ستاره | سرویس مذهبی – در این مطلب با شما هستیم با اثبات وجود خدا از نظر علمی.
اثبات وجود خدا از طریق علمی
روش خداشناسي تجربي و خدايابي از طريق رجوع و توجه به طبيعت و خلقت، اولين و همگانيترين روش خداجوئي است. آنگاه كه انسان به آسمان و زمين و آنچه در آنهاست نگاه ميكند و از فرط هيجان و شگفتي ساعتها به آنها خيره ميماند و ناخواسته به حكمت، دانش و تدبيري كه در پس اين مناظر شگفتانگيز وجود دارد اقرار ميكند حال آنکه دانش و حكمت از آن موجودي عاقل و داناست برای همین به وجود او نيز اعتراف و اذعان ميكند.
انسان وقتی جهانبيني الهي داشته باشد به هر چه نگاه كند خدا را در پس آن حاضر خواهد ديد. چه زمانی كه به طبيعت چشم دوخته است و چه زمانی كه با قوانين فيزيكي و شيميائي حاكم بر طبيعت سر و كار دارد؛ چرا كه انسان فقط كاشف آن قوانين و بيننده آن مناظر است نه خالق آنها. در همین حال است که كه از خودش می پرسد اينها از كجا آمدهاند و چه كسي آنها را آفريده است؟
كتاب «توحيد مفضل» كه حضرت امام جعفر صادق (ع) به مفضل املا كردند، پر است از توجه به خلقت و انديشيدن در آفرينش الهي. روشي كه هر فردي را با هر مقدار دانش و معلوماتي، به درك و تامل وا ميدارد. و در واقع کسی که از دانش بيشتري بهرهمند است با ديدن شگفتيهاي آفرينش بيشتر شگفتزده شده و به فكر ميرود.
رابطه علت و معلولی در اثبات وجود خدا
رسيدن از معلول به علت در واقع يكي از دلايل فلسفي اثبات خداوند است كه فیليسوفان به عنوان اولين دليل براي اثبات وجود خداوند از آن کمک میگیرند.
خداوند در قرآن نيز بسيار از طبيعت و آفرينش موجودات ياد كرده و ما را به توجه به آن توصیه کرده است، آياتي كه يا به خود طبيعت و آثار آن و يا به وقایع و حوادث واقع شده در جهان اشاره ميكند. آياتي مانند:
-
آيه ۱۷ و ۱۸ سوره غاشيه: «أَفَلا يَنْظُرُونَ إِلَى اْلإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ* وَ إِلَى السَّماءِ كَيْفَ رُفِعَتْ»؛ «آيا به شتر نمینگرند كه چگونه آفريده شده و به آسمان كه چگونه برافراشته شده»
-
آيه ۵ سوره طارق: «فَلْيَنْظُرِ اْلإِنْسانُ مِمَّ خُلِق»؛ «پس انسان بايد بنگرد كه از چه آفريده شده است»
-
آيه ۱۸۵، سوره اعراف: «أَوَلَمْ يَنْظُرُوا في مَلَكُوتِ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ وَ ما خَلَقَ اللّهُ مِنْ شَيْءٍ وَ أَنْ عَسى أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَديثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُون»؛ «آيا در ملكوت آسمانها و زمين و هر چيزى كه خدا آفريده است ننگريستهاند و اينكه شايد هنگام مرگشان نزديك شده باشد پس به كدام سخن بعد از قرآن ايمان میآورند»
- آيه ۵ سوره ق: «أَفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ»؛ «مگر به آسمان بالاى سرشان ننگريستهاند كه چگونه آن را ساخته و زينتش دادهايم و براى آن هيچ گونه شكافتگى نيست»
و آيات فراوان ديگری كه گوياي توجه خاص آيات قرآن به طبيعت و آثار خلقت دلايل فلسفي و عقلي اثبات وجود خداست.
دلایل عقلی اثبات وجود خدا
بگذارید کمی هم از دلايل عقلي در مورد اثبات وجود خدا بحث و گفتگو کنیم. دلايل فراواني بر اثبات وجود خدا گفته شده كه در ادامه به بعضی از آن ها اشاره میكنيم:
برهان امكان، يا برهان امكان و وجوب (The Argument from Contingency)
این برهان را برهان سینوی هم میگویند؛ چون اولین بار توسط ابوعلی سینا ارائه شد. قبل از بیان این برهان چند اصطلاح را برایتان بیان می کنیم تا با مفهوم این برهان بیشتر آشنا بشوید. اصطلاحاتی از جمله وجود یا هستی، عدم یا نیستی، وجوب یا ضرورت، امتناع یا محال بون، امکان (یعنی نه واجب بودن و نه ممتنع بودن). وقتی صفتی را برای موصوفی بیان میکنیم یکی از این سه حالت برای آن وجود دارد:
یا صفت ضروری است (مثلا مجموع سه زاویه مثلث حتماً برابر ۱۸۰ درجه است) یا محال است (مجموع سه زاویه مثلث محال است که ۱۹۰ درجه باشد و یا ممکن است (یک مثلث ممکن است یک زاویه قائمه داشته باشد یا نداشته باشد)
حالا وجود هستی را در نظر بگیرید و آن را نسبت به موجودات عالم بررسی کنید:
موجودات میتوانند واجبالوجود باشند (حتماً باید باشند) یا ممتنعالوجود باشند (نمیتواند وجود داشته باشد) و یا ممکنالوجود باشند (میتواند وجود داشته باشد یا وجود نداشته باشد).
این مقدمه را گفتیم تا برسیم به ابوعلی سینا و بیان استدلالش:
برهان تقدم
علت همیشه بر معلول تقدم دارد و معلول در مرحله بعد از علت قرار دارد و وجودش مشروط به وجود علت است در حالی که علت برای وجود نیازی به بودن معلول ندارد. در یک کلام: »تا علتی نباشد معلولی به وجود نمیآید». فرض ميكنيم گروهي ميخواهند به دشمن حمله کنند اما هيچ کدام حاضر نيستند پيشقدم شوند و حتي حاضر نيستند همقدم باشند. به سراغ هر كدام كه ميرويم، ميگويد «تا» فلان شخص حمله نكند، من حمله نخواهم كرد. شخص دوم همين را نسبت به شخص سوم ميگويد و شخص سوم نسبت به شخص چهارم و همين طور… يك نفر پيدا نميشود كه بلاشرط حمله كند. با این تفاسیر آيا حملهای صورت میگيرد؟ البته که نه؛ زيرا حملهها مشروط است به حمله ديگر و حمله غيرمشروط وجود ندارد و حملههاي مشروط كه سلسله را تشكيل ميدهند، بدون شرط، وجود پيدا نميكنند، نتيجه اين است كه هيچ اقدامي صورت نميگيرد.
اگر سلسلهاي غيرمتناهي از علل و معلولات فرض كنيم، چون همه ممكنالوجود ميباشند، وجود هر كدام مشروط بر وجود ديگري است كه آن ديگري نيز به نوبه خود مشروط به ديگري است، تمام آنها به زبان حال ميگويند «تا» آن يكي ديگر وجود پيدا نكند، ما وجود پيدا نخواهيم كرد و چون اين زبان حال، زبان همه است، بلا استثنا، پس همه يك جا مشروطهايي هستند كه شرطشان وجود ندارد، پس هيچ يك وجود پيدا نخواهد كرد.
از طرف ديگر چون ميبينيم موجوداتي در عالم هستي وجود دارد، پس مطمئناً واجب بالذات و علت غيرمعلول و شرط غيرمشروطي در نظام هستي وجود داشته كه اينها وجود پيدا كردهاند.
برهان تجربي (دليل علمی)
مهمترين دلايل علمي براي اثبات وجود خدا آن دلايلي است كه از راه نظم موجود در طبيعت و موجودات طبيعي ميتوان به وجود خداوند حكيم و مدبر رسيد. تمام رشتههاي علوم ثابت ميكند كه در دنيا نظام معجزهآسايي وجود دارد كه اساس آن، قوانين و سنن ثابت و غيرقابل انكار جهان هستي است. تلاش و كوشش دانشمندان و احاطه به اين قوانين، امكان ميدهد كه بشر از راز هستي پردهبرداري كند كه در اين مختصر فقط به يك استدلال ساده از پرفسور ادموند كارل كورنفلد استاد و محقق شيمي لاستيك و داروهاي تركيبي آلي و تكامل شيمي آلي ميآوريم:
«پرفسور ادوين كانلين زيستشناس دانشگاه پرينستون ميگفت: «احتمال پيدايش زندگي از تصادفات به همان اندازه است كه در نتيجه حدوث انفجاري در يك چاپخانه، يك كتاب قطور لغت به وجود آيد» من اين بيان را بدون قيد و شرط تأييد ميكنم. من عقيده راسخ دارم كه خدايي وجود دارد كه جهان را خلق كرده و از آن نگهداري ميكند… من خدا را خدايي (ميدانم) كه تمام كتب آسماني از سوي وي نازل شده و در آن كتاب خود را به عنوان خالق و صانع جهان به بشر شناسانده و راه مستقيم حقيقت را به او نشان داده است… من اجازه ميخواهم تا از چگونگي تأثير شيمي آلي كه در تقويت ايمان من بسيار مؤثر افتاده شمهاي بيان كنم. ما وجود يك حكمت عاليه را براي خلقت طبيعت قبول ميكنيم، و الا بايد بگوئيم كه اين جهان و طبيعت كه ما آن را ادراك ميكنيم، فقط و فقط در نتيجه تصادف به وجود آمده است. براي كسي كه شگفتيها و رموز و نظم و ترتيب شيمي آلي را مخصوصا در اجسام زنده ديده است، تصور به وجود آمدن جهان در نتيجه تصادف بسيار دشوار و محال است. هر قدر ما ساختمان ذره را بيشتر مطالعه ميكنيم و واكنشهاي اين ذرات را بيشتر زير نظر قرار ميدهيم به همان اندازه روشنتر درمييابيم كه يك عقل كل نقشه عالم طبيعت را طرح و با اراده و مشيت خود آن را خلق كرده است.
اين فكر نتيجه تجربه شخصي من است و غالب اوقات كه در آزمايشگاه، ميان اجسام بينهايت كوچك و فعل و انفعالات پيچيده و عجيب آنها كار ميكنم، فكر عظمت و حكمت عاليه آفريدگار مرا مبهوت و متحير ميسازد. فعل و انفعالات سلول حيواني به قدري عجيب و پيچيده است كه اگر كوچكترين انحرافي در آنها روي دهد باعث بيماري حيوان ميشود. واقعا عجيب است كه سازماني به پيچيدگي يك سلول حيواني بتواند خودبخود به حيات و فعاليت خويش ادامه دهد. براي اين كار حتما وجود پروردگار فوقالعاده حكيمي ضرورت دارد. من هر قدر بيشتر در آزمايشگاهها به كار تجربي ميپردازم، ايمانم راسختر و محكمتر ميشود و نسبت به فكر و حال بعضي از همكاران بيدين خودم، در هر نقطه جهان كه باشند، بيشتر ميانديشم. وضع آنها در نظر من معمايي شده است كه چگونه با مشاهده اين همه دليل بارز، باز نميخواهند به وجود صانع اقرار كنند. در حاليكه يك ماشين ساده ساخت بشري طراح و سازندهاي لازم دارد، چگونه ممكن است موجوداتي كه هزاران مرتبه پيچيدهتر و عجيبتر از آن هستند، صانعي نداشته باشند».
سخنان اين دانشمند، مربوط به برهان نظم است كه به طور خلاصه نميتواند يك مجموعه منظم حتي يك موجود بسيار كوچك به صورت تصادف و اتفاق به وجود آيد، بلكه به سازنده و خالق حكيم و دانا تعلق دارد و پذيرش تصادف در خلقت آن قدر بيدليل است كه مانند پذيرش به وجود آمدن يك كتاب فلسفي و عملي دقيق با انفجار يك كارخانه چاپ كتاب.
در پایان چند كتاب معرفی میکنیم که بتواند در زمینه خداشناسي تا حدودی کمکتان کند:
- راه خداشناسي، استاد جعفر سبحاني
- راه شناخت خدا، محمدي ريشهري
- آفريدگار جهان، آيتالله مكارم شيرازى
- خدا را چگونه بشناسيم، آيتالله مكارم شيرازى
- اصول عقايد، استاد محسن قرائتي
- خدا در قرآن، شهيد بهشتي
- دوره پنج جلدي مقدمهاي بر جهان بيني توحيدي، استاد شهيد مرتضي مطهري(ره)
- توحيد، شهيد دستغيب شيرازي
- نشان از بینشانها، مرحوم حسنعلى اصفهانى، ص ۱۵۳ تا ۱۶۶
- تبيين براهين اثبات خدا، آيتالله جوادي آملي، مركز نشر اسراء قم.
فرنام.
تا حالا خیلی گشتم…به این نتیجه ی کاملا منطقی و کاملا واقعی رسیدم که در زیر بیان میکنم.
فکر کنید یک تاس دارید که ده وجه دارد.
وجه یک همان حیات بدون خالق که به نظر خیلی ها باور پزیر نیست هست،
شما تاس را پرتاب میکنید،یک دهم احتمال دارد که شماره یک بیاید،هر بار که پرتاب میکنید،احتمال امدن شماره یک هست،شما نمیتوانید این احتمال رو حذف کنید چون بارها امتحان کردید و نیامده،به شما این اجازه را میدهند تا بی نهایت تاس را میتوانید پرتاب کنید،
بلاخره در یک جا،شماره ی یک میاید.
صدرا
خب اگه اینطورم باشه همون تابع احتمالات یه نفر به وجود اورد همینجوری که تاس و قوانینش به وجود نیومده