معنی و داستان ضرب المثل “دری وری می‌گوید”

آیا می‌دانید ریشه و داستان ضرب المثل دری وری می‌گوید چیست؟

داستان دری وری گفتن

همه ضرب المثل های فارسی ریشه و داستانی دارند که پشت آن نهفته است. امروزه ما از بسیاری از این ضرب المثل‌ها استفاده می‌کنیم؛ بدون آنکه معنای آن را بدانیم؛ مثلا اینکه می‌گویند شخصی دری وری می‌گوید یعنی چه و داستان پشت آن چیست؟

همانطور که می‌دانید ضرب المثل دری وری گفتن برای افرادی به کار گرفته می‌شود که جملات نامفهموم و بی معنی و خارج از موضوع موردنظر را به زبان می‌آورند.

معنای ضرب المثل دری وری می‌گوید

معنای دری وری گفتن
دری وری گفتن

این ضرب المثل بیشتر در میان عموم مردم استفاده می‌شود و همانند سایر ضرب المثل های ایرانی ریشه تاریخی دارد.

در دوره‌ای از تاریح ایران، ایرانیان با هندی ها زندگی می‌کردند و به زبان سنسکریت و مشابه با آن حرف می‌زدند. بعد از آن قدیمی ترین زبان ایرانی‌ها زبان اوستا است که کتاب اوستا با این زبان به نگارش رسیده است.

در سرزمین پارس و در زمان هخامنشیان، مردن به زبان پارسی باستان و با فرس قدیم حرف می‌زدند و زبان رسمی این دوران بود. بعد از اینکه اسکندر به ایران حمله کرد و یونانیان و مقدونیان به کشور ایران تسلط پیدا کردند؛ زبان پارسی کنار گذاشته شد و زبان یونانی تا چند سال در ایران رواج داشت.

در دوره بعدی و در زمان اشکانیان، مردم به زبان پهلوی اشکانی و در زمان ساسانیان به زمان پهلوی ساسانی حرف می‌زدند و تا قرن ۵ هجری این زبان‌ها در ایران رواج داشت.

امروزه نیز در ایران و در شهرهای مختلف،  مردم به زبان های مختلف و با لهجه های محلی خود حرف می‌زنند که بیشتر این زبان ها به نوعی لهجه‌های گوناگون زبان پهلوی هستند. اهالی خراسان به زبان محلی خود یعنی دری صحبت می‌کردند که به نوعی یک زبان پهلوی به حساب می‌آمد و در آن زمان زبان دری یکی از سه زبانی بود که در دربار ساسانیان رواج داشت.

به طور کلی می‌توان گفت که زبان دری در واقع ادامه زبان پهلوی ساسانی است و یک زبان پارسی میانه است.

یزدگرد سوم و زبان دری
یزدگرد سوم و پیدایش زبان دری

طبق گفته یکی از دانشمندان تاریخ ایرانی، دکتر جواد مشکور، زبان دری یا درباری یک زبان رایج در دربار ساسانیان بود. در این زمان بعد از آنکه یزدگرد پسر پادشاه ساسانی به دلیل حمله عرب ها، پایتخت خود یعنی تیسفون را ترک کرد و سمت شرق رفت، بسیاری از درباریان نیز که تعداد آن‌ها به چند هزار نفر می‌رسیدند همراه او رفتند. یزدگرد با این تعداد همراهان خود که شامل هزاران آشپز و سرباز و خدمه بودند به مرو رسیدند و مرو مرکز زبان دری شد.

در آن زمان خراسان نخستین شهری بود که از نفوذ اعراب خارج شده و اعلام استقلال کرد و زبان خود را به زبان دری تغییر داد. همان زبانی است که ما امروزه با آن سخن می‌گوییم و به خط عربی می‌نویسیم.

به مرور این زبان در خراسان رایج شد و جای زبان و لهجه های محلی را گرفت و به تدریج و طی قرن‌ها این زبان به سایر بخش های ایران نیز سرایت کرد.

طبق داستان هایی که در این باره وجود دارد، حدود ۵۰۰ سال قبل یعنی در دوره قرن ۳ تا ۸ هجری که ایرانیان نمی توانستند زبان دری را به خوبی درک کنند و بیشتر به زبان محلی خود حرف می‌زدند، در این شرایط و در واکنش به صحبت های افراد دیگر به زبان دری، واژه دری را در کنار واژه مهمل وری استفاده می‌کردند و می‌گفتند: “دری وری می‌گوید”.

در واقعا منظورشان این بود که به زبان دری صحبت می‌کند که برای ما نامفهوم است.

در زبان فارسی به کار گیری واژه ها مهمل بسیار رایج است.  یعنی مردم از قدیم واژه ها را به صورت جفتی استفاده می‌کردند که کلمه اول معنادار و مستعمل و کلمه دوم هم وزن آن ولی بی معنی و مهمل است. مثل بچه مچه یا ریزه میزه. دری وری هم در واقع در این دسته قرار دارد.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید