تحریفات عاشورا و کربلا | نمونه هایی از تحریفات لفظی و معنوی روز عاشورا

برخی از داستان‌هایی که امروزه در مراسم ها و عزاداری‌های عاشورا و تاسوعا نقل می‌شود منبع معتبر ندارد. در این مطلب قصد داریم به تحریفات عاشورا بپردازیم.

امروزه شاهد آن هستیم که بسیار از مداحان برای بازار گرمی و گرم کردن مجالس عزاداری خود،روایاتی را از روز عاشورا و تاسوعا نقل می‌کنند که درست نیست و منبع معتبری ندارد. 

با اینکه مردم ایران آنقدر سطح آگاهی عمومی بالایی دارند؛ اما در برخی موارد این تحریفات را باور می کنند. در این مطلب تصمیم گرفتیم به تحریفا واقعه عاشورا بپردازیم. با ما همراه باشید. در ابتدا باید بدانید که تحریف چند نوع دارد. 

انواع تحریفات عاشورا

انواع تحریفات عاشورا

تحریف دارای دو قسم است: تحریف لفظی و تحریف معنوی.

تحریف لفظی عاشورا

مقصود از تحریف لفظی در واقعه کربلا آن است که مطالبی به عنوان وقایع تاریخی ساخته شده و به عنوان رخدادهای واقعی کربلا عرضه شود؛ اعم از این‌که نسبت دادن گفته‌های نادرست به اشخاص باشد یا افزودن نام افرادی در یک واقعه یا اضافه کردن رخداد مهمی که اصلاً اتفاق نیفتاده است.

نمونه هایی از تحریف لفظی عاشورا

داستان‌هایی مثل عروسی قاسم (علیه‌السلام)، هفتاد و دو ساعته بودن روز عاشورا  و حضور لیلا ، مادر حضرت علی‌اکبر (علیه‌السلام )  در کربلا و پریشان کردن مو  و نیز برشمردن میلیونی لشکریان عمر بن سعد و… از جمله تحریفات لفظی واقعه عاشورا به شمار می‌رود.

  • حضرت قاسم(ع) در روز عاشورا ازدواج نکرد

حجت‌الاسلام ملک‌پور برای بیان و معرفی مطالب خرافی که در مقاتل آمده و امروز از آنها در مجالس عزاداری امام حسین(ع) یاد می‌شود، سخنان خود را این ‎گونه آغاز می‌کند:

خوشبختانه با افزایش آگاهی مردم، مطرح کردن مطالب خرافی به حداقل خود رسیده است و در جامعه خیلی‌ها به دنبال این هستند که حرف‌هایی که می‌زنند و روضه‌هایی که می‌خوانند، همه صحیح و معتبر باشد.

حتی در جلساتی که با برخی مداحان شهر قم داشتیم، اشعار و روضه‌های خود را تصحیح می‌کردند؛ اما باز هر از ‌گاهی این مشکل دیده می‌شود که از جمله مطالب خرافی در باره واقعه عاشورا، گرفتن مجلس عروسی حضرت قاسم(ع)، حجله‌بندی کردن و حنابندان است که هنوز هم در برخی از مجالس به خصوص زنانه وجود دارد.

این مطالب خرافی از جمله مواردی است که شهید مطهری آن را به شدت رد می‌کند.

  • امامزاده قاسم دربند و بی‌بی‌زبیده شهرری جعلی است

ملک‌پور تأکید می‌کند: نویسنده این مقتل ضعیف؛ چون امام حسین(ع) تنها دو دختر شوهردار به نام‌های «فاطمه» و «سکینه» داشت، یک دختر خیالی برای امام حسین(ع) به نام «زبیده» درست می‌کنند که در هیچ‌ ‎یک از منابع تاریخی این نام وجود ندارد. نه در منابع معتبر و نه حتی در منابع ضعیف.

«اسرار الشهادة»می‌گوید که «زبیده» با «شهربانو» بعد از واقعه کربلا به ایران می‌آید که «شهربانو» اصلاً در کربلا نبوده و هنگام تولد امام زین‌العابدین(ع) به شهادت رسید ـ چون زن اگر هنگام زایمان از دنیا برود، شهید است ـ به هر حال این «زبیده» خیالی با این «شهربانو» که در کربلا نبوده به ایران می‌آید. الآن هم در شهرری قبری به نام «زبیده خاتون» وجود دارد که مدعی‌اند همسر قاسم(ع) است.

وی می‌گوید: حالا اگر دقت کنید، می‌بینید که «دربندی» نویسنده «اسرار الشهادة» از اهالی «دربند شمیران» بوده و می‌خواسته امامزاده قاسم(ع) و زبیده خاتون را درست کند و بعد وقتی سؤال می‌شود که: این روایت را از کجا نقل کرده‌ای؟ می‌گوید که: از یک کتاب فارسی قدیمی که چون ورق‌های اول آن پاره شده است، نویسنده آن مشخص نیست!

آیا می‌شود به این گفته استناد کرد؟ وقتی شهید مطهری(ع) این مطلب را می‌بیند برآشفته می‌شود و خیلی محکم جریان عروسی قاسم(ع) را رد می‌کند. این نه با عقل و نه با نقل‌های معتبر همخوانی ندارد.

  • شب عاشورا کسی از امام حسین(ع) جدا نشد

ملک‌پور در ادامه اظهار می‌کند: از جمله مطالب مخدوش دیگر جریان شب عاشورا این است که می‌گویند؛ اباعبدالله(ع) چراغ را خاموش کرد و بیعتش را برداشت و گفت که هر کس که می‌خواهد، برود و مردم پس از آن دسته‌دسته امام را تنها گذاشتند. اول اینکه این چراغ خاموش کردن در هیچ منبع معتبری وجود ندارد و این نقل منحرف از کتاب «دمعة‌الساکبه» که در قرن سیزدهم و سال ۱۲۸۵ قمری نوشته شده است، آغاز می‌شود، در حالی که این غلط است.

در شب عاشورا که حضرت بیعت را برداشت، نه تنها کسی نرفت؛ بلکه طبق برخی نقل‌های معتبر بیش از ۳۰ نفر از لشگریان عمر سعد به امام حسین(ع) ملحق شدند. حتی حرف‌های دلگرم‌کننده‌ای از سوی اصحاب امام مطرح شد و اول شخصی که صحبت کرد و دل امام حسین(ع) را گرم کرد، قمر بنی‌هاشم(ع) بود که گفت: «بریم که بعد از شما زنده باشیم؟ زندگی بعد از تو را نمی‌خواهیم.»

وی ادامه می‌دهد: «دمعة ‌الساکبه» کتاب واسطه است. نویسنده آن ادعا می‌کند که این مطلب را از کتاب «نور العین» نقل می‌کند، که خود کتاب «نور العین»، یک کتاب مجهول با نویسنده‌ای مجهول است. برخی گفته‌اند که مرحوم «اسفراینی سنی» که در قرن‌های اولیه اسلام می‌زیست آن را نوشته که البته کارشناسان آن را رد کرده‌اند. آنها که تخصصی راجع به کتاب‌های قدیمی دارند، معقدند که این نوع نگارش با نوشته‌های مرحوم «اسفراینی» همسو نیست. بعد جالب است که حتی در «نور العین» هم این حرف زده نشده است.

  • روز عاشورا ۷۰ ساعت بوده!!

در کتاب اسرار الشهاده نوشته شده است که لشکر عمر سعد در کربلا یک میلیون و ششصد هزار نفر بود. باید سوال کرد این ها از کجا پیدا شدند، اینها همه در کوفه بودند، مگر یک چنین چیزی می شود؟! و نیز در آن کتاب نوشته که امام حسین در روز عاشورا سیصد هزار نفر را با دست خودش کشت! … بعد دیدند این تعداد کشته با طول روز جور در نمی آید، گفتند روز عاشورا هم هفتاد ساعت بوده است!

  • بوسیدن گلوی امام حسین(ع) توسط حضرت زینب(س) قبل از جنگ امام صحت ندارد

ملک‌پور ادامه می‌دهد: مطلب انحرافی دیگری که از مقاتل و کتاب‌های ضعیف به اذهان عمومی القا شده، بوسیدن گلوی امام حسین(ع) توسط حضرت زینب(س) قبل از جنگ امام است. این کتاب‌ها می‌نویسند که وقتی امام حسین(ع) به میدان جنگ می‌رفت، حضرت زینب(س) به دنبال او می‌رود و می‌گوید: «مهلاً مهلاً یابن الزهرا(س) مادرم زهرا(س) وصیت کرده که زیر گلوی تو را ببوسم.»

وی تأکید می‌کند: من خودم وصایای حضرت زهرا(س) را گردآوری و همه کتاب‌های نوشته شده درباره وصایای حضرت زهرا(س) را مطالعه کرده‌ام و در هیچ یک از این وصایا، این یک وصیتی را که بیان شده است ندیدم.

ملک‌پور ادامه می‌دهد: وقتی جست‌وجو می‌کنیم که اولین‌بار این موضوع کجا مطرح شده است، می‌بینیم که برای نخستین بار در کتاب «انوار المجالس» و در قرن سیزدهم یعنی در سال ۱۲۸۰ قمری و حدود ۱۲۰۰ سال بعد از واقعه عاشورا، این مطلب بیان شده است. بعد از آن هم در کتاب «تذکر‌ة الشهدا» که در سال ۱۳۴۰ قمری و در قرن چهاردهم این مطلب منتشر شده است و نویسنده خودش تأکید می‌کند که: «این مطلب ضعیف است.»

وی می‌گوید: بیان این مطالب در شأن امام(ع) نیست. آیا او حاضر بود که خواهرش در مقابل خیل دشمنان زیر گلویش را ببوسد؟ آیا امام حاضر بود که ناموسش در جلوی دشمنان قرار بگیرد؟ باز تأکید می‌کنم که جمله «مهلاً مهلا، یابن الزهرا(س)» را در هیچ ‎یک از منابع معتبر حتی در کتاب‌های ضعیف نیافتیم.

  •  حضرت زینب(س) در کوفه یا هیچ جای دیگر سرش را به محمل نکوبید

ملک‌پور، کوبیدن سر به محمل از سوی حضرت زینب(س) و جاری شدن خون را رد می‌کند و این نقل را از مطالب ضعیفی بر‌می‌شمرد که متأسفانه منشأ حرکاتی شده است و دشمن روی آن مانور می‌دهد و شیعه را متهم به وحشی‌گری می‌کند.

وی می‌گوید: نوشته‌اند که وقتی در کوفه حضرت زینب(س) خطبه می‌خواند، برای ساکت کردن او سر بریده امام حسین(ع) را به او نشان می‌دهند که ایشان طاقت نمی‌آورد و سر را به چوب محمل می‌زند و می‌بینند که خون تازه از زیر محمل جاری شده است. این نقل معروف به نقل «مسلم جسّاس (گچ‌کار)» است. این موضوع در کتاب ضعیف «نور العین» است که نه نویسنده‌اش و نه سال تألیفش مشخص نیست و نه اینکه توانسته جریان عاشورا را درست ترسیم کند و پر از مطالب کذب است که با منابع تاریخی منطبق نیست.

بیشتر بخوانید: ماجرای زعفر جنی در کربلا | زعفر جنی در کربلا چه نقشی داشت؟

تحریف معنوی عاشورا

تحریف معنوی نیز بدین معناست که اهداف بلند عاشورا و قیام مقدس امام حسین (علیه‌السلام) دستخوش دگرگونی قرار گیرد و معنای مغایر و متفاوتی از حقیقت این قیام استخراج گردد.

نمونه هایی از تحریف معنوی عاشورا

استثنایی و منحصر به فرد دانستن قیام امام (علیه‌السلام) به عنوان یک دستور محرمانه برای شهادت و نیز کفاره گناهان دیگران قرار گرفتن شهادت امام (علیه‌السلام) و… از تحریفات معنوی این قیام مقدس بر شمرده می‌شود.

  • شهادت امام حسین برای پاک شدن گناهان مسلمانان

یک جا گفتیم حسین بن علی(ع) قیام کرد که کشته شود برای اینکه کفاره گناهان امت باشد، کشته شد برای اینکه گناهان ما آمرزیده شود. حالا اگر بپرسند چنین چیزی کجاست؟ خود حسین(ع) چنین چیزی گفت؟ پیغمبر(ص) گفت؟ امام گفت؟ چنین حرفی را چه کسی گفت؟ می‌گوییم ما به این حرف‌ها چکار داریم؟ امام حسین(ع) کشته شد برای اینکه گناهان ما بخشیده شود. نمی‌دانیم که این فکر را ما از دنیای مسیحیت گرفته‌ایم. ملت مسلمان ما خیلی چیزها را ندانسته از دنیای مسیحیت بر ضد اسلام گرفت. یکی همین است. یکی از اصول معتقدات مسیحی، مسئله به صلیب رفتن مسیح است برای اینکه فادی باشد. «فادی» لقب مسیح و این از نظر مسیحیت جزء متن مسیحیت است.

این یک تحریف است. اباعبدالله(ع) که برای مبارزه با گناه کردن قیام کرد، ما گفتیم قیام کرد که سنگری برای گنهکاران شود. ما گفتیم حسین یک شرکت بیمه تأسیس کرد، بیمه گناه. گفت شما را از نظر گناه بیمه کردم. در عوض چه می‌گیریم؟ شما برای من اشک بریزید، من در عوض گناهان شما را جبران می‌کنم، اما شما هرچه می‌خواهید باشید، ابن زیاد باشید، عمر سعد باشید.

  • قیام امام حسین یک دستور خصوصی بود

چرا حسین رفت و کشته شد؟ یک دستور خصوصی فقط برای او بود و به او گفتند تو برو خودت را به کشتن بده. معلوم است، اگر یک چیزی خصوصی باشد، به ما و شما دیگر ارتباط پیدا نمی‌کند یعنی قابل پیروی نیست. اگر بگویند حسین(ع) چنین کرد، به ما مربوط نیست، به دستورات اسلام که دستورات کلی و عمومی است مربوط نیست. آن یک دستور خصوصی و مخصوص خودش بود. حال تفاوت این دو چگونه است؟ امام حسین(ع) خودش فریاد کشیده است که علل و انگیزه قیام من مسائلی است که بر اصول کلی اسلام منطبق می‌شود، احتیاجی به دستور خصوصی نیست.

تحریفات عاشورا: سخنان منسوب به امام حسین(ع)

برای نقص تحریفات عاشورا کتاب های زیادی نوشته شده است.

کتاب حماسه حسینی اثر مرتضی مطهری مجموعه‌ای از یادداشت‌ها و سخنرانی‌های شهید مطهری است که درباره ماهیت اصلی قیام امام حسین (ع) سخن می‌گوید و تحریفاتی که در طول تاریخ آن به وجود آمده است را به چالش می‌کشد.

برخی از سخنان و اشعار منسوب به امام حسین(ع) که از تحریفات عاشورا دانسته شده‌اند، به شرح زیر است:

  • إنّ الحیاة عقیدة و جهاد (زندگی همان عقیده و جهاد است):

مرتضی مطهری این سخن را بی‌سند و از نظر مفهوم نادرست می‌داند. محمد صحتی سردرودی، عاشوراپژوه، آن را بخشی از شعر احمد شوقی از شاعران مصر دانسته است.

  • اِن کانَ دینُ محمدٍ لمْ یَستَقِم اِلّا بِقَتلی یا سُیوفُ خُذینی (اگر دین محمد، جز با قتل من، پایدار نمی‌ماند، ای شمشیرها مرا در بر بگیرید):

محمد صحتی سردرودی در انتساب این عبارت به امام حسین(ع) تردید کرده و آن را بیتی از شعر ابوالحُبِّ حُوَیزی دانسته است.

  • اُسْقونی شَربةً مِنَ الماء (جرعه‌ای آب به من بدهید):

مرتضی مطهری گفته است این عبارت را در مقاتل ندیده است. او همچنین معتقد است این سخن با شخصیت امام حسین(ع) در تعارض است؛ چراکه او کسی نبود که از آن مردم آب طلب کند.

  • هَل مِن ناصرٍ یَنصُرُنی (آیا یاوری هست که مرا یاری کند؟):

محمد صحتی سردرودی، در انتساب آن به امام حسین تردید کرده و نوشته است که در منابع، سندی برای انتساب این عبارت یافت نشده است؛ با این حال، جواد محدثی، نویسنده فرهنگ عاشورا آن را نقل به معنا دانسته و نوشته است که این سخن در منابع تاریخی با عبارت‌های دیگری نقل شده است.

  • یا کوکباً ما کانَ اَقصرَ عُمرَه/ و کَذلِکَ عُمرُ کواکبِ الاَسحار (اى ستاره آسمانى، چقدر عمرت کوتاه بود! و این چنین‌اند ستارگانى که سحر طلوع می‌‏کنند.)؛

به‌گفته محدث نوری، این شعر از ابوالحسن تِهامی (درگذشته ۴۱۶ق) است که در رثای فرزندش سروده است؛ اما آن را به امام حسین(ع) نسبت می‌دهند که بر بالین سر علی‌اکبر خوانده است.

  • شیعتی ما اِن شَرِبتُم ماءَ عَذْبٍ فَاذْکرونی (اى پیروان من، هرگاه آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید)؛

شیخ عباس قمی گفته است که سکینه دختر امام حسین(ع) در عالم اِغما و بیهوشی فقط یک بیت را از پدرش شنید و ظاهراً بقیه اشعاری که به این ردیف خوانده می‌شود، از امام حسین(ع) نیست.

  • کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا (همه روزها عاشورا و همه زمین‌ها کربلاست):

محمد صحتی سردرودی این عبارت را بدون سندِ مشخص دانسته‌ است؛ هرچند در برخی منابع به‌نقل از امام صادق(ع) نقل شده است.

عوامل تحریف در تاریخ عاشورا

عوامل تحریف در تاریخ عاشورا

انگیزه‌ها و عوامل تحریف در تاریخ عاشورا بدین شرح است:

  • اغراض دشمنان

اغراض دشمنان از عوامل تحریف‌ساز وقایع تاریخی از جمله قیام عاشورا به شمار می‌رود.

  • تحریف لفظی دشمن

دشمن برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود، تغییر و تبدیل‌هایی را در متن تاریخ انجام داده، گاه توجیه و تفسیرهای ناروایی را از وقایع تاریخی ارائه می‌دهد. در جریان واقعه عاشورا، دشمن از همان ابتدا کوشید تا به این قیام مقدس، رنگ فساد و اختلاف بزند.

نقل شده زمانی که مسلم بن عقیل به کوفه آمده بود، یزید ضمن نامه‌ای خطاب به عبیدالله بن زیاد نوشت: «مسلم بن عقیل به کوفه آمده است و هدفش اخلال و افساد و ایجاد اختلاف در میان مسلمانان است». سپس به او دستور داد «در جست‌وجوی مسلم بن عقیل باشد و چون بر او دست یافت، او را از بین ببرد یا تبعید نماید».
زمانی هم که مسلم به اسارت عبیدالله درآمد، ابن زیاد همین سخنان را خطاب به مسلم گفت و عرضه داشت: «ای مسلم! برای بر هم زدن وحدت مردم آمده‌ای»؟ 

  • تحریف معنوی دشمن

دشمن پس از شهادت امام حسین (علیه‌السلام) نیز، سعی در تحریف معنوی قیام عاشورا کرد؛ آن‌گونه که نقل شده، آنان سعی داشتند که از اندیشه جبری‌گری برای پیشبرد اهداف خود بهره برده، جنایات خود را به اراده خدا نسبت دهند و بدین وسیله افکار عمومی را تخدیر نمایند.

نمونه روشن این مبارزه، گفت‌وگوی امام سجاد (علیه‌السلام) با پسر زیاد در کوفه است. نقل شده پس از آن‌که اسیران اهل بیت (علیهم‌السلام) را به مجلس عمومی در کاخ پسر زیاد وارد کردند، سخنان تندی بین او و زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) رد و بدل گردید. سپس عبیدالله رو به امام سجاد (علیه‌السلام) کرد و گفت: «تو کیستی»؟ فرمود: «من علی بن الحسین (علیه‌السلام) هستم». ابن زیاد گفت: «مگر خدا علی بن الحسین (علیه‌السلام) را نکشت»؟ امام (علیه‌السلام) فرمود: «برادری داشتم که نامش علی بود و مردم او را کشتند». عبیدالله گفت: «بلکه خدا او را کشت» امام (علیه‌السلام) فرمود: «الله یتوفی الانفس حین موتها؛ خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می‌کند».
عبیدالله از این سخن امام (علیه‌السلام) برآشفت و دستور قتل او را صادر کرد که با فداکاری عمه‌شان [[|زینب (سلام‌الله‌علیها)]] از این کار منصرف شد.

  • تمایل بشر به اسطوره‌سازی

وجود یک نوع حس قهرمان‌پرستی و قهرمان‌دوستی در نهاد افراد بشر، موجب می‌شود تا به قهرمانان ملی و دینی خود رنگ و لعاب اسطوره‌ای بخشیده، جهت هر چه بیش‌تر دست‌نیافتنی‌تر کردن آنان از دسترس دیگر افراد بشر، درباره آنان افسانه‌ها بسازد؛ چنان‌که درباره نوابغی چون بوعلی سینا و شیخ بهایی و دیگران، افسانه‌هایی جعل شده است. 

  •  انگیزه‌ها و عوامل خصوصی

عامل خصوصی از مهم‌ترین عوامل تحریفات و جعل اکاذیب به شمار می‌رود. انگیزه‌های خصوصی در تحریف واقعه عاشورا را می‌توان به دو دسته انگیزه مادی و انگیزه به ظاهر معنوی تقسیم کرد. انگیزه مادی این است که شخصی جهت کسب منافع مادی و گرم کردن بازار سخن و مداحی و تأثیر بیش‌تر بر نفوس مستمعین تحریفاتی را انجام دهد و دخل و تصرف‌هایی را در این واقعه انجام دهد. انگیزه معنوی نیز به این است که شخص به قصد گریاندن بیش‌تر مردم و هرچه سوزناک‌تر نشان دادن این واقعه و جلب توجه مردم به مصائب سید و سالار شهیدان (علیه‌السلام) وقایعی را جعل کرده، برای مردم بخواند یا بنویسد.

 

شما می‌توانید نظرات خود را از طریق قسمت “ارسال نظر” با ما و دیگر مخاطبان سایت ستاره به اشتراک بگذارید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید