ذکر یا فتاح چیست و چه آثار و برکاتی دارد؟

در بعضی از روایات روی ذکر یا فتاح برای حل مشکلات تکیه شده است، چرا که این اسم بزرگ الهی بیانگر قدرت پروردگار بر گشودن هر مشکل و از میان بردن هر اندوه و غم و فراهم ساختن اسباب هر فتح و پیروزی است، در واقع هیچ کس جز او فتاح نیست و مفتاح و کلید همه درهای بسته در دست قدرت اوست.

خداوند مهربان، نام‌های بسیاری دارد که معمولا با عنوان “اسما الحسنی” نامیده می‌شوند. “الفتاح” نیز یکی از نام‌های خداوند است. هریک از نام‌های خداوند خواص و کاربرد‌های متفاوتی دارند به طور مثال الودود در جذب محبت، کارآمد است. در این مقاله کوشیده‌ایم به معرفی “الفتاح” و خواص آن بپردازیم.

ذکر یا فتاح چیست؟

واژه‌ی فتح در اصل به معنى از بین بردن پیچیدگى و اشكال است و آن بر دو گونه است:

۱. گاهى با چشم دیده مى‏ شود، مانند گشودن قفل و گاه با اندیشه درك مى ‏شود مانند گشودن پیچیدگى اندوه ها و غصه ‏ها

۲. گشودن رازهاى علوم و همچنین داورى كردن میان دو كس و گشودن مشكل نزاع و مخاصمه آنها “ اوست داور و جدا كننده آگاه “ ( وَ هُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِیمُ ) .

ذکر یا فتاح برای روشنایی قلب:

امام رضا علیه السلام می فرماید: «هر شخص مؤمن در روز جمعه بعد از نماز صبح، هفتاد مرتبه با نیّت خالص وتوجّه به خدا و معناى آن، دست بر سینه گذارد و بگوید: «یا فَتَّاح»، غفلت ‏از دل او خارج شود و خداوند متعال درِ دلِ او را به سوى عالم نور و معنى ‏مى ‏گشاید.»( خواصّ آیات قرآن کریم: ۷۷ )

ذکر یا فتاح برای ازدواج:

ذکر یا فتاح را برای ازدواج باید به مدت هفت روز بعد از نماز های پنج گانه قرائت کنید . ذکر یا فتاح برای ازدواج در هر مرحله باید ۱۲۵ مرتبه قرائت شود. اگر در این هفت روز روزه بگیرید قدرت اجابت ذکر یا فتاح ۷۰ برابر می شود.

ذکر یا فتاح برای گشایش کار:

ذکر یا فتاح برای گشایش کار بسته بسیار توصیه شده است. ۱۳۵ مرتبه بعد از نماز صبح قرائت شود . بهتر است تا زمانی که کار بسته باز نشده باشد آن را ادامه دهید. در زمان ذکر یا فتاح برای گشایش کار می توانید مانند ذکر یا فتاح برای ازدواج هفت روز اول را روزه بگیرید.

ذکر یا فتاح برای آگاه سازی:

اگر خواهند از امر پنهانى آگاهى حاصل شود دو رکعت نماز بخواند و در سجده آخر صد و پنجاه مرتبه بگوید: (یا فتاح ) آن امر ظاهر شود.

رمز ذکر یا فتاح

برا فهمیدن راز ذکر یا فتاح بهبررسی چند آیه از قرآن می‌پردازیم:

 «قُلْ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا أَجْرَمْنا وَ لا نُسْئَلُ عَمَّا تَعْمَلُونَ (سبا ۲۵) قُلْ یَجْمَعُ بَیْنَنا رَبُّنا ثُمَّ یَفْتَحُ بَیْنَنا بِالْحَقِّ وَ هُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِیمُ» (سبا ۲۶)؛ بگو: (شما) از آن چه ما مرتکب شده‏ایم باز خواست نخواهید شد، و ما(نیز) از آن چه شما انجام مى‏دهید باز خواست نخواهیم شد. بگو: پروردگار ما، ما و شما را (در قیامت) گرد مى‏ آورد، سپس بین ما و شما به حقّ داورى خواهد کرد و اوست داور دانا.

نکته جالب در این آیه این است که اینجا پیامبر (صلی الله علیه وآله) مامور است در مورد خودش تعبیر به “جرم” کند، و در مورد مخالفان تعبیر به کارهایى که انجام مى‏دهند!

و به این ترتیب این حقیقت را روشن سازد که هر کس باید پاسخگوى اعمال و کردار خویش‏ باشد، چرا که نتایج اعمال هر انسانى چه زشت و چه زیبا به خود او مى‏رسد و طرز فکر توجیه گر دیگری که قرآن به دفع و بطلان آن مى‏پردازد، این است که انسان مى‏تواند عمل خود را به گردن دیگرى نهد. این کار اگر در دنیا ممکن باشد در آخرت هرگز ممکن نخواهد بود.

به عبارت دیگر آیه ۲۵ سوره مبارکه سبا دلیل محکمی است بر اینکه هیچ کس به گناه دیگران مؤاخذه نمی شود، و هر کس گروگان عمل خود خواهد بود چنانکه در آیه دیگری می فرماید:«کُلُّ امْرِئٍ بِما کَسَبَ رَهِینٌ» (سوره طور، آیه ۲۱)

ضمنا اشاره لطیفى به این نکته نیز دارد که اگر ما اصرار به راهنمایى شما داریم نه به خاطر این است که گناه شما را پاى ما مى‏نویسند و یا شرک شما ضررى به ما مى‏زند، ما روى دلسوزى و حق‏جویى و حق‏طلبى بر این کار اصرار مى‏ورزیم.

خداوند در این آیات به بیان این حقیقت مى‏پردازد که چگونه به وضع همگى رسیدگى مى‏‌شود، و حق و باطل از هم جدا مى‏‌گردد، و هر کدام بر طبق مسئولیتهایشان پاداش و کیفر مى‏بینند، مى‏فرماید: “به آنها بگو پروردگار ما همه ما را در روز رستاخیز جمع مى‏کند، سپس در میان ما به حق داورى مى‏کند” و ما را از یکدیگر جدا مى‏سازد، تا هدایت شدگان از گمراهان باز شناخته شوند، و هر کدام به نتیجه اعمالشان برسند. (قُلْ یَجْمَعُ بَیْنَنا رَبُّنا ثُمَّ یَفْتَحُ بَیْنَنا بِالْحَقِّ)

اگر مى‏بینید امروز همه با هم آمیخته‏اند و هر کسى ادعا مى‏کند من بر حقم و اهل نجاتم، این وضع براى همیشه ادامه پیدا نخواهد کرد، و روز جدایى صفوف سرانجام فرا خواهد رسید، چرا که “ربوبیت” پروردگار چنین اقتضا مى‏کند که “سره” از “ناسره” و “خالص” از “ناخالص” و “حق” از “باطل” سرانجام جدا شوند، و هر کدام در بستر خویش قرار گیرند.”اوست داور و جدا کننده آگاه” (وَ هُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِیمُ).

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید