ستاره | سرویس مذهبی – در این مطلب شرایط، احکام و چالشها و در کل همه چیز در مورد صیغه موقت آورده شده است؛ همراه ما باشید.
صیغه موقت چیست؟
تعیین مدت صیغه موقت
متعه شباهتها و تفاوتهایی با ازدواج دارد. مهمترین ویژگی آن تعیین مدتی است که با اتمام آن ازدواج بدون نیاز به طلاق به پایان میرسد. این مدت حداقل و حداکثری ندارد اما برخی معتقدند در صورتی که مدت ازدواج موقت از طول عمر معمول انسان فراتر باشد ازدواج به دائم تبدیل میشود.
صیغه موقت ازدواج، گفتن عبارتی به مضمون «خود را با مهریه معین برای مدت معینی به زوجیت تو در میآورم» از سوی زن و اعلام عبارتی به مضمون «قبول میکنم» از سوی مرد است. |
بر اساس نظر مشهور این ایجاب و قبول در صورت توانایی تلفظ واژههای عربی حتماً باید به زبان عربی گفته شود. اما قانون مدنی ایران اشارهای به عربی بودن آن ندارد. برخی فقها مانند محقق حلی معتقدند اگر مدت در زمان عقد تعیین نشود قرارداد خودبخود به ازدواج دائم تبدیل شده است. مدت عقد را میتوان تمدید کرد، همچنین مرد میتواند از ادامه آن صرفنظر کرده و به اصطلاح مدت باقیمانده را بذل کند و زوجیت را به پایان برساند و یا طرفین میتوانند پس از پایان مدت آن را به ازدواج دائم تبدیل کنند.
تعیین مهریه
در ازدواج موقت نیز مثل ازدواج دائم بایستی مهریهای تعیین گردد و مقدار آن بسته به توافق طرفین است، اما برخلاف ازدواج دائم که تعیین مهریه را میتوان به بعد از ازدواج موکول کرد یا اصولاً توافقی بر آن نکرد، در ازدواج موقت عدم تعیین مهریه در زمان عقد موجب باطل شدن قرارداد میشود.
انقضای عقد
طلاق در متعه وجود ندارد و انقضای آن با پایان مدت یا بذل مدت است، به این معنی که مرد میتواند قبل از پایان مدت از بقیه زمان صرفنظر کرده و رابطه زوجیت را به پایان برساند
ارث
در مورد وضعیت ارث در ازدواج موقت اختلاف نظر زیادی وجود دارد و چهار دیدگاه متفاوت مطرح است.
- زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند مگر اینکه در هنگام عقد شرط توارث کنند. با توجه به اصل «المسلمون عند شروطهم» و برخی احادیث هم آن را تأیید کردهاند. این نظر را شیخ طوسی، محقق حلی، شهید اول و شهید ثانی داشتهاند
- زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند و شرط توارث هم باطل است. با توجه به اینکه ارث یک حکم شرعی است و اثبات آن به دلیل نیاز دارد. برخی احادیث هم از این دیدگاه پشتیبانی میکند. اکثر فقهای متأخر این نظر را داشتهاند و برخی این را نظر مشهور دانستهاند.
- زن و شوهر از یکدیگر ارث میبرند مگر اینکه شرط عدم توارث کنند. شریف مرتضی این نظر را داشته است.
- زن و شوهر از یکدیگر ارث میبرند و شرط عدم توارث هم باطل است.
در قانون مدنی ایران با توجه به مادهٔ ۹۴۰ که گفته «زوجین که زوجیت آنها دائم بوده و ممنوع از ارث نباشند از یکدیگر ارث میبرند.» مشخص میشود که در ازدواج موقت ارث وجود ندارد اما اینکه آیا میتوان شرط ضمن عقد توارث را کرد مشخص نیست.
مذهب
زن نمیتواند با غیرمسلمان و بنا به قولی غیرشیعیان دوازدهامامی ازدواج کند و مرد هم با زن ناصبی و مشرک نمیتواند ازواج کند اما با اهل کتاب از جمله زرتشتیان میتواند ازدواج کند.
تعداد
ازدواج موقت زن با بیش از یک مرد در یک زمان جایز نیست اما بر اساس نظر مشهور مرد در ازدواج موقت محدودیت عددی ندارد و به هر میزان که بخواهد میتواند همسر موقت اختیار کند، برخلاف ازدواج دائم که به چهار همسر همزمان محدود شده است.
مساله عده در صیغه موقت
بر اساس نظر مشهور مدت «عده» ازدواج موقت، دو بار پاک شدن از قاعدگی پس از پایان متعه است. برای اشخاصی که با وجود یائسه نبودن قاعده نمیشوند، این مدت ۴۵ روز است. اما اگر شوهر در اثنای ازدواج موقت بمیرد، بر اساس نظر مشهور عده همانند ازدواج دائم چهار ماه و ده روز است.
اجازه پدر برای صیغه
پسر بالغ و رشید و دختر بالغ و رشید و غیرباکره در امر ازدواج استقلال دارند و هیچکس حتی پدر بر آنها ولایتی ندارد. همچنین پدر و جد پدری بر فرزند صغیر و فرزند بالغ دیوانه یا سفیه (کمعقل) خود ولایت در ازدواج دارند و میتوانند در صورت نبود مفسده او را به ازدواج دیگری درآورند و بنا به نظر مشهور آن پسر یا دختر پس از بلوغ نمیتواند ازدواج را برهم بزند. اما در مورد ولایت پدر (و جد پدری) بر نکاح دختر بالغ (بنا به نظر مشهور نه ساله قمری) باکره رشیده (غیرسفیه) اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی ولایت پدر بر دختر رشید را نپذیرفته و ازدواج را بر عهده خود دختر میدانند، گروهی دیگر به ولایت مشترک پدر و دختر معتقدند یعنی برای ازدواج هم اراده دختر و هم اجازه پدر را لازم میدانند و هیچ یک از آنها به طور مستقل نمیتواند عقد ازدواج را جاری کند، برخی هم بین نکاح دائم و موقت تفاوت نهاده و در نکاح دائم دختر را مستقل و در نکاح منقطع، غیرمستقل میدانند، یا برعکس در نکاح دائم غیرمستقل و در نکاح منقطع مستقل میدانند و دستهای دیگر هم ولایت را به طور کامل بر عهدهٔ پدر میدانند و حقی برای دختر در ازدواج قائل نیستند.