۲ انشا درباره سایه آدم به زبان طنز و غیر طنز

در این مطلب دو انشا درباره سایه آدم به زبان طنز و غیر طنز می‌خوانید. این دو انشا پاسخ پرسش صفحه ۵۵ کتاب نگارش پایه نهم دانش‌آموزان است.

انشا درباره سایه آدم

در این مطلب ۲ انشا درباره سایه آدم به زبان طنز و غیر طنز را برای شما آورده‌ایم. سایه‌ای که بخش جدانشدنی از وجود انسان در تمامی روزهای زندگی بوده و تا زمانی که انسان زنده است و نفس می‌کشد، سایه‌ی او هم در کنار او خواهدماند. انشا درباره سایه‌ی آدم موضوع انشا کتاب نگارش پایه نهم است.

انشا درباره سایه آدم به زبان غیر طنز

مقدمه

سایه یکی از جالب‌ترین و در عین حال پیچیده‌ترین پدیده‌های طبیعی برای انسان به شمار می‌رود. سایه چیزی جدای از وجود ما نیست و همواره همراه‌مان است، اما در عین حال ماهیتی متفاوت و حتی گاهی عجیب و غریب دارد. از همان کودکی که لحظه به لحظه همراه ما است، تا بزرگسالی که هر روز همراه ما به محل کار می‌آید. همه‌ی ما رابطه‌ای خاص و در عین حال پیچیده با سایه‌مان داریم.

بخش میانی

سایه ویژگی‌های بسیار جالب و حتی عجیبی دارد که گاهی باعث تعجب و حیرت ما می‌شود. سایه همواره وفادارانه همراه ماست و هرجا که برویم، آن را خواهیم دید. در روزهای آفتابی که در پارک قدم می‌زنیم، سایه‌مان به آرامی کنار پاهایمان به حرکت درمی‌آید. وقتی شادمانه با دوستانمان بازی می‌کنیم، سایه‌ی آن‌ها را نیز بر روی زمین مشاهده خواهیم‌کرد. حتی هنگامی که در تاریکی شب به خواب می‌رویم، می‌توانیم سایه‌ی خود را بر دیوارهای اتاق ببینیم. سایه حتی برای لحظه‌ای کوتاه از ما جدا نمی‌شود.

اما سایه گاهی رفتارهای عجیب و غریبی از خود بروز می‌دهد که ما را به تعجب وامی‌دارد. بعضی وقت‌ها سایه‌مان بسیار بزرگ‌تر یا کوچک‌تر از اندازه‌ی واقعی‌مان به نظر می‌رسد. یا اینکه شکل عجیب و غریبی به خود می‌گیرد که هیچ شباهتی به ما ندارد. گاهی فکر می‌کنیم سایه ذهن مستقلی دارد و می‌تواند مستقل از ما حرکت کند! البته می‌دانیم که این‌ها توهم است و سایه فقط یک پدیده‌ی طبیعی است. اما باز هم نمی‌توانیم جلوی تعجب خود را بگیریم.

سایه در تمام لحظات شاد و غم‌انگیز زندگی ما حضور دارد. وقتی با شور و هیجان می‌رقصیم، سایه‌مان نیز به نظر می‌رسد که با ما می‌رقصد و شریک شادی ما می‌شود. اما هنگامی که غمگین و پژمرده هستیم، سایه‌مان نیز در آن لحظه حضور دارد. وقتی بیمار می‌شویم، سایه‌مان مدام در کنارمان است و مراقب ماست. حتی زمانی که عزیزانمان را از دست می‌دهیم و اشک می‌ریزیم، سایه‌مان آرامش‌بخش ماست و تنهایمان نمی‌گذارد.

بخش پایانی

در مجموع، سایه یک دوست و همراه همیشگی برای انسان است که هرگز از وجود او جدا نمی‌شود. با وجود تمام تفاوت‌هایی که ممکن است میان انسان‌ها وجود داشته باشد، سایه چیزی است که همه‌ی ما آن را داریم. سایه نشانه‌ای از حیات و وجود انسان است و تا زمانی‌که زنده‌ایم، با ما خواهدبود. البته سایه گاهی رفتارهای عجیب و غریبی از خود بروز می‌دهد که ما را شگفت‌زده می‌کند! اما باید بپذیریم که سایه جزئی جدانشدنی از وجود ماست. پس بهتر است سایه‌مان را بپذیریم و با آن کنار بیاییم و ارتباط خوبی برقرار کنیم، چرا که سایه هرگز ما را ترک نخواهدکرد.

انشا درباره سایه آدم به زبان طنز

انشا درباره سایه آدم به زبان طنز

مقدمه

ای بابا! این سایه یه چیز خیلی جالبیه‌ها. از بچگی که یادم میاد، همیشه سایه‌ام کنارم بوده. صبح که بیدار میشم، اولین کسی که می‌بینم سایه‌امه. شب که می‌خوابم، آخرین نفری که می‌بینم همین سایه‌ست. انگار یه دوست وفادار دارم که تنهام نمیذاره!

بخش میانی

البته این سایه یه خورده بی‌ادب هم هست. من هرجا میرم، اونم میاد دنبالم! حتی وقتی میرم حموم یا دستشویی، بازم میاد. یه ذره حس خصوصی منو رعایت کن دیگه! ولی خب، سایه که عقل و هوش نداره، فقط یه پدیده‌ی طبیعیه. منم که نمی‌تونم جلوشو بگیرم. خب پس بهتره بهش عادت کنم.

از طرفی این سایه خیلی بدجنسه! همیشه سعی می‌کنه پامو بگیره که بیوفتم. خیلی وقتا سنگ و چاله نشونم میده. انگار می‌خواد مسخرم کنه! البته منم که احمق نیستم، میدونم اینا کار خودمه و سایه فقط نشونم میده. ولی بازم یه جورایی سایه دلخورم می‌کنه.

البته سایه یه جورایی برام آرامش‌بخش هم هست. وقتی توی روزهای گرم تابستون، زیر سایه‌ی درخت می‌شینم و خنک میشم، احساس خوبی دارم. یا وقتی میرم کوه، سایه‌ی کوه بهم احساس امنیت میده. انگار یه محافظ غول‌پیکر دارم که مراقبمه!

اما خب سایه خیلی وقتا یه جورایی باعث نگرانی هم میشه. مثلا وقتی شب میرم خونه و سایه‌ی آدمای مشکوک رو می‌بینم، یه جورایی می‌ترسم. یا وقتی تو جنگل سایه‌ی حیوونات وحشی رو می‌بینم، نگران میشم نکنه بخوان حمله کنن! البته عقلم میگه اینا فقط سایه‌ست و خطری نداره. ولی خب ترس چیزیه که به راحتی نمیشه کنترلش کرد.

خلاصه که سایه یه همراه جالب ولی پرزحمت هست که نمیشه ازش خلاص شد! باید قبولش کنم و به حضورش عادت کنم، چون سایه همیشه با منه

بخش پایانی

در کل، این سایه خیلی برام عزیزه. چه شادی کنم، چه غمگین باشم، همیشه کنارمه و تنهام نمیذاره. البته یه سری حرکات بدجنسی هم داره، ولی خب آدم که نیست، سایه‌س! سایه هم یه پدیده‌ی طبیعیه که نمیشه ازش فرار کرد. پس بهتره قبولش کنم و بذارم هرجا میرم، بیاد دنبالم. آخرشم که سایه خیلی وفاداره و هیچ‌وقت تنهام نمی‌ذاره. پس ممنونم از این سایه‌ی بدجنس ولی دوست‌داشتنیِ خودم.

بیشتر بخوانید:

سخن پایانی

همراهان عزیز ستاره با مراجعه به صفحه انشا سایت می‌توانید انواع انشا با موضوعات متنوعی که برای کودکان و نوجوانان گردآوری شده را بخوانید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید