چرا معین نباید بتواند در ایران کنسرت بگذارد؟

واقعا چه عيبی دارد كه در روزهای عيد معين در تهران يا اصفهان كنسرت برگزار كند و ضمن فراهم كردن اسباب شادی و نشاط برای مشتاقان هنر خود، به كنترل روند مهاجرت انبوه جوانان به خارج از كشور نيز ياری رساند؟

چرا معین نباید بتواند در ایران کنسرت بگذارد؟

احمد زیدآبادی در روزنامه اعتماد نوشت:

سال ۱۴۰۰ آخرین نفس‌های خود را می‌كشد و سالی نو در انتظار است. در آستانه سال نو، اگر گفته شود بی‌نهایت مشكل و معضل در وجوه مختلف حیات ملی ما ایرانیان روی هم تلنبار و انباشت شده است، اغراق نخواهد بود.

یكی از این معضلات كه روح و روان هر ایرانی دلداده وطن را به سختی آزار می‌دهد، پاندومی مهاجرت جوانان و فارغ‌التحصیلان به خارج از كشور است.

برخی دلایل و زمینه‌های گسترش مهاجرت چندان مخفی و پوشیده نیست كه نیاز به كشف داشته باشد، اما این حجم از میل و اشتیاق به ترك میهن، به نظر من تناسبی با آن دلایل و زمینه‌ها ندارد و عوامل روانی و سیاسی سرپوشیده‌ای در پشت آن پنهان شده است.

هر كس كه نسبت ‌به این كشور و آینده آن، حس دلسوزی دارد، باید در جهت توقف و بلكه معكوس كردن جهت مهاجرت، به سهم خود تلاش كند، اما متاسفانه برخی نیروهای سیاسی و شبكه‌های خبری به‌رغم ادعای وطن‌دوستی‌شان، مستقیم و غیرمستقیم بر آتش اشتیاق مهاجرت در بین جوانان ایرانی بنزین می‌پاشند و صرفا به دلیل كینه و نفرت‌شان از نظام سیاسی، در جهت تخلیه كشور از استعدادهای انسانی آن بی‌وقفه تلاش می‌كنند.

برای توقف روند فزاینده مهاجرت یا معكوس كردن روند آن، دیگر موعظه روشنفكران و صاحب‌نظران كمكی نمی‌كند و به ناچار باید گامی عملی در این جهت برداشته شود. این گام عملی فقط در توان بخشی از مهاجران قدیمی و دولت حاكم است.

آن دسته از مهاجرانی كه در ابتدای انقلاب به دلیل نوع حرفه یا هنرشان كشور را ترك كردند و اینك در پیرانه‌سری آرزوی دیدار روی وطن خود را دارند، به نظرم باید بدون هیچ ترس و هراس و تردیدی، راه بازگشت به كشور را در پیش گیرند و مطمئن باشند كه شرایط اجتماعی در ایران به گونه‌ای نیست كه نهاد به‌خصوصی بخواهد یا بتواند برای آنها مزاحمت جدی ایجاد كند.

هنرپیشگان و خوانندگان قدیمی و نام‌آور می‌توانند در این زمینه پیشگام باشند و با مهاجرت معكوس به كشورشان، از تب میل به ترك میهن در بین جوانان بكاهند.

بخش سنگین‌تر این وظیفه بر دوش مدیران كشور است. از زمان استقرار دولت جدید بسیاری از مدیران بلندپایه از ضرورت بازگشت هموطنان مهاجر به داخل كشور سخن گفته‌اند. سخنان آنها اما به دلیل واكنش تبلیغاتی محافل سیاسی مخالف بازگشت هموطنان مهاجر به كشور، موج بلندی ایجاد نكرده و عملا به حاشیه رفته است.

چنین كاری نیاز به موج‌آفرینی پر سر و صدایی دارد وگرنه توسط علاقه‌مندان به خالی شدن كشور از نیروهای جوان و مستعد آن، به راحتی خنثی می‌شود.

به عبارت دیگر، بازگشت بی‌سر و صدای تك چهره‌های مهاجر كارساز نیست و لازم است در حركتی جمعی چند تن از سرشناس‌ترین آنها وارد كشور شوند.

وقتی كه مرتضی عقیلی می‌تواند در كمال امنیت و آسایش به كشور بازگردد و حتی قول ادامه كار به او در كشورش داده شود، چرا امثال بهروز وثوقی و معین نتوانند؟

در ایام عید قرار است بسیاری از خوانندگان ایرانی در كشورهای همسایه كنسرت برگزار كنند. سفر انبوه ایرانیان برای حضور در این كنسرت‌ها افزون بر آنكه از لحاظ روانی امری بسیار غم‌انگیز است، از لحاظ اقتصادی نیز سودش به جیب دیگران سرازیر می‌شود.

حال با چنین وضعی واقعا چه عیبی دارد كه در روزهای عید معین در تهران یا اصفهان كنسرت برگزار كند و ضمن فراهم كردن اسباب شادی و نشاط برای مشتاقان هنر خود، به كنترل روند مهاجرت انبوه جوانان به خارج از كشور نیز یاری رساند؟

بدبختانه بازگشت مرتضی عقیلی به كشور با سرزنش و شماتت پاره‌ای محافل مخالف جمهوری اسلامی روبه‌رو شد. من نمی‌دانم دلتنگی نسبت به میهن و زادگاه خود در كدام مسلك و مرامی عار و ننگ شمرده شده كه رفع این دلتنگی از طریق بازگشت به میهن، سزاوار سرزنش باشد؟

حق بازگشت به میهن از بدیهی‌ترین حقوق اتباع همه كشورهاست. امیدوارم هموطنان خارج از كشور از این حق طبیعی و بدیهی خود استفاده كنند و بی‌اعتنا به برخی واكنش‌های سیاسی، راه بازگشت به این وطن خسته و چشم‌انتظار را در پیش گیرند.

منبع: عصر ایران

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید