شاید شما نیز واژه گعده را شنیده باشید اما معنی آن را به طور دقیق متوجه نشده باشید، در ادامه به طور دقیق به بررسی و ریشه واژه گعده میپردازیم.
معنی گعده چیست؟
گعده (گــَـ دِ ): همان واژهی عربیِ قعده است به معنی جلسه، ولی به لهجهی عراقی.
معنی: بیشتر برای دورهمیهای دوستانه به کار میرود. طلبههایی که از حوزهی نجف برگشتند این اصطلاح را با خود به جمعهای حوزوی ایران آوردند و بعد از انقلاب و مرجعیت یافتن سیاسیِ روحانیون در جمعهای غیرحوزوی هم رایج شده است.
گعده در اصل قعده و واژه ای عربی است که به معنای نشستن، دوره گرفتن و دور هم نشستن است. در فرهنگ عربی به دور هم نشستن و گپ زدن، قعده، می گویند. این واژه در فارسی نیز مخصوصا توسط روحانیون و کهن سالان استفاده می شود. گعده معمولاً توسط گروه همسالان صورت می گیرد.
در فرهنگ عربی (مخر مناطقی همچون عراق، مصر و خلیج فارس) گعده گرفتن در قهوه خانه ها (در عربی مقهی) بسیار رایج است.
گرچه در عربی فصیح، حرفهای گ چ پ ژ وجود ندارند اما در لهجههای عربی میتوان این حروف را پیدا کرد. در عربی خوزستانی و عراقی، حرف ک تبدیل میشود به چ و حرف ق به گ. در عربی شامی (سوریه و لبنان) حرف ج تبدیل شده به ژ و در عربی مصری و حجازی و یمنی حرف ج تبدیل شده به گ.
کاربرد واژه گعده
اگر روزي در ايران، روشنفکران و نويسندگان در کافه نادري مينشستند و گپ ميزدند، در عراق، مصر، اردن و ساير بلاد عربي نيز، قهوهخانهها و منازل به کانون شبنشينيها و گپ زدنهاي عوام و خواص بدل شده بود. حتي برخي از پژوهشگران، بخشي از موفقيت سيد جمالالدين اسدآبادي را مديون حضور مستمرش در گعدههاي شبانه قهوهخانههاي مصر و ترويج ديدگاههايش از اين طريق ميدانند. گعدههاي روحانيون و علماي حوزه علميه نجف (اين ديرپاترين حوزه شيعي) هم تاريخ مفصلي دارد.
روزگاري در اين شهر، حتي دروس خارج نيز حالت گعده داشته است. آنگونه که حجتالاسلام والمسلمين سيد حسين خميني (نوه امام خميني)، از گفتههاي پيشکسوتان خود به ياد ميآورد، زماني دور در نجف به دليل کمشمار بودن طلاب، دروس خارج حوزه که عاليترين سطح تحصيلات حوزوي است، در قالب گعدههاي استاد با شاگردانش برگزار ميشده و تا چند ساعت هم به طول ميانجاميده است. استاد و شاگردان، چاي ميخوردهاند و گپ ميزدهاند و مباحثه خود را تا چند ساعت ادامه ميدادهاند.
با پيدايش حوزه قم در اواخر سلطنت احمدشاه قاجار به دست دانشآموختگان حوزه نجف، رسم و رسوم نجف هم به قم سرايت کرد و گعدهها بومي شد. قميها که بر خلاف نجفيها اجتماعيتر بودند و به مساله تبليغ اهميت ويژهاي ميدادند، از گعدهها به عنوان ابزاري براي تبليغ باورهاي خود نيز بهره ميجستند. خاصيت هر گعدهاي مثل همه شبنشينيها اين است که موضوع خاصي ندارد. از هر دري سخني ميرود و حرف، حرف ميآورد.
مرحوم آيتالله سيداحمد زنجاني از علماي مشهور حوزه قم در دهه ۴۰ و ۵۰ شمسي و پدر آيتالله العظمي سيدموسي شبيري زنجاني هم در نخستين سالهاي تأسيس حوزه قم کتابي نوشت که نامش، مهمترين ويژگي گعده بود: «الکلام يجرّ الکلام» يعني حرف، حرف ميآورد.
کتابي که در آن از هر دري سخني رانده شده است؛ از تاريخ، داستان، فقه، سياست، دين و… علماي بزرگ هم به تناسب مقام و موقعيت خويش، گعدههاي مهمي داشته و دارند که در آن ميتوانند مسائل فقهي و اصولي را با شاگردان و نزديکان به بحث بگذارند و به نتيجهاي برسند. البته گاهي در اين گعدهها حرفهاي خودمانيتري هم مطرح ميشود و در چند دهه اخير هم که فضاي حوزههاي علميه سياسيتر شده است، حرفهاي سياسي هم رد و بدل ميشود.