ستاره | سرویس چهره ها – بیوگرافی شقایق فراهانی ، خواهر گلشیفته فراهانی را در این مطلب بخوانید.
بیوگرافی شقایق فراهانی
شقایق فراهانی متولد ۲ مرداد ۱۳۵۱ در تهران، بازیگر سینما و تلویزیون ایران است. دیپلم گرافیک را از هنرستان هنرهای تجسمی گرفته و فارغ التحصیل رشته نقاشی از دانشگاه آزاد اسلامی است. وی فرزند بهزاد فراهانی و فهیمه رحیم نیا، خواهر بزرگتر گلشیفته فراهانی بازیگر سینما و تلویزیون میباشد. شقایق از همان کودکی همراه پدر و مادرش (بهزاد فراهانی و فهیمه رحیمی نیا) به بازی در تئاتر پرداخت.
بهزاد فراهانی بازیگر و فیلمنامهنویس متولد ۱ بهمن ۱۳۲۳ روستای درمنک از توابع فراهان واقع در استان مرکزی (اراک) میباشد. دورههایی از تئاتر را در فرانسه گذراند و در کارگردانی، بازیگری و نویسندگی فارغالتحصیل شد. او فرزند دوم غلامرضا، همسر فهیمه رحیم نیا و پدر شقایق فراهانی و گل شیفته فراهانی و آذرخش فراهانی است.
تصویر شقایق فراهانی در کودکی و در کنار پدر
گفتههای شقایق فراهانی درباره رابطه خودش و پسرش چنین میگوید:
ورود به دنیای بازیگری
شقایق فراهانی با حضوری کوتاه در فیلم “لیلا” وارد عرصه سینما شد. وی در فیلم “چتری برای دو نفر” توانست تواناییهای خود را به نمایش بگذارد. بازی او در این فیلم کاملا بر بازی بازیگران مقابلش رضا کیانیان و هدیه تهرانی برتری داشت. شقایق فراهانی با بازی بسیار خوبش در فیلم پروانه در سطح بین المللی هم توانست موفقیتهایی را بدست آورد.
“کلاه پهلوی” پس از کیف انگلیسی، دومین سریال تاریخی سید ضیاءالدین دری است که به تهیه کنندگی محمدرضا تخت کشیان برای پخش از شبکه اول سیما تولید شده است که شقایق فراهانی در آن نیز نقش آفرینی کرده است.
فعالیتهای هنری شقایق فراهانی
فیلم سینمایی
- ۱۳۹۵ آزاد به قید شرط
- ۱۳۹۵ انزوا
- ۱۳۹۵ پشت دیوار سکوت
- چراغ های ناتمام
- ۱۳۹۵ خانه کاغذی
- ۱۳۹۵ دعوتنامه
- ناکوک
- ۱۳۹۵ نیمکت
- ۱۳۹۴ آب نبات چوبی
- ۱۳۹۴ نقطه کور
- ۱۳۹۳ ارغوان
- ۱۳۹۴ دربست
- ۱۳۹۴ گذر موقت
- ۱۳۹۲ افسونگر
- ۱۳۹۲ به تهران خوش آمدید
- ۱۳۹۲ خانوم
- ۱۳۹۲ خواب زده ها
- ۱۳۹۲ روز رستاخیز
- ۱۳۹۲ سایه روشن
- ۱۳۹۲ متروپل
- ۱۳۹۲ به تهران خوش آمدید
- ۱۳۹۲ کلاشینکف
- ۱۳۹۱ بی خداحافظی
- ۱۳۹۰ خنده در باران
- ۱۳۹۰ گناهکاران
- ۱۳۸۸ باغ قرمز
- ۱۳۸۸ روز رستاخیز
- ۱۳۸۷ محاکمه در خیابان
- ۱۳۸۷ دل شکسته
- ۱۳۸۷ وقتی همه خوابیم
- ۱۳۸۶ دایناسور
- ۱۳۸۶ مظفرنامه
- ۱۳۸۵ مقلد شیطان
- ۱۳۸۵ مهمان
- ۱۳۸۵ نصف مال من، نصف مال تو
- ۱۳۸۴ راه طی شده
- ۱۳۸۴ صحنه جرم، ورود ممنوع!
- ۱۳۸۴ قلقلک
- ۱۳۸۳ شارلاتان
- ۱۳۸۲ پروانه ای در باد
- ۱۳۸۰ آدمک ها
- ۱۳۸۰ سیندرلا
- ۱۳۷۹ چتری برای دو نفر
- ۱۳۷۹ سمفونی تاریک
- ۱۳۷۹ شب های تهران
- ۱۳۷۹ شهرت
- ۱۳۷۹ صدای سخن عشق
- ۱۳۷۷ طوطیا
- ۱۳۷۷ عشق کافی نیست
- ۱۳۷۷ مهره
- ۱۳۷۵ لیلا
- ۱۳۹۳ فوق سری
- ۱۳۹۳ انقلاب زیبا
- ۱۳۹۳ تله فیلم پازل
- ۱۳۹۲ ماتادور
- ۱۳۹۲ مادرانه
- ۱۳۸۳ کلاه پهلوی
- ۱۳۸۲ آخرین آواز ققنوس
- ۱۳۸۰ خانه پدری
- قصه دا
در سالهای اخیر شقایق فراهانی به یكی از چهرههای پركار سینما و تلویزیون تبدیل شده و اتفاقا این پركاری همراه با نقشهای متفاوت و متنوع بوده است و نشان میدهد كه بعد از سالها كسب تجربه، حالا او دوست دارد در نقشهایی حضور داشته باشد كه در كارنامه هنری او ثبت شود. شقایق فراهانیعلاوه بر حضور در نقشی متفاوت حتی ظاهر خود را بهشدت تغییر داد؛ كاری كه بسیاری از بازیگران حاضر به انجام آن نیستند و دوست دارند ظاهر لوكس خود را حفظ كنند. شقایق فراهانی كه حالا پنجمین دهه زندگی خود را سپری میكند، روزهای خوشی را در كنار پسرش سام میگذراند.
شقایق فراهانی: “در رابطه با پسرم بیشتر از آنچه بخواهم او را در بازیگری یا در كار دیگری تشویق كنم، دلم میخواهد كاری را انجام دهد كه به آن عشق میورزد؛ حالا اگر عشق او به بازیگری بود او را تشویق میكنم و اگر هم كار دیگری را دوست داشته باشد، باز هم حمایتش خواهم كرد. البته شدت علاقه پسرم به بازیگری به میزان علاقه من به این رشته در آن زمانیكه همسن و سال او بودم، نیست.”
تصویر شقایق فراهانی و پسرش
افرادی كه برای نخستینبار این مادر و فرزند را میبینند به اولین نكتهای كه برمیخورند شادابی رابطه آنهاست؛ آنقدر كه سخت متوجه میشوند این روح تقسیم شده در دو بدن واقعا متعلق به دو آدم مجزاست. خود سام میگوید از وقتی چشم باز كرده و توانسته اندك تشخیصی درباره مسائل پیرامونش داشته باشد متوجه شده خانوادهشان تفاوتهایی با خانوادههای دیگر دارد ولی برعكس تصور، او جوانی است كه همه چیز را كاملا منطقی نگاه میكند و آنقدر فارغ از غرور، صادقانه و محكم درباره مادرش و شغل او صحبت میكند كه بعید به نظر میرسد او تنها ۲۳ سال داشته باشد.
به هر حال از خانواده بزرگ و هنرمند فراهانی اصلا بعید نیست نسلی را به جامعه امروز و فردا تحویل دهد كه شعور جمعی و روابط عمومی خوبی داشته باشند. با شقایق فراهانیو پسرش همراه میشویم تا از ایدهآلهای آنها در زندگیشان بیشتر بدانیم.
شقایق فراهانی: “دغدغه من این نبود كه چون نقشم كوتاه است آن را پررنگ جلوه دهم. نقشی كه درست كار شود حتی اگر كوتاه هم باشد در ذهن مخاطب میماند. من وقتی خودم را با آن گریم و لباس دیدم بیشتر به درك شخصیت رسیدم اما الزاما گریم و لباس یك نقش را برجسته نمیكند. یك مجموعه كامل و درست كمك میكند تا نقش خودش را بیرون بكشد؛ مثلا در فیلم «محاكمه در خیابان» هم نقش كوتاهی داشتم كه گریم خاصی نداشت اما چون جایگاه درستی داشت و خوب پرداخت شده بود، خوب از آب درآمد. سال گذشته جزو بازیگران پركار بودم و چند كار سینمایی داشتم؛ این پركاری هم در سینما بود و هم در سریالهای تلویزیونی هرچند اصلا به این شكل خطكشیها و جدا كردن رسانهها از هم عقیدهای ندارم. در هر مدیومی اگر كار خوبی باشد و پیشنهاد شود، بازی میكنم.”
شقایق فراهانی درباره تاثیر فیلمنامه میگوید: “خوب یا اثرگذار بودن یک نقش كوتاه حتی در فیلمنامه هم مشخص است و اینطور نیست كه شما بتوانید نقش بدی را به یك نقش خیلی خوب تبدیل كنید؛ آن هم بدون آنكه در خود فیلمنامه هویت درستی داشته باشد. البته باز هم بستگی دارد؛ مثلا وقتی متنی از بیضایی باشد حتی رهگذری كه در سكانسی گذاشته شده، حتما برایش فكر شده است.”
همچننی میگوید: “هیچ موقع در قید بلندی و كوتاهی نقش نبودم،؛ این نصیحتی است كه همیشه خانواده به من داشتهاند. هم پدر و هم مادرم همیشه به من گفتهاند بهتر آن است كه بهدرستی و در جایگاه خودت قرار بگیری؛ مثلا در «محاكمه در خیابان» نقش خیلی كوتاهی داشتم اما نقشی بود كه كوتاهی آن مشخص نبود و كاملا به چشم آمد.”
شقایق فراهانی: “رفتن سمت كاری به جز بازیگری یا بیزینس برای من پیش نیامده و تا به حال موقعیتش ایجاد نشده است چون فارغ از هر نكتهای مهم این است كه کار از نظر روحی برایم خوشایند باشد. این را میدانم كه اگر كار دیگری را شروع كنم قطعا مورد علاقهام نخواهد بود؛ مثلا پیش آمده كه برای دل خودم عكاسی كردهام ولی چیزی نبوده كه بخواهم به دیگران هم نشان دهم. دلم میخواهد كاری را انجام دهم كه دوستش دارم؛ یعنی فكر میكنم آدم موفق و راضی كسی است كه كاری را كه انجام میدهد، دوست داشته باشد.”
شقایق فراهانی: “اگر در دنیا نگاه كنیم میبینیم حال آدمها خیلی خوب نیست و این شاید به همین علت باشد كه عمده افراد كاری را انجام میدهند كه آن را دوست ندارند! مساله این است كه همه ما كودک درونی داریم كه دوست دارد در جایی كه لازم است بروز پیدا كند اما وقتی این كودک درون را سركوب میكنیم، دست به انتقامجویی میزند و این انتقام به شكل افسردگی و احساس نارضایتی خودش را نشان میدهد. همین مساله به نارضایتی شغلی هم میانجامد و چون كاری را انجام میدهیم كه دوست نداریم، دلمان نمیخواهد شنبهها كه شروع كارمان است در محل كارمان حاضر شویم و به همین علت است كه شاید آمار سكتهها در ایران در روز شنبه بیشتر است!”
نقاشی یا بازیگری
شقایق فراهانی: “زمانی كه میخواستم در دانشگاه ادامه تحصیل دهم، رشته بازیگری به این صورت وجود نداشت ضمن آنكه من خودم از كودكی به نقاشی علاقه داشتم و همیشه نقاشی میكردم حتی در هنرستان گرافیك خواندم یا مثلا عكاسی همیشه از علایقم بود. از طرفی برادر و خواهرم استعداد خوبی در موسیقی داشتند؛ چیزی كه در وجود من استعدادش به آن خوبی نبود! به هر حال استعدادهای هر شخصی متفاوت است. یادم میآید آن زمان در دوره ما یك دانشگاه نمایش در اراک بود و من نمیتوانستم به آنجا بروم اما همیشه دوست داشتم آن را با پایه آكادمیک دنبال كنم. الان وضعیت خیلی فرق كرده، دانشگاه آزاد و مراکز بسیاری وجود دارد كه بچههای علاقهمند میتوانند برای آموزش بازیگری به آنجا بروند. در زمینه آموزش بازیگری، بچههای حالا موقعیت بهتری نسبت به ما دارند.”
شقایق فراهانی در کنار خانواده
شقایق فراهانی و برادرش آذرخش فراهانی
سام حسامی درباره شقایق فراهانی چهمیگوید؟
آموزگار عشق و محبت
در این سالها عمده چیزی كه از مادرم یاد گرفتهام عشق و محبت به دیگران است. اگرچه این به صورت ناخودآگاه بوده اما بخشی از آن هم اكتسابی است؛ یعنی همیشه عشق مادرم به خانواده و اطرافیان را دیدهام. تمام وجود مادرم پر از عشق و علاقه به عالم هستی است. این را تنها من نمیگویم، تمام آدمهایی كه با او در ارتباط هستند همین نظر را دارند.
شهرت خانوادگی
آدمی كه وارد بازیگری میشود و این حرفه را میپذیرد باید تمام حاشیههای آن را هم قبول کند. من هم به هرحال در تمام این سالها در خانوادهای متولد و بزرگ شدهام كه از نزدیك شاهد این مسائل بودهام و شهرت مادر و خانوادهام چیزی نیست كه باعث اذیت من شود. ۸،۷ ساله بودم كه مادرم اول در فیلم «لیلا» و بعد هم در فیلم «توتیا» بازی كرد. تا قبل از آن تئاتر كار میكرد.
نمیتوانم دقیقا به این سوال جواب بدهم كه از چه زمانی متوجه معروف بودن مادرم شدم چون به همان نسبت از همان شروع كار مادرم هم من بزرگ شدم و هم مادرم در كارش پیشرفت كرد؛ یعنی این اتفاق یكدفعه نیفتاد كه بگویم از یك لحظه خاص متوجه این موضوع شدهام. به هرحال رشد آدمها در حرفه بازیگری امری تدریجی است.
بازی ماندگار مادرم
كارهای مادرم را به هر شكلی كه بتوانم دنبال میكنم؛ گاهی پشتصحنه كارهایش میروم و گاهی در سینما تماشا میكنم. در كل هم كارش را دوست دارم و هم نوع بازیاش را؛ هرچند بازیهای خاصش را بیشتر دوست دارم. مثلا یكی از بازیهایی كه از مادرم در ذهنم مانده و آن را فراموش نمیكنم صحنهای است كه در فیلم «پروانهای در باد» در یك بلیزر گیر میكند.
احساسی فراتر از یک بیننده
بههرحال رابطه مادر و فرزندی ما آنقدر مهم است كه تاثیر خودش را هنگام فیلم دیدن هم میگذارد یعنی وقتی فیلمی از او میبینم نمیتوانم كاملا فراموش كنم كه او مادر من است. بیشتر از خود نقش، مادرم را میبینم. برای مثال در سریال «ماتادور» كه خودش را كشت، بسیار ناراحت شدم یا صحنههای مشابه این موضوع زیاد بوده كه باعث شده فراتر از آن نقش و تنها به عنوان مادرم به او نگاه و فكر كنم. این مساله نهتنها در مورد مادرم بلكه در مورد پدربزرگ و خالهام هم وجود دارد چون به هرحال خانواده من هستند و نسبت به آنها حس عمیقی دارم.
قضاوتهای خوب و بد
اگرچه بازیگری را دوست دارم اما یكسری حواشی آن باعث میشود كه خیلی برای این كار عطش و علاقه نداشته باشم. بخشی از آن هم به نگاه بعضی از آدمها درباره بازیگرها بازمیگردد. بهنظرم مردم درباره بازیگرها تنها دو جور فكر میكنند؛ از نظر آنها بازیگرها یا خوب هستند یا بد! حتی نسبت به نقشهایی كه از یك بازیگر میبینند دربارهاش قضاوت میكنند! به هرحال یك بازیگر باید این نگاهها را بپذیرد و این مساله برای من كمی سخت است.
راستش را بخواهم بگویم دوربین را دوست دارم و قطعا به خاطر كار خانوادهام كه در این سالها در آن بزرگ شدهام، بازیگری برای من شغل محترم و جذابی است اما ترجیح من تئاتر است. عامه مردم تصورشان از سینما، شغلی ساده و راحت است در حالی كه واقعا كار دشواری است.
مثل همه مادر و فرزندها
عشق مادر و فرزندی فراتر از هر چیزی است. در خانه، من و مادرم یك رابطه عاطفی و مادر و فرزندی مانند همه مادرها و فرزندهای دنیا داریم. بحث سینما و بازیگری در رابطه من و مادرم تاثیرگذار نیست!
دشواری انتخاب دوست
همیشه دیالوگهایی مبنی بر اینكه مادرت بازیگر است و میتواند ما را وارد سینما كند را میشنوم اما خودم سعی كردم دوستانی را انتخاب كنم كه نگاهشان این گونه نباشد. بههرحال مادرم، مادرم هست و دوستانم، دوستانم و نمیتوانم فقط یكی از آنها را داشته باشم. فكر میكنم رفقایی كه دارم، آدمهایی نیستند كه فقط به خاطر این موضوع در كنارم باشند، درواقع من با افرادی كه نگاهشان این گونه است معاشرتی ندارم.
البته این شكل ارتباطات بیشتر بحث خانوادگی به خود میگیرد و نگاه آنها هم این است كه این خانم مادر دوست ماست و سعی میكنند رعایت كنند.
عواقب پز دادن
اگر بگویم پز مادرم را ندادهام، دروغ گفتهام اما خب، این خیلی هم خوب نیست و سعی میكنم خیلی این كار را انجام ندهم چون بعضی وقتها نتیجه عكس میدهد و چیزی كه طرف به شما میگوید كاملا دور از انتظار شماست! واقعیت این است كه همیشه قرار نیست تایید شوید و ممكن است گاهی این عدم تایید توی ذوق آدم بزند.
گرافیك كامپیوتر خواندهام اما دانشگاه را خیلی ادامه ندادم و به شكل تجربی عكاسی و گرافیك را دنبال میكنم. یكی از چیزهایی كه دوست دارم موسیقی است اما بیشتر دوست دارم روی عکاسی تمرکز داشته باشم.
گفتگو با شقایق فراهانی بعد از اینکه خواهرش (گلشیفته فراهانی) از ایران رفت
در ابتدا بیوگرافی مختصری از خودتون بفرمایید.
شقایق فراهانی متولد ۱۳۵۱ و دانشجوی رشته نقاشی،به خاطر داشتن پدر و مادری بازیگر علاقهمند به كار بازیگری شدم و از سنین كودكی صحنه تاتر را تجربه كردم و همیشه عشق خودم را در بازیگری دیدم و در نهایت سال ۷۲ با یك سریال تلویزیونی كار تصویر را شروع كردم و كار سینماییام را هم با یك نقش كوتاه در فیلم”لیلا” ساخته داریوش مهرجویی شروع كردم.
اینكه شما و خواهرتون هر دو كار حرفهای بازیگری رو با آقای مهرجویی آغاز كردید ارتباطی با رابطه پدر شما و آقای مهرجویی داشت؟
خیر،من سر سریال “علی آقا ۱۱۰″ساخته محمد صالح علاء بودم كه از تلویزیون هم پخش شد كه آقای امیر سیدی در آن كار با من آشنا شدند و مرا به آقای مهرجویی معرفی كردند. در مورد گلشیفته هم به نوعی تقدیر بود. هنگامی كه آقای مهرجویی قصد ساخت “درخت گلابی”را داشتند به دلیل اینكه پدر و مادرم با ورود گلشیفته به عرصه بازیگری مخالف بودند؛ من و آقای شریفینیا عكسهایی از گلشیفته گرفتیم و به مهرجویی نشان دادیم و همانطور كه مشخص بود؛ گلی برای این كار انتخاب شد. در واقع حضور گلشیفته در “درخت گلابی”به دلیل شیطنت من بود، چون قرار بود كه من نقش دوران بزرگسالی گلشیفته را در این فیلم بازی كنم كه بعد فیلم نامه تغییر كرد و این نقش به كلی حذف شد.
شقایق فراهانی با این كه میتوانست به كار سینمایی ادامه دهد ولی باز در سریالهای تلویزیونی ظاهر شد.چرا؟
به دلیل یك سری مسائل شخصی. البته من در خیلی از كارها به یك سری نشانهها توجه میكنم كه ممكن است بعضی از این نشانهها اشتباه باشد.
اگر شما از سنین كودكی به بازیگری علاقه داشتید چرا در دانشگاه نقاشی خواندید؟
من از بچگی نقاشی میكردم و این یك استعدادی بود كه در من وجود داشت ولی در كل هنر یك رشتهای نیست كه بگویید چرا ادامه دادید یا نه چون انتها ندارد و مدام باید به جلو رفت.
به عقیده خیلی از منتقدین شما یكی از بهترین بازیهای خود را در”چتری برای دو نفر” ارائه دادید؛ چرا این روند خوب و رو به رشد ادامه پیدا نكرد؟
ببینید، من هنوز هم همان شقایق فراهانی “چتری برای دو نفر” هستم و مسئله این جاست كه بازیگران باید با كارگردانان خوب كار كنند و آن چه كه مسلم است زندگی این اجازه را به خیلی از بازیگران نمیدهد. یعنی شما میتوانید ببینید كه خیلی از بازیگران خوب ما میآیند و در سریالهای روتین شبانه بازی میكنند. آیا هیچ از خود سوال كردهاید كه دلیل این موضوع چیست؟ مشخصآ این برای حل دغدغههای مالی بازیگر است و من هم یكی از آنها هستم. نمیشود شما گرسنه باشی و شب خوب بخوابی.
معیار اصلی شقایق فراهانی در انتخاب نقش چیست؟
متن خوب، چون معتقدم اغلب كارگردانهای خوب ما متنهای خوب را انتخاب میكنند.
و چه شد كه در “وقتی همه خواب بودیم” بیضایی بازی كردید؟
خب كاربا آقای بیضایی یكی از آرزوهای من بود و خواست شدید قلبی من این بود كه روزی با ایشان كار كنم و خیلی سعی كردم تا خودم را به ایشان اثبات كنم كه موفق شدم.
اگر این فیلم به جشنواره برسد فكر میكنید شانس برنده شدن سیمرغ را دارید؟
نه، چون كلآ سیمرغ را به ما نمیدهند. اگر دقت كرده باشید برندگان سیمرغ یك ارتباطی با تیم برگزار كننده جشنواره و یا داوران دارند البته به نظرم مافیا در اسكار هم هست به همین دلیل اصلا به سیمرغ فكر نمیكنم.
تعریف شما از ماندگاری چیست؟
ماندگاری چیزی است كه زمان ندارد و مختص زمان و یا مكان یا كشور و ملت خاصی نیست و در واقع زبان انسانیت است و جاودانگی همیشگی دارد.
و كدام كارتان را ماندگار میدانید؟
“چتری برای دو نفر”،”پروانه” و سریال”كلاه پهلوی” كه در آن نقش”مه لقا” را بازی میكنم.
سوپر استار از دید شقایق فراهانی كیست و آیا او هم دغدغه سوپر استار شدن را دارد؟
در یك مقطع خاص علاقه شدید مردم به یك انسان؛ آن انسان را تبدیل به سوپر استار میكند كه این لقب بیشتر برای هنرمندان استفاده میشود و معمولآ تاریخ نشان داده است كه یك طلوع دارد و یك غروب. در مورد خودم هم باید بگویم من سعی میكنم بعد از ۱۰-۱۵ سال كار بازیگری، بیشتر كار خوب انجام بدهم و خیلی دغدغه ستاره شدن ندارم و فكر میكنم اكثر بازیگران هم سن و سال من هم اینگونه باشند.
به نظر شما ساخته شدن زیاد تله فیلم و تله تاتر خوب است یا بد؟
به نظرم باید احترام بیشتری به مردم گذاشته بشود. به طور مثال ما یك تله تاتر كار كردیم كه خیلی كوتاه هم بود ولی با این وجود این داستان كوتاه را اینقدر سانسور كردند كه من ماندم اصلآ برای چه ساخته شد و در مورد تله فیلم باید بگوریم شاید این سیاست گذاری دولت بود كه خواستند بخش خصوصی به نوعی بخش دولتی مستقل شود. سود و ضررهایی هم داشته است كه دست اندركاران از آن بیشتر مطلع میباشند. آنچه مشخص است این است كه تله فیلمها متاسفانه از كیفیت فیلمهای ۳۵ برخوردار نبودند.
ایده آل شما در بازیگری كیست؟
آقای پرستویی. فكر میكنم ایشان بیننده را به سمت باورپذیری یك نقش سوق میدهند و همچنین آقای عبدی.
دوست دارید چه ژانری را تجربه كنید؟
طنز را خیلی دوست دارم و دوست دارم آن را تجربه كنم.
نظرتون در مورد افزایش دستمزد بازیگران كه این روزها به موضوع داغی هم تبدیل شده چیست؟
موافقم. وقتی در این روزگار همه چیز تجارت شده به نظرم اگر به سینما هم به دید تجارت نگاه بشود مشكلی پیش نمیآید. البته تعداد بازیگرانی كه دستمزدهای بالا میگیرند خیلی كم است و به نظرم هم این حق رو باید بهشون داد كه دستمزد بالا بخواهند. چرا كه باعث میشوند مردم به سینما علاقهمند شوند.
در خواستی از مسولین فرهنگی كشور دارید؟
در خواست كه زیاد هست اما فكر نمیكنم كه برای كسی مهم باشه كه هنرمندان چه در خواستی دارند.
نظرتون در مورد حجاب در سینمای ایران چیست؟
حجاب جزء اصول و قوانین كشور ماست و من هم به عنوان یك ایرانی مسلمان به آن احترام میگذارم ولی به نظرم حجاب در سینما باید همون حجاب متعارف در جامعه باشد.
اگر پیشنهاد بازی درهالیود به شما شود جواب شما به این پیشنهاد چه خواهد بود؟
خب این موقعیت برای همه یك موقعیت خوب و طلایی محسوب میشود ولی من عاشق ایرانم و اگر بنا باشد كه بروم در خارج از كشور بازی كنم و دیگر نتوانم در ایران فعالیت داشته باشم آن را نخواهم پذیرفت.
اولین كلمه یا جملهای كه در مورد اسامی زیر به ذهنتان می رسد را بفرمایید:
بهزاد فراهانی: امیدوارم به آرزوهایش برسد.
بهرام بیضایی: امیدوارم هر سال كار كند نه ده سال یك بار.
فهیمه رحیمی نیا: یك پدیده.
گلشیفته: ره آورد.
سام: امیدوارم عاقبت به خیر شود.
شقایق فراهانی: با اسم مستعار شاناتا.
داریوش مهرجویی: همیشه دوست داشتم باهاشون كار كنم.
خسرو شكیبایی: یك انسان عاشق و به تمام معنا ماندگار.
برای دریافت آخرین اخبار و تصاویر از این هنرمند محبوب ایرانی به صفحه رسمی او در اینستاگرام بروید.