روایتهای ملانصرالدین تنها متعلق به کشور ما و یا مشرق زمین نیست. شاید شخصیت او مربوط به دوران قدیم است ولی پندهای او متعلق به تمام فرهنگ ها و دورانهاست. ملانصرالدین شخصیتی است که داستانهایش تمامی ندارد و هنوز که هنوز است هر حکایت بامزهای که اتفاق میافتد را به او نسبت میدهند.
ملا یک شخصیت شوخ و بذله گو و حاضر جواب و بامزه است و در کشورهای ایران، افغانستان، ترکیه و بعضی دیگر از کشورهای همسایه مردم او را می شناسند و با حکایت هایش آشنا هستند.
حکایت ملانصرالدین و گدایی
ملانصرالدین هر روز در بازار گدایی میکرد، و مردم با نیرنگی، حماقت او را دست میانداختند. دو سکه به او نشان میدادند که یکی شان از طلا بود و دیگری از نقره.
اما ملانصرالدین همیشه سکه نقره را انتخاب میکرد. این داستان در تمام منطقه پخش شد. هر روز گروهی زن و مرد میآمدند و دو سکه به او نشان میدادند و ملانصرالدین همیشه سکه نقره را انتخاب می کرد.
تا اینکه مرد مهربانی از راه رسید و از این که ملانصرالدین را آن طور دست می انداختند، ناراحت شد. در گوشه میدان به سراغش رفت و گفت: «هر وقت دو سکه به تو نشان دادند، سکه طلا را بردار. این طوری هم پول بیشتری گیرت میآید و هم دیگر دستت نمیاندازند.»
ملانصرالدین پاسخ داد: «ظاهرا حق با شماست. اما اگر سکه طلا را بردارم دیگر مردم به من پول نمیدهند تا ثابت کنند من از آنها احمق ترم. شما نمی دانید تا حالا با این کلک چه قدر پول گیر آوردهام!»
آیا شما از این حکایت لذت بردید؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
اگر شما هم از دوستداران طنزهای زیبای ملانصرالدین هستید پیشنهاد میکنیم خواندن مقاله زیر را از دست ندهید.
به نظر شما ملانصرالدین شخصیتی واقعی است؟
«ملا نصرالدین در زمان «خلافت سلجوقیان»می زیست وی فرزند (خواجه عبدالله) امام جمعه شهر زادگاهش بود.
سنگ قبر «ملانصرالدین » در سال ۲۰۰۳میلادی (۱۳۸۲شمسی) در جریان مرمت منطقه روستای «اسکی شهیر» ترکیه در نزدیکی شهر«قونیه »کشف شد.
تاریخ وفاتش سال ۶۸۳ هجری قمری (۶۶۳ شمسی) نوشته بودند.
زادگاهش را بخارا گفته اندکه به ترکیه مهاجرت داشته است وعده ای او را ایرانی می دانند.
اخیرا کارشناسان و باستان شناسان ترکیه متفق القول شده اند که این سنگ قبر که از گورستانی قدیمی در منطقه «سیوری حصار» به دست آمده است در واقع سنگ قبر اصلی« ملا نصرالدین» بوده است.