حقایق دارک تام و جری
خشونت مجموعه فیلم “اره” در این کارتون دیده میشود
در سالهای اولیه، «تام و جری» نمایشی بود که رابطه اولیه آنها به دلیل تمایل به صدمه زدن به یکدیگر و شخصیتهای مختلف کمکی به وحشتناکترین شکل مشخص شد.
نویسندگان مجبور بودند راههای تخیلی برای به تصویر کشیدن این خشونتها روی صفحه بیاورند، و گاهی اوقات در کارشان خیلی خوب بودند.در اپیزود «سال موش»، جری و دوست موشش برای سرگرمی تام را اذیت میکنند.
پس از اینکه تام موفق به دستگیری آنها شد، جری و دوستش را در یک بطری شیشهای گذاشت که به گونه ای ساخته شده است که در صورت تلاش برای فرار، یک تپانچه مستقیما به سمت دو موش شلیک میکند.
تله استادانه و مرگبار تام ممکن است طرفداران فیلمهای ترسناک مدرن را به یاد طرح تله ای بسیار مشابهی که در «اره» قسمت دوم نشان داده می شود، بیاندازد.
کارتون تام و جری رنج گریههای مسن را نادیده گرفت
گربههای دنیای واقعی نسبت به فرکانس های مافوق صوت حساس هستند که به آنها کمک میکند طعمههای خود را در طبیعت شکار کنند.
اما گاهی اوقات گربههای مسنتر حساسیت بیشتری نسبت به این صداها دارند و در نتیجه ممکن است دچار تشنج شوند. به چنین وضعیتی لقب «سندرم تام و جری» داده شده است، زیرا تام در کارتون اغلب از صداهای بلند میترسد.
واقعا هیچ چیز خندهداری در مورد رنج گربههایی که باید با این سندرم دست و پنجه نرم کنند، وجود ندارد.
در آغاز این کارتون رویکردی نژادپرستانه داشت
«تام و جری» در دهه ۱۹۴۰ شروع به کار کرد و به خصوص در آغاز، بسیار محصول زمان خود بود. یکی از نمونههای نگرانکننده این موضوع، کاریکاتورهای نژادپرستانه مکرر سیاهپوستان است که سریال از آنها استفاده کرد، که بیشتر در شخصیت خدمتکار خانهای که تام و جری در آن زندگی میکنند، مشهود بود. یا گربههای سیاه و پلید!
هر زمان که زن خدمتکار صحبت میکرد، لهجهای کلیشهای «سیاه» دارد و همچنین ویژگیهای منفی متعددی داشت که زنان سیاهپوست مدتها که بهطور کلیشهای با آن مواجه بودهاند. شخصیت خدمتکار منبع انتقادهای مکرری برای «تام و جری» بوده است، تا جایی که برخی از قسمتها دوباره ویرایش شدند تا با شخصیتی جایگزین شود که کمتر توهینآمیز باشد.
بسیاری از اپیزودهای تام و جری در آمریکا ساخته نشد و این حقیقت تا مدتها پنهان بود
ساخت کارتون و انیمیشن هرگز ارزان نبود و استودیوها در طول سالها روشهای مختلفی را برای کاهش هزینهها امتحان کردهاند.
گاهی اوقات کاهش هزینه به معنی معامله با دشمنان ایدئولوژیک بود، همانطور که در دوران اوج جنگ سرد اتفاق افتاد، زمانی که استودیوی MGM به کشور کمونیست چکسلواکی برای کمک به ساخت کارتون تام و جری روی آورد که با هزینهای بسیار ارزانتر کار تولید را انجام میداد.
کارگردانان و نویسندگان آمریکایی داستان قسمتها و کارهایی که شخصیتها در اپیزود انجام میدهند را مشخص میکردند و سپس یادداشتها را به استودیوهای خارج از کشور میفرستادند. از آنجا که مردم آمریکا نباید متوجه این مسئله میشدند، نام انیماتورها در تیتراژ پایانی هر قسمت “آمریکایی شده بود!” تا مردم این باور را حفظ کنند که کارتون توسط یک تیم کاملا آمریکایی ساخته شدهاست.
استفاده از تراژدی برای خنداندن مخاطب!
اپیزود «جوجه اردک دلگیر» روی جوجه اردکی به نام کواکر تمرکز دارد که جری با او دوست میشود و سعی میکند به او کمک کند.
کواکر دچار بحران اعتماد به نفس است و باور دارد به شدت زشت است و دوست داشتنی نیست و بارها تلاش میکند جان خود را بگیرد و خودکشی کند. خوشبختانه، اپیزود با اعتماد به نفس گرفتن کواکر و منصرف شدنش از خودکشی تمام میشود.
حتی با استانداردهای کارتونهای قدیمی با مضامین و داستانهای آزاردهنده، سخت و دردناک است که یک شخصیت کارتونی بخواهد به خاطر اعتماد به نفس پایین به همه چیز پایان دهد. خوشبختانه حضورهای آینده جوجه اردک کواکر بسیار شادتر بود و او همچنان یکی از محبوبترین شخصیتهای «تام و جری» است.
جایزه در نهایت به فرد اشتباهی رسید
ایده «تام و جری» در ابتدا توسط انیمیشنسازان ویلیام هانا و جوزف باربرا به عنوان مجموعهای از فیلمهای کوتاه کمدی مطرح شد. این دو نفر نیاز داشتند تا یک استودیو را با این ایده مجاب کنند که بتوانند فیلم خود را بسازند.
در MGM، هانا و باربرا با تهیه کننده فرد کویمبی آشنا شده و همکاری کردند. اما در نهایت، هفت جایزه اسکار را که «تام و جری» در سالهای ابتدایی دریافت کرد، به فرد کویمبی رسید و هانا و باربرا حتی برای دریافت جوایز به صحنه دعوت نشدند.
تام و جری سرنوشت غمگینی داشتند
«تام و جری» نمایشی بود که دقیقاً کودکان را هدف قرار میداد، اما موقعیتهایی که سریال برای کمدی استخراج میکرد، اغلب کاملاً بزرگسال بود و گاهی اوقات منجر به داستان هایی می شد که به طرز تکان دهندهای دارک و نامناسب برای کودکان بودند.
در نهایت، در اپیزود پایانی تام و جری که توسط هانا باربارا کارتون تهیه شد، هر دو در اثر تصادف با قطار در ریل قطار جان خود را از دست میدهند. تام که پس از یک شکست عاطفی کاملاً سرخورده شده است، تصمیم میگیرد با منتظر ماندن در مسیر قطار برای نزدیک شدن لوکوموتیو به همه چیز پایان دهد و جری هم به او میپیوندد. انتظار مرگ آخرین سکانس تام و جری بود.
لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در انتهای همین مطلب با ما به اشتراک بگذارید.
خاطره
تام و جری حتی ۴۰ سالمم بشه
ولش نمیکنم