ستاره | سرویس محتوای کمک درسی – سوره مسد که با نامهای “تبت” و “ابی لهب” نیز شناخته میشود، به عنوان صد و یازدهمین سوره قرآن کریم است که محتوای آن تهدید شدیدى است به ابولهب و به هلاکت خودش و عملش. ابولهب همچینن در این سوره به آتش جهنم براى خودش و همسرش نیز خطاب میشود. در ادامه به شرح این سوره به همراه معنی و داستان آن خواهیم پرداخت.
سوره مسد؛ سوره ای از قران که در نکوهش ابولهب نازل شد
سوره مسد یکی از سوره های کوچک جز سی ام قرآن کریم است که در نکوهش ابولهب نازل شده است. در ادامه متن و ترجمه این سوره را خواهیم خواند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ ﴿١﴾
به نام خدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانیاش همیشگی
نابود باد قدرت ابولهب، و نابود باد خودش؛ (۱)
مَا أَغْنَىٰ عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ ﴿٢﴾
ثروتش و آنچه از امکانات به دست آورد چیزی [از عذاب خدا را که در دنیا عذاب استیصال است] از او دفع نکرد. (۲)
سَيَصْلَىٰ نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ ﴿٣﴾
به زودی در آتشی زبانه دار درآید؛ (۳)
وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ ﴿٤﴾
و [نیز] همسرش که هیزم کش است [در آتش زبانه دار در آید.] (۴)
فِي جِيدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ ﴿٥﴾
[همان که] بر گردنش طنابی تابیده از لیف خرماست. (۵)
داستان ابولهب و دشمنی او با پیامبر و اسلام
پس از بعثت پیامبر اسلام (ص)، ابولهب در زمره سرسختترین دشمنان آن حضرت درآمد و شهرت او در تاریخ اسلام به همین سبب است. او مخالفت با اسلام را از ابتدای دعوت علنی پیامبر (ص) آغاز کرد؛ هنگامی که با نزول آیه انذار، پیامبر (ص) مامور شد دعوت عمومی خود را از خویشان شروع کند، فرزندان عبدالمطلب را در خانه خود مهمان کرد و گرچه غذا کم بود اما در اثر کرامت پیامبر (ص) همه از آن خوردند و سیر شدند. ابولهب این را اثر سحر پیامبر دانست در نتیجه پیامبر سکوت کرد و موضوع دعوت به اسلام را به روز بعد موکول کرد.
گاهی هنگامی که پیامبر (ص) گروهی را به اسلام دعوت میکرد ابولهب و عباس بن عبد المطلب جلو رفته و میگفتند: «این برادرزاده ما دروغگوست، شما را از دینتان گمراه نکند». در موسم حج نیز، هنگامی که پیامبر(ص) نزد گروههایی که به زیارت کعبه آمده بودند میرفت تا آنان را به اسلام دعوت کند؛ قریشیان به میان آنان میرفتند و از پیامبر(ص) بدگویی میکردند، در این کار جدیترین فرد ابولهب بود.
او به پیامبر (ص) آزار جسمی نیز میرساند. او گاهی به دنبال پیامبر (ص) راه میافتاد و او را با سنگ میزد؛ به گونهای که پای وی را خون آلود میکرد و او را دروغگو میخواند. یک بار وقتی پیامبر (ص) در سجده بود ابولهب سنگی بلند کرد تا بر سر پیامبر (ص) بزند اما دستش در همان حالت خشک شد، پس از التماس او، وقتی پیامبر آن حالت را برطرف کرد، ابولهب این را از سحر پیامبر دانست. پیامبر (ص) فرموده است که خانهاش در بین بدترین همسایهها قرار داشت، عقبه بن ابی مُعَیط و ابولهب، که کثافات را بر در خانه ایشان میریختند.
هنگامی که قریشیان بنی هاشم و مسلمانان را در شعب ابی طالب در محاصره اقتصادی قرار دادند، ابولهب با این که از بنی هاشم بود با قریشیان همراه شد و از کسانی بود که عهدنامه تحریم را مهر کردند.
پس از وفات ابوطالب، در جلسهای که سران مشرکان تصمیم گرفتند پیامبر (ص) را شبانه به قتل برسانند، ابولهب نیز شرکت داشت. وقتی میخواستند از میان قبايل قریشی کسانی را انتخاب کنند که در قتل پیامبر (ص) مشارکت داشته باشند، از بنی هاشم ابولهب داوطلب شد. وقتی که قصد داشتند به خانه پیامبر (ص) حمله کنند ابولهب آنان را از حمله شبانه بازداشت و گفت: «اگر در تاریکی به زنان و کودکان آسیبی برسد این ننگ در میان عرب تا ابد برای ما باقی خواهد ماند»، در نتیجه حمله تا صبح به تعویق افتاد.
علل دشمنی ابولهب با اسلام چه بود؟
در مورد علت دشمنی ابولهب با پیامبر (ص) چند دلیل ذکر شده است:
- رقابت با ابوطالب: پس از عبدالمطلب ابوطالب بر بنی هاشم ریاست یافته بود و از پیامبر (ص) حمایت میکرد. نقلهای تاریخی نشان میدهند که ابولهب و ابوطالب روابط خوبی نداشتند.
- تعصب و گرایشهای قبیلهای: همسر او، ام جمیل بنت حرب، خواهر ابوسفیان و از بنی امیه بود، در نتیجه ابولهب از بنی امیه حمایت میکرد. از طرف دیگر مادر او از قبیله خزاعه بود که نسبت به قریش کینه داشتند.
- ترس از جنگ با عرب: ابولهب پذیرش اسلام را به معنای اعلام جنگ با کل عرب میدانست.
برگرفته از: دانشنامه ویکی شیعه