داستانهای کوتاه کودکانه از جمله داستانهایی هستند که با داشتن پیامی نغز میتوانند کودکان را به فکر وادارند. اینکه فرزند در مورد موضوعی شروع به فکر کردن کند، توانایی تفکر و اندیشیدن در او تقویت شده در آینده تاثیر چشمگیری بر زندگی فردی و اجتماعیش خواهد گذاشت.
داستان کوتاه تکلیف مدرسه
پسری ده ساله سه ماه زمان داشت تا برای مدرسه تحقیقی درباره پرنده ها آماده کند. اما او در طول این سه ماه نتوانسته بود چیزی بنویسد و به خاطر اطلاعات زیاد و پرنده های گوناگون حسابی احساس کلافگی و خستگی میکرد.
روزی که قرار بود فردایش کار را تحویل معلمش دهد، در حالی که توی آشپزخانه پشت میز نشسته بود، دورتادورش پر بود از کاغذهای کلاسور سفید و خط خورده، مدادها و کتابهایی درباره پرندگان. پسر نمیدانست باید از کجا شروع کند و چه چیزی بنویسد.
در آن وضعیت وحشتناک کوچکترین کلمه کافی بود تا اشک پسرک دربیاید و گریه کند.
در همان حین پدرش آمد و کنارش نشست، دستش را روی شانه پسر گذاشت و گفت: «پسرم، پرنده به پرنده، یکی یکی، دانه به دانه. هربار فقط درباره یک پرنده بنویس و تمامش کن، آن وقت برو سراغ پرنده بعدی.»
و اینگونه پسر توانست یکی یکی درباره پرنده ها را بنویسد و تحقیقش را به معلم تحویل دهد.
نتیجه داستان: انجام هیچ کاری نشد ندارد و همه کارها را میتوان انجام داد اما چگونه؟ مرحله به مرحله یا قدم به قدم میتوان جلو رفت و کار سخت را پیش برد همانند نصحیت پدر به پسرک که گفت پرنده به پرنده.
اگر از علاقهمندان به مطالعه داستانهای کوتاه هستید پیشنهاد میکنیم مجموعه داستانهای کوتاه زیبا، جالب و خواندنی را از دست ندهید.