حکایت پند آموز سقراط و بیماری مردم غافل!

با یک حکایت بسیار پندآموز از سقراط همراه ما باشید.

حکایت نیز مانند اشعار پندآموز می‌تواند بسیار جذاب، پندآموز و سرگرم کننده باشد. حکایت را داستان‌واره‌ای کوتاه می‌دانند که نتیجه اخلاقی دارد و در انتهای آن خواننده یا شنونده نصیحت می‌پذیرد.

حکایت سقراط و بیماری مردم غافل

روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر بود. علت ناراحتی‌اش را پرسید. شخص پاسخ داد :«در راه که می‌آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم. جواب نداد و با بی‌اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت. من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.»

سقراط گفت: «چرا رنجیدی؟» مرد با تعجب گفت: «خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است.»

سقراط پرسید: «اگر در راه کسی را می‌دیدی که به زمین افتاده و از درد به خود می‌پیچد آیا از دست او دلخور و رنجیده می‌شدی‌؟»

مرد گفت: «مسلم است که هرگز دلخور نمی‌شدم. آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمی‌شو‌د.»

سقراط پرسید: «به جای دلخوری چه احساسی می‌یافتی و چه می‌کردی؟»

مرد جواب داد: «احساس دلسوزی و شفقت. بعد سعی می‌کردم طبیب یا دارویی به او برسانم.»

سقراط گفت: «همه این کارها را به خاطر آن می‌کردی که او را بیمار می‌دانستی. آیا انسان تنها جسمش بیمار می‌شود؟ و آیا کسی که رفتارش نا درست است ، روانش بیمار نیست؟ اگر کسی فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدی از او دیده نمی‌شود. بیماری فکری و روان نامش غفلت است و باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می‌کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد. پس از دست هیچ کس دلخور نشو و کینه به دل نگیر و آرامش خود را هرگز از دست نده.»

نظر شما درباره این حکایت چیست؟ آیا سقراط درست می‌گوید؟

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

  • خدا همه رو شفا بده واین نظر روهم ثبت کنه🙏

  • علی پارسا

    درودوسپاس ….ای کاش مسولین بسیاردانا(به قول خودشان)نیزاینگونه اندرزهارادست کم یک باردرعمرشان بخوانندوبیدارشوندقبل ازآنکه …بیدارشوند.باعرض پوزش اگرنوشتارم اینگونه است.بدرود

  • عالی عالی عالی

  • اذرگون

    حکایت خوبیه

نظر خود را بنویسید