سرنوشت زلیخا بعد از مرگ یوسف پیامبر مبهم است و برخی معتقدند زلیخا کشته میشود با این حال روایتهای دیگری هم در رابطه با عاقبت زنان یوسف پیامبر وجود دارد.
داستان زلیخا و یوسف یکی از داستانهای قرآنی است که درسهای زیادی را با خود به همراه دارد و در دوازدهمین سوره قرآن با عنوان «یوسف» به آن اشاره شده است. در کتب دینی وقتی به نام همسران حضرت یوسف اشاره میشود نام زلیخا را نیز ذکر میکنند. اما نکته مهمی که شاید برای علاقهمندان سوال شده باشد این است که آیا زلیخا از ازدواج با یوسف پیامبر صاحب فرزند شد و عاقبت او چه بود. در ادامه این مطلب از ستاره روایتهای مختلفی که در مورد زندگی و مرگ واقعی زلیخا وجود دارد بررسی خواهیم کرد.
زلیخا که بود؟
زُلِیْخا همسر عزیز مصر که داستان او و حضرت یوسف(ع) در قرآن آمده است. در برخی منابع نیز نام همسر عزیز مصر، زَلْیَخه دانسته شده است. از سوی دیگر طی آنچه در عیون اخبار الرضا علیهالسلام شیخ صدوق آمده زلیخا زنی زیبا، ثروتمند و بتپرست بود. او از همسرش صاحب فرزند نمیشد و درباره اینکه چرا زلیخا از پوتیفار بچه نداشت توضیحی نیامده است. بر اساس برخی منابع، پس از آنکه زلیخا در دوران پیری توبه کرد و یکتاپرست شد، با دعای یوسف(ع) جوان شد و به ازدواج او درآمد.
داستان وصال یوسف پیامبر زلیخا
همه ما به واسطه سریال یوسف پیامبر کم و بیش با داستان زندگی زلیخا آشنا هستیم. در این داستان یوسف پس از بلوغ به قدری زیبا می شود که همسر اربابش که بعدها در سنت اسلامی زلیخا نامیده شد، عاشق او می شود. او که از میل او کور شده، او را در اتاقی با خود حبس می کند و سعی می کند او را اغوا کند. یوسف با درایت و قدرت فراوان خود در برابر او مقاومت میکند.
زلیخا که پس از سالها دوری، از عشق یوسف پیر و شکسته شده و بیناییاش را از دست داده؛ پس از مرگ شوهرش فقیر میشود و کارش به گدایی و ویرانهنشینی میکشد. زلیخا بر گذرگاه عبور یوسف، خانهای از نی میسازد و به انتظار او مینشیند. در این خانه، هرگاه زلیخا از عشق یوسف ناله میکند صدایش در نیها میپیچد وآنان نیز با او همنوا میشوند. زلیخا که بتپرست بوده؛ شبی در پیشگاه بتش سجده میکند و میگوید:«من سالها تو را عبادت کردهام و همیشه دعایم این بوده که مرا به وصال یوسف برسانی. اینبار فقط میخواهم یکبار دیگر او را ببینم و با من سخن بگوید».
صبحگاه وقتی یوسف از آنجا عبور میکند؛ زلیخا هر چه فریاد میزند؛ از شلوغی و غوغای همراهان کسی به او توجهی نمیکند. زلیخا به خانه برمیگردد و با دست خود بتش را میشکند و از روی تضرع و اخلاص، پیشانی بر خاک میگذارد و میگوید:«ای پروردگار یوسف! تو که یوسف را از مشکلات رهانیدی و به سروری رساندی؛ ذلت و خواری مرا ببین و به من رحم کن، مرا از این غم رهایی ده و به وصال معشوقم برسان». هنگام برگشتن یوسف صدای گریه و مناجات زلیخا را میشنود و دلش به رحم میآید.
به همراهانش دستور میدهد که آن زن بیچاره را به بارگاه او بیاورند تا شاید بتواند مشکلش را حل کند. در بارگاه یوسف، وقتی زلیخا را به نزد او میبرند؛ زلیخا بیاختیار دهان به خنده میگشاید. یوسف از خندههای بیامان او تعجب میکند و علتش را میپرسد. زلیخا میگوید:«آنزمان که جوان و زیبا بودم و ثروتم را به پایت میریختم مرا از خود میراندی؛ ولی اکنون که از عشق تو پیر و نابینا و ناتوان شدهام؛ مرا به حضورت میپذیری».
یوسف او را میشناسد و میگوید: «زلیخا! چه بر سرت آمده است؟». زلیخا از شوق اینکه یوسف برای اولین بار او را بهنام خطاب میکند مدهوش میشود. پس از به هوش آمدن میگوید:«عمر، آبرو، ثروت، جوانی و زیبایی من بر سر عشق تو بر باد رفت و سرانجامم این شده است». یوسف شگفتزده میپرسد:«اکنون از من چه میخواهی؟» زلیخا میگوید ابتدا اینکه دعا کنی خدا جوانی و زیباییام را به من برگرداند».
آیا حضرت یوسف با زلیخا ازدواج کرد؟
یوسف دست به دعا برمیدارد و زلیخا دوباره جوان و زیبا میشود. زلیخا میگوید:«و دیگر اینکه با من ازدواج کنی». یوسف درمیماند که چه پاسخی دهد. در همان حال جبرئیل نازل میشود و پسندیده بودن این وصلت را خبر میدهد.
علت مرگ زلیخا و یوسف چه بود؟
پس از سالها فراق، زلیخا به وصال یوسف میرسد. اما چندی بعد، یوسف، پدر و مادرش را در خواب میبیند که خبر از نزدیکی مرگ او میدهند. بنابراین زلیخا هنوز از جام وصال سیراب نگشته است که دوباره به درد فراق مبتلا میشود. ولی اینبار طاقت نمیآورد و از غصه فراق معشوق میمیرد.
زلیخا پس از مرگ یوسف پیامبر آنقدر گریه می کند که ۳ روز از هوش می رود. پس از بهوش آمدن میپرسد که همسرش هنگام جان باختن چه چیزی گفته است و وقتی مطلع می شود که پیامبر از خدا خواسته است با صالحان در بهشت همنشین باشد او نیز همین دعا را می کند و مستجاب می شود. اینگونه زلیخا چند روز پس از مرگ همسرش فوت می کند.
آیا مرگ زلیخا به دست آسنات صحت دارد؟
برای این ادعا که مرگ زلیخا به دست آسنات بوده؛ هیچ استناد و مدرک محکمی وجود ندارد اما با این حال طبق برخی روایات در پاسخ به این سوال که چرا آسنات زلیخا را کشت آمده است که، بعد از اینکه یوزارسیف با زلیخا ازدواج کرد؛ همسر اولش آسنات به زور این ازدواج را قبول می کند. یوزارسیف به خاطر اینکه از بچگی در قصر پوتیفار با زلیخا زندگی کرده بود، زلیخا را جور دیگری دوست داشته است. به همین علت رابطه ای که یوزارسیف با آسنات داشت تقریبا زوری و ناخواسته بود و آن آتش عشقی که میان یوسف و زلیخا برقرار بود میان او و آسنات وجود نداشت.
بعد از مدتی آسنات به خاطر همین ازدواج با یوزارسیف به مشکل می خورند اما همه ی غم و غصه هایش را در خود میریزد تا آنکه خبر قتل زلیخا میان مردم میپیچد. آن طور که شواهد نشان می دهد این قتل زیر سر آسنات بوده است. آسنات زلیخا را با سم می کشد و بعد از اینکه همه به آسنات مشکوک می شوند آخناتون آسنات را احضار می کند تا اصل ماجرا را بداند و آسنات هم در جمع اشراف و بزرگان مصر با خونسردی کامل به قتل زلیخا اعتراف می کند. درباره عاقبت آسنات همسر یوسف آمده است که به خاطر قتلی که مرتکب شده بود تا آخر عمر در زندان ماند.
عکس واقعی زلیخا
طبق برخی روایات عکس های منتسب به زلیخا،همسر حضرت یوسف؛ به صورت زیر بوده است:
فرزندان حضرت یوسف و زلیخا
طبق روایت تورات حضرت یوسف با زلیخا ازدواج کرده بود که از او دو فرزند داشت اما عکس فرزندان حضرت یوسف و زلیخا موجود نیست. در منابع به نام فرزندان حضرت یوسف و زلیخا اشاره شده است و طبق آن نام فرزند نخست «افرایم بن یوسف» که جد یوشع بن نون بود (جانشین حضرت موسی) و دیگری «منشا بن یوسف» پدر موسی، دوست و مصاحب حضرت خضر؛ البته این نظر اهل کتاب است.
مرگ حضرت یوسف
در تورات آمده است که حضرت یوسف تا ۱۲۰ سالگی عمرش را سپری کرد و سپس درگذشت.
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است.