دست بالا در معادله برجام با کیست؟

دست برتر منطقه‌ای ایران و همچنین دیپلماسی فعالِ بین المللی آن و درعین حال پیشرفت‌های قابل توجه هسته‌ای تهران، عملا این کشور را در معادله برجام و احیای آن و همچنین لغو تحریم‌ها علیه خود، در موقعیتِ بهتر و برتری در مقایسه با آمریکا قرار داده است. امری که در نوع خود موجب ایجاد دغدغه و نگرانی‌های فراوان برای دولت آمریکا شده است.

دست بالا در معادله برجام

ستاره | سرویس اخبار – پایگاه خبری Eurasia Review در گزارشی ضمن پرداختن به تحولات جاری در مورد احیای توافق برجام و مواضع متقابل مقام‌های ایرانی و آمریکایی در این رابطه، به طور خاص سعی کرده به این پرسش پاسخ دهد که در معادله احیای برجام، فشار‌های آمریکا علیه ایران و پیشروی‌های هسته‌ای تهران، کدام طرفِ مساله از دست بالا و قدرت بیشتری برخوردار است؟ در این راستا، این پایگاه خبری با طرح استدلال هایی، موضع ایران را در شرایط کنونی بهتر از آمریکا ارزیابی می‌کند و در این زمینه، موارد مختلفی را نیز مورد اشاره قرار می‌دهد.

پایگاه خبری Eurasia Review در این رابطه می‌نویسد: «معادله هسته‌ای ایران و احیای توافق برجام، عملا میانِ دو طرف متخاصم قضیه یعنی ایران و آمریکا و رویکرد‌های متفاوت آن‌ها به مساله، متوقف شده است. از یک سو، آمریکا از لغو تحریم‌ها علیه ایران خودداری می‌کند و نمی‌پذیرد که بدون بازگشت اولیه ایران به برجام، بار دیگر به توافق مذکور بازگردد. از سوی دیگر، ایران نیز اعلام کرده که تا زمانیکه تحریم‌های اقتصادی علیه این کشو لغو نشوند، تهران به پیشروی‌های هسته‌ای خود که ورایِ توافق برجام هستند، ادامه خواهد داد. در این نقطه، بسیاری از ناظران و تحلیلگران به طرح این پرسش می‌پردازند که در معادله جاری هسته‌ای میان ایران و آمریکا، حقیقتا کدام طرف دستِ بالا را دارد؟

جو بایدن رئیس جمهور فعلی آمریکا در جریان کارزار انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا بار‌ها و بار‌ها تاکید داشت که معتقد است خروج یکجانبه دولت ترامپ از توافق برجام، از اساس اشتباه بوده است. وی همچون دیگر رهبران غربی قویا اعتقاد داشت که بهترین راه حل جهت مواجهه با توانمندی‌های هسته‌ای ایران، دستیابی به یک توافق با تهران است. بایدن به هیچ عنوان باور نداشته که اعمالِ فشار اقتصادی علیه ایران نظیر “کارزار فشارِ حداکثری” که دونالد ترامپ آن را علیه ایران مدیریت کرد، بتواند راهگشا باشد.

بر این اساس، در اندک زمانی پس از اینکه بایدن کرسی ریاست جمهوری آمریکا را به دست گرفت، وی خواستار تعامل با ایران در مساله هسته‌ای این کشور شد. امری که منجر به آغاز مذاکرات هسته‌ای وین با هدف احیای توافق برجام شد. با این همه، پس از شش دور گفتگو‌های وین، این روند در ماه ژوئن و دو روز پس از پیروی ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری ایران متوقف شد.

به گزارش فرارو، در تاریخ دو اکتبر سال ۲۰۲۱، وزیر خارجه جدید ایران “حسین امیر عبداللهیان” در جریان یک مصاحبه تلویزیونی گفت: “دولت آمریکا سعی کرده بود تا با من از طریق کانال‌های مختلف ارتباط بگیرد و من به صراحت به واسطه‌گران اعلام کردم که اگر آمریکایی‌ها واقعا در مورد نیات خود جهت ازسرگیری برجام جدی هستند باید این مساله را مثلا با آزاد سازیِ ۱۰ میلیارد دلار از دارایی‌های مسدود شده ایران نشان دهند تا تهران نیز از حسن نیت واشنگتن مطمئن شود. این موضعِ تهران حاکی از عملگرایانه بودنِ دولت جدید ایران است. ایران در برهه کنونی روی این مساله حساب کرده که بایدن قول داده تا به توافق برجام بازگردد و از این رو، از منظر سیاسی، وی کاملا متعهد است تا به قول خود نزد افکار عمومی آمریکا عمل کند. در این چهارچوب، برخی ناظران و تحلیلگران به طرح این پرسش می‌پردازند که آیا واقعا تهران می‌تواند بر خواسته خود پافشاری کند و آنچه می‌خواهد را از آمریکا بگیرد؟

جهت پاسخ به این پرسش باید توجه داشت که ابراهیم رئیسی در شرایطی کرسی ریاست جمهوری ایران را تحویل گرفت که اقتصاد ایران با تحریم‌هایی گسترده از سوی آمریکا و دولت سابق این کشور به ریاست جمهوری دونالد ترامپ رو به رو می‌باشد. در نتیجه تحریم‌ها و فشار‌های اقتصادی ایجاد شده از سوی آمریکا علیه ایران، این کشور در برهه‌هایی درگیر ناآرامی‌های اجتماعی نیز شده است.

در این چهارچوب، نخستین دغدغه ابراهیم رئیسی، احیای حدی از ثباتِ اقتصادی و اجتماعی در ایران است. جهت دستیابی به این مساله، تحریم‌های آمریکا، سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا علیه ایران بایستی لغو شوند و یا حداقل به نحو قابل ملاحظه‌ای کاهش یابند. در این چهارچوب، تنها راه حلِ عملگرایانه، ازسرگیری مذاکرات برجامی و دستیابی به توافقی با ایران جهت احیای توافق هسته‌ای ایران است.

با این همه، ابراهیم رئیسی و دولت وی فضای قابل توجهی جهت مانور دادن دارند. برای مثال، تحریم‌های آمریکا و سازمان ملل متحد علیه فروش نفت ایران تا حد زیاد با بی توجهی چین مواجه شده اند. این مساله در نوع خود کمک زیادی کرده تا اقتصاد ایران همچنان پابرجا باشد. از سویی نباید فرامش کرد که چین یکی از طرف‌های بین المللیِ برجام است و امکان دارد با آغاز مجدد مذاکرات برجامی، به نحو قابل ملاحظه‌ای از موضع ایران در روند مذاکرات مذکور حمایت کند.

در این میان تهران از فضای لازم جهت بهره برداری از اختلافات راهبردی میان چین و آمریکا مخصوصا در حوزه‌های اقتصادی و ژئوپلیتیک نیز برخوردار است. ایران به عنوان یکی از متحدان قدرتمند چین، علی رغم تمامیِ چالش‌های اقتصادی و اجتماعی ناشی از فشار‌های آمریکا و کشور‌های غربی در مساله برجام، از موضع خوبی برخوردار است تا قدرتمندانه بر خواسته‌های خود پیش از بازگشت به توافق برجام تاکید کند.

از سوی ایران می‌تواند ضمنِ پیشبرد برنامه اتمی خود، عملا این سیگنال را به غرب برساند که اگر هر چه سریع‌تر جهت انعقاد یک توافق سازنده با تهران واردمیدان نشود، امکان پیشرفت‌های بیشتر نیز برای ایران وجود دارد. امری که در نوع خود می‌تواند برای طرف‌های غربی و مخصوصا دولت آمریکا، اتفاقی ناخوشایند باشد. در واقع این رویکرد ایران به نوعی از پایه‌های منطقی نیز برخوردار است و عملا پیشروی‌های هسته‌ای این کشور را نزد افکار عمومی ایران نیز موجه و مشروع می‌کند.

در این چهارچوب باید اذعان کرد که دولت بایدن از ابزار‌های چندان قابل اتکایی جهت مجبور ساختن ایران برای پذیرش دستورکارهایش برخوردار نیست. آمریکا در شرایط کنونی عملا نتوانسته با اِعمال فشار‌های اقتصادی بر ایران، آن را وادار به حضور در میز مذاکره و پذیرش خواسته‌های خود کند.

از طرفی، دولت بایدن در شرایط کنونی سعی دارد صرفا با ارائه وعده‌هایی نظیر اعطای امتیاز‌های اقتصادی به ایران و همچنین دیگر مشوق ها، تهران را به بازگشت به میز مذاکره قانع کند. البته که این رویکرد هم چندان از سوی دولت ایران اگر با رفتار‌ها و اعطای امتیاز‌های عینی به این کشور هموار نشود، مورد استقبال قرار نخواهد گرفت.

جدای از این‌ها نباید فراموش کرد که موضع بایدن در مقابل ایران، به نوعی متحدان واشنگتن در منطقه را نیز با چالش‌هایی جدی رو به رو کرده و عملا آن‌ها را هم به واشنگتن بی اعتماد کرد است. امری که حتی این کشور‌ها را بویژه در نمونه عربستان‌سعودی، به سمتِ تنش زدایی با ایران سوق داده است. به طور کلی با در نظر گرفتن جنبه‌های مختلف مساله، می‌توان اینگونه استدلال کرد که در معادله جاری هسته‌ای میان ایران و آمریکا، وزنه موضعِ ایران سنگین‌تر به نظر می‌رسد».

 

منبع: فرارو

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید