يادآور و از خودت بخواه كه آنها را بپوشانى و يقين داشته باش كه چيزى جز توبه و ندامت آنها را نمى پوشاند. بكوش كه با ياد آورى آنها موجى از ندامت و شرم و حيا تو را فرا گيرد و فوجى از وحشت و دهشت بر كشور دلت بتازد، پس دلت در زير اين ضربات خوار و زبون شود و با يك حالت ذلت و شرمسارى در برابر خداوند قادر جبار چون بنده اى مجرم و شرمسار، كه از كيفر مولايش گريخته و نادم شده و بازگشته و سر خجلت به آستين فكرت فرو هشته، و از مولايش اميد عفو و مغفرت دارد، بايست.

  • مقدمه واجب چهارم: مكان نمازگزار

چون به نماز برخاستى، خوب مجسم كن كه در پيشگاه پادشاه پادشاهان ايستاده اى، مى خواهى با او سخن گويى راز دل نمايى، رضايتش را بجويى و نظر رحمتش را به سوى خود جلب نمايى.

پس مكانى را انتخاب كن كه شايسته چنين امر باشد، به قدر امكان مساجد شريفه، مشاهده مشرفه و اماكن متبركه را برگزين، كه خداوند اين اماكن را محل اجابت دعا و مكان رحمت و معدن مغفرت قرار داده است آن چنان كه سلاطين غرفه هايى را براى پذيرفتن مردم و رسيدن به مشكلات آنان تعيين مى كنند.
هنگامى كه وارد نمازگاه خود مى شوى، دقيقا وقار و آرامش خود را حفظ كن، بسيار خاضع و خاشع باش، از او بخواه كه تو را از بندگان خالص خود قرار دهد و به بندگان خالص خود ملحق سازد.

هنگامى كه كوچه و خيابان را به سوى مسجد طى مى كنى، خود را بر فراز پل صراط تصور كن، كه بايد شتابان از زبانه هاى آتش بگذرى و به حريم خلد برين خود را برسانى. در حالى كه از خشم و غضب خداوند قهار در وحشت و اضطرابى، به اميد عفو و مغفرت او گامهايت را استوار بردار و به سوى محراب عبادتت بشتاب، و ضربان دلت را در ميان خوف و رجا، رد و قبول، طرد و حضور، آرامش بخش، تا نسيم رحمتش بر تو بوزد و عطر مغفرتش بر مشامت برسد و باران رحمتش بر تو فرو بارد و اجازه ورود در سلك سالكان را بر تو ارزانى فرمايد.

  • مقدمه واجب پنجم: وقت نماز

چون وقت نماز فرا رسد، به ياد آورد كه آن زمانى است كه حق تعالى آن را مقرر فرمود است كه در آن به عبادت و اطاعت او بپردازى، و در حضرتش ‍ به راز و نياز مشغول شوى و سعادت و لياقت انجام وظيفه را دريابى بايد هنگام فرا رسيدن وقت، آثار خوشحالى در روى تو آشكار گردد، كه زمان تقرب و وسيله رستگارى فرا رسيده است.

پس براى طهارت و نظافت آماده باش و بهترين جامه هايت را بپوش، كه در حضور حق تعالى مناجات خواهى كرد. لباسى را بپوش كه اگر به ديدار يكى از سلاطين مى رفتى، آن را مى پوشيدى. با وقار و آرام و در عين حال ترسان و نگران باش، كه بندگان شايسته خدا همواره در ميان خوف و رجا به سر مى برند، كه از يكسو خداوند تواب و رحيم است و فضل كرمش به حال همگان شامل است، و از ديگر سو قادر و قهار است و در كمين ستمكاران است و راندن بدكاران به هنگام ارتكاب گناه و تقصير بسى طبيعى است. تو نيز راهى ميانه بين خوف و رجا برگزين، از خضوع و خضوع تهى مباش و همواره دل شكسته بدار كه او در نزد دل شكستگان است.

  • مقدمه واجب ششم: قبله، روى دل به سوى كعبه

چون روى جسمانى ات را به سوى كعبه كردى و از همه جهات ديگر روى بر تفاوتى، پس روى دلت را نيز از ما سوى برگردان و به سوى حق تعالى روى آورد. مگر ممكن است كه روى به سوى كعبه گردانيدن را از تو بخواند و روى دل به سوى خدا گردانيدن را از تو نخواهند؟! همه افعال و اقوال ظاهرى نماز رمز حقايقى است كه نمازگزار بايد دقيقا آنها را رعايت نمايد. در مساءله قبله نيز چيزى جز روى به سوى خدا نمودن مطلوب نيست و خانه خدا رمز آن است.

 

 

شما می توانید احکام نماز، آداب ظاهری نماز  و آموزش کامل نماز های یومیه را نیز در ستاره، به طور کامل و جامع بخوانید.

 نظر شما در مورد مقدمات واجب و مستحب نماز چیست؟ دیدگاه های خود را در پایین همین مطلب با ما در میان بگذارید.

 
یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید