حکایت نزاع حجاج از باب هفتم گلستان سعدی

حکایت های پندآموز و داستان کوتاه آموزنده از بزرگان در گوشه و کنار کتاب های تاریخی نقل شده اند. این حکایات به زبان ساده نقل می‌شوند به طوری که برای همه قابل فهم و درک باشند.

حکایت نیز مانند اشعار پندآموزی مثل اشعار درباره حرف مردم و جدی نگرفتن دنیا می‌تواند بسیار جذاب، پندآموز و سرگرم کننده باشد. حکایت را داستان‌واره‌ای کوتاه می‌دانند که نتیجه اخلاقی دارد و در انتهای آن خواننده یا شنونده نصیحت می‌پذیرد. 

 

حکایت نزاع حجاج از سعدی
حکایت نزاع حجاج از سعدی

 

حکایت از باب هفتم گلستان سعدی 

باب هفتم در تأثیر تربیت

سالی نزاعی در پیادگان حجیح (حجاج) افتاده بود و داعی در آن سفر هم پیاده انصاف در سر و روی هم فتادیم و داد فسوق و جدال بدادیم کجاوه نشینی را شنیدم که با عدیل خود می‌گفت یا للعجب پیاده عاج چو عرصه، شطرنج بسر می‌برد فرزین می‌شود یعنی به از آن می‌گردد که بود و پیادگان حاج بادیه بسر بردند و بتر شدند.

★★★

از من بگوی حاجی مردم گزای را
کو پوستین خلق به آزار می‌درد

حاجی تو نیستی شترست از برای آنک
بیچاره خار می‌خورد و بار میبرد

★★★

حکایت نزاع حجاج به زبان ساده

یک سال همراه گروهى پیاده به سوى مکه براى انجام مراسم حج رهسپار بودیم. بین پیادگان نزاع و کشمکشى شد. به سر و صورت هم افتادند و داد و فحش و ستیز و درگیرى بالا گرفت. یکى از کجاوه نشینان به هم پالکى خود گفت: عجبا! پیاده عاج (استخوان دندان فیل) هنگامی که به پایان بازى شطرنج مى رسد به مقام وزیری مى رسد، به عبارت دیگر مقامش بهتر از آنچه در قبل بود مى شود، ولى پیادگان راه حج که بیابان عربستان را به پایان مى رسانند حالشان بدتر مى شود.

کجاوه: نشیمنی روپوش دار که از چوب می سازند و یک جفت آن را به یکدیگر بسته بر شتر و یا استر بار کنند و در هر یک از آن دو کسی می نشیند.

هم پالکی یا هم پالگی: کسی که با دیگری در یک پالکی و کجاوه نشیند.

مردم گزا: گزنده مردم.

این حکایت بدین معناست که: یکى از محمل نشینان شتر، به محمل نشین دیگر که هر دو محمل، بر پشت یک شتر بود گفت:

در بازى شطرنج، مهره اى به نام پیاده وقتى به آخر بساط شطرنج برسد، مقابلش بالا مى رود و وزیر مى گردد. ولى برخی حاجیانی که در راه به جنگ و ستیز بر مى خیزند و به هدف از حج که وحدت دل و وحدت صفوف است توجه ندارد، وقتى به پایان راه رسید، مقامشان بدتر از حالت سابق مى گردد.

اگر شما هم از علاقه‌مندان به کتاب گلستان و خواندن حکایت‌هایی از این کتاب ارزشمند هستید با دیگر مقالات ستاره همراه ما باشید.

شما از خواندن این حکایت‌ها لذت می‌برید؟ لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در انتهای همین مطلب با ما به اشتراک گذارید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

  • چه کار خوبی کردید که به زبان ساده هم نوشتید

  • ح.طاهری

    سپاس.
    اما لطفاً در نوشتن حکایات توجه به علامت گذاری از قبیل نقطه ، ویرگول و…داشته باشید که اگر افراد مبتدی قصد خواندن داشتند در همان سطر اول درمانده نشوند و رها نکنند که از گلستان و هر متن ادبی دیگر بیزار شوند.

نظر خود را بنویسید