پنجم دی ماه به مناسبت سالگرد وقوع زلزله بم (در سال ۱۳۸۲) و با هدف آگاهی رسانی عمومی در سطح جامعه به نام «روز ملی ایمنی در برابر زلزله و کاهش اثرات بلایای طبیعی» نامگذاری شده است. به این مناسبت و با یاد قربانیان زلزله در ایران (زلزله کرمانشاه و سرپا ذهاب، زلزله بم، زلزله رودبار و …) مجموعهای غمگین و احساسی از دلنوشته، شعر و متن در مورد زلزله گردآوری کرده ایم. با ما همراه باشید.
شعر و متن در مورد زلزله کوتاه و غمگین
شعرها چه کوچکند
پیش حال مادری کنار نعش کودکش
شعرها چه کوچکند
پیش دست های کودکی به گردن عروسکش
شعرها چه کوچکند
پیش آخرین نوازش پدر،
بر روی گونه های کوچکش
داغ ها چه بی نهایتند
شعرها چه کوچکند
«قاسم صرافان»
⇝❣∼∼❣⇜
آن کومهها که پرتو عشق و امید داشت
غیر از مغاک نیست
آن کلبهها که خانهی دلهای پاک بود
جز تل خاک نیست…
⇝❣∼∼❣⇜
جایی که در آن جا همیشه عشق جاری بود
مدفون شده حالا تمام آرزوهایش
دیگر صدای خنده ی کودک نمی آید
دیگر نمی آید چرا او سوی بابایش
⇝❣∼∼❣⇜
در جستجوی دختر خود مادری غمین
با صد تلاش پنجه فرو میبرد بخاک
او بود ودختری که جز او آرزو نداشت
اماچه سود؟دختر او،آرزوی او-
خفته است در درون یکی تیره گون مغاک
⇝❣∼∼❣⇜
آوار را پس میزند، آهسته آهسته
شاید عزیزی زیر این دیوارها باشد
شاید صدای ناله ای، آوای کوتاهی
شاید نشانی بین این آوارها باشد
⇝❣∼∼❣⇜
می گردد و پس می زند آوار و می گرید
شاید عزیزش زیر این آوار خوابیده
اشکش به روی خاک می بارد، ولی آرام
این لرزه را شاید که خواب است و نفهمیده
⇝❣∼∼❣⇜
∼∼ متن غم انگیز در مورد زلزله ∼∼
⇝❣∼∼❣⇜
چه خاک غمگینی، چه داغ سنگینی
چه قصر شیرینی؟ که نیست بارویش
پلی بزن از مهر به سَرپُل زخمی
که میخراشد رو، که می کند مویش
«افشین علا»
⇝❣∼∼❣⇜
«زلزالا… زلزالا…!»
کولبرانِ کُرد
این وهله
با جنازه کودکانِ خود بر دوش
از مزارگاهِ ممنوعه می گذرند.
شبح مرگ
این وهله
خشاب خود را
روی رگبار گذاشته است.
کرمانشا، کرمانشا
⇝❣∼∼❣⇜
لبخندها فسرد
پیوندها گسست
آوای لای لای زنان در گلو شکست
گلبرگ آرزوی جوانان به خاک ریخت
جغد فراق بر سر ویرانهها نشست
از خشم زلزله
پوپک، شکسته بال به صحرا پرید و رفت
گلبانگ نغمه در رگ نای شبان فسرد
هر کلبه گور شود
عشق و امید، مرد
⇝❣∼∼❣⇜
∼∼ متن غمگین در مورد زلزله ∼∼
⇝❣∼∼❣⇜
در پهندشت خاک که اقلیم مرگهاست
با پای ناتوان و نفسهای سوخته
هر سو دوان دوان-
افسرده کودکان زپی مادران خویش
دلدادگان دشت-
سرداده اند گریه پی دلبران خویش
⇝❣∼∼❣⇜
زلزله دردی نیست که تنها با صدقه علاج شود، زمین از ضروریاتش لرزیدن است… تدبیر و عقل حکم می کند که باید برای چنین روزی آماده باشیم و رها کردن امور به خواست باریتعالی توصیه دین نیست. به قول مولانا: خواجه چون بیلی به دست بنده داد، بی سخن معلوم شد او را مراد… عقل و تدبیر همان بیل خواجه هستی است.
«عبدالجبار کاکایی»
⇝❣∼∼❣⇜
∼∼ متن در مورد زلزله بم ∼∼
⇝❣∼∼❣⇜
بس کودکان که رنگ یتیمی گرفته اند
بس مادران بخاک غریبی نشسته اند
بس شهرها که گور هزاران امید شد
شام سیاه غم بسر شهر خیمه زد
آه غریب غمزدگان شکسته دل-
بالا گرفت و هاله ی ابری سپید شد
⇝❣∼∼❣⇜
فردا روشن است…قلب زمین می لرزد و در آوار ناگهان زندگی، به آدم ها «دوستت دارم» را تذکر می دهد.
دوستت دارم ایران که با کوهی از زخم، همچنان راست قامت و سربلند ایستاده ای.
»رضا اسماعیلی»
⇝❣∼∼❣⇜
میلرزاند، تکانهای شدید کوتاه و کوتاه
از خانهها ویرانه میسازد
میرسد گروه نجات
مدفون زیر خروارها از آوارها، آدمها
روی خط زلزله
بی خبری
تنها و تنها از زلزله
خبر میسازد
⇝❣∼∼❣⇜
شعر بلند در مورد زلزله بم
داغ داريم نه داغـی كه بر آن اخم كنيم
مرگمان باد اگر شكوه ای از زخم كنيم
مرد آن است كه از نسل سياوش باشد
“عاشقی شيوهی رندان بلا كش باشد “
چند قرن است كه زخمی متوالی دارند
از كويــر آمدهها بغض سفالی دارند
بنويسيد گلو های شما راه بهشت
بنويسيد مرا شهر مرا خشت به خشت
بنويسيد زنـی مُرد كه زنبيل نداشت
پسری زير زمين بود و پدر بيل نداشت
بنويسيد كه با عطر وضو آوردند
نعش دلدار مرا لای پتــو آوردند
زلفها گرچه پر از خاک و لبش گرچه كبود
“دوش میآمد و رخساره بر افروخته بود
خوب داند كه به اين سينه چه ها می گذرد
هر كه از كوچه ی معشوقه ما می گذرد
بنويسيد غـــم و خشت و تگرگ آمده بود
از در و پنجره ها ضجـــهی مرگ آمده بود
شهر آنقدر پريشان شده بود از تاريخ
شاه قاجار بـــه دلداری ارگ آمده بود
با دلی پر شده از زخـــم نمک میخورديم
دوش وقت سحر از غصه ترک میخورديم
بنويسيد كـه بم مظهر گمنامی هاست
سرزمين نفس زخمی بسطامیهاست
ننويسيد كـــه بـــم تلـــی از آواره شده است
بم به خال لب يک دوست گرفتار شده است
مثل وقتی كه دل چلچلهای میشكند
مرد هـــم زير غــــم زلزلهای میشكند
زير بارِ غــم شهرم جگـرم می سوزد
به خدا بال و پرم بال و پرم میسوزد
مثل مرغی شده دل در قفسی از آتش
هــــر قدر اين ور آن ور بپرم میسوزد
بوی نارنج و حناهای نكوبيده بخيـــــــر!
که در اين شهر ِ پر از دود سرم میسوزد
چارهای نيست گلم قسمت من هم اين است
دل بـــــه هـــر سرو قدی مـیسپرم میسوزد
الغرض از غـــــم دنيــا گلهای نيست عزيز!
گلهای هست اگر، حوصلهای نيست عزيز!
ياد دادند به ما نخل ِ كمر تا نكنيم
آنچــــه داريــم ز بيگانه تمنا نكنيم
آسمان هست، غزل هست، كبوتر داريم
بايد اين چادر ماتم زده را برداريم
تن ِ ترد ِ همه ی چلچله ها در خاك و
پای هــــر گور، چهل نخل تنـاور داريم
مشتی از خاک تو را باد كه پاشيد به شهر
پشت هــر حنجــــــــره يک ايرج ديگر داريم
مثل ققنــــوس ز ما باز شرر خواهد خاست
بم همين طور نمیماند و بر خواهد خاست
داغ ديديم شما داغ نبينبد قبول!
تبــری همنفس باغ نبينيد قبول!
هيـــچ جای دل آباد شما بـــــم نشود
سايهی لطف خدا از سر ما كم نشود
گاه گاهی به لب عشق صدامان بكنيد
داغ ديديــــم اميــد است دعامان بكنيد
بــم به اميد خدا شاد و جوان خواهد شد
“نفس باد صبا مشك فشان خواهد شد “
حامد عسگری
⇝❣∼∼❣⇜
دلنوشته درباره زلزله
زلزله ….
تو سرزده وارد خانه هایمان و شهرمان شدی و با آمدنت همه را شوکه کردی…
اما ای مهمان ناخوانده تو که آمدی ولی ای کاش وقتی میرفتی مردمان شهرم را با خودت نمیبردی.. خانه ها را ویران نمیکردی.. کاش جان و مال عزیزانم را نمیگرفتی….
این است رسم مهمانی رفتن تو؟؟؟؟عجب رسم عجیبی داری!!!!
مانده ام چه بگویم…
از عادت دیگر ما کورد ها برایت بگویم…
ما کورد ها عادت نداریم مهمان را از خانه بیرون بکنیم زیرا که مهمان حبیب خداست….
اما این بار مجبورم بگویم برو.. برو ای زلزله.. برو و شهرم را رها کن..
این بار تو ای مهمانم بلند شو و برو…
با همین دست های زخمی ام التماست میکنم ،،،با همین پاهای خون آلودم به پایت میفتم ،،، با همین گلوی زخمی و پر از گرد و خاک آوار شهرم فریاد میزنم و التماست میکنم که برو…
بخاطر اشک هایی که بر چشمان پدر و مادرمان جای گذاشتی،،،بیم و وحشتی که در دل کودکان شهرم قرار دادی،،،زخم هایی در قلب شهرم و مردمانم گذاشتی…
از تو میخواهم که شهرم ، دیارم و وطنم را ترک کنی…
چون دیگر مردمی برایمان نمانده با خودت ببری، سری برایمان نمانده که آوارت را بر سرمان خراب کنی، زیرا که شهرم دیگر خانه ای ندارد که بخواهی ویرانش کنی…
زلزله التماست میکنم که شهرم را ترک کنی …
برو ای زلزله… برو…
«دلنوشته دختری از اهالی سرپل ذهاب»
پیام هایی در مورد زلزله
- ایران کشوری زلزلهخیز است، با رعایت نکات ایمنی در برابر وقوع این پدیده طبیعی آماده باشیم.
- زلزله بلا نیست، بلکه بیتوجهی و عدمآمادگی ما از آن بلا میسازد.
- با رعایت نکات ایمنی، نتایج نامطلوب ناشی از زلزله را کاهش دهیم.
- با صرفه هزینههای اندک برای مقاومسازی ساختمانها، از خسارتهای بزرگ جلوگیری کنیم.
- استفاده از مصالح مناسب، استحکام ساختمان شما را در مقابل زلزله افزایش میدهد.
- افزایش بدون محاسبه طبقات ساختمان، مقاومت آن را در مقابل زلزله کم میکند.
- با خانواده خود در مورد زلزله، احتمال وقوع آن و نکات ایمنی صبحت کنید.
- به کودکانمان بیاموزیم، به جای ترس و تسلیم، برای رویارویی با زلزله آماده باشند.
- آیا میدانید آگاهی و آمادگی، میزان سلامت روانی شما و خانوادهتان را هنگام وقوع زلزله افزایش میدهد.
- سلامت افراد خانواده شما در گرو فراگیری و رعایت نکات ایمنی قبل از وقوع زلزله است.
- افراد خانواده خود را تشویق کنید تا نکات ایمنی در برابر وقوع زلزله را مورد توجه و عمل قرار دهند.
- ایمنسازی خانه در برابر وقوع زلزله نیاز به همکاری و آگاهی تمام افراد خانواده دارد.
- سرعت عمل و پناهگیری مناسب به هنگام وقوع زلزله، ایمنی شما را افزایش میدهد.
- به فرزندان خود اماکن امن را برای پناهگیری هنگام وقوع زلزله بیاموزید.
- برای ایمنی در مقابل زلزله، محل خواب خود را دور از اشیای قابل سقوط و پنجرهها انتخاب کنید.
- هنگام وقوع زلزله چنانچه در طبقه همکف و به در خروجی نزدیک هستید، فوری به فضای باز بروید.
- اگر هنگام وقوع زلزله در آپارتمان هستید، سعی کنید حتیالمقدور از پله یا آسانسور برای رفتن به طبقات استفاده نکنید.
- چنانچه هنگام وقوع زلزله در اماکن عمومی مانند فروشگاه یا سینما هستید، برای خروج به طرف درها هجوم نبرید و در عوض به کناره ستونها و دیوارها و جاهای امن پناه ببرید.
- به محض احساس وقوع زلزله از وسایل قابلسقوط و شکستنی فاصله بگیرید.
- به هنگام وقوع زلزله در خیابان از ساختمانهای بلند، درختها و پلها فاصله بگیرید.
- پس از وقوع زلزله خیابانها را برای عبور و مرور نیروهای امدادرسان باز بگذارید.
- بعد از وقوع زلزله خطوط تلفن را اشغال نکنید.
- کیف ایمنی را همواره آماده و در دسترس قرار دهید.
- بعد از زلزله سعی کنید تا حد امکان از تردد با اتومبیل در سطح شهر خودداری کنید.
- پس از زلزله، به هیچ وجه منتظر رسیدن کمک نشوید. شما بهترین امدادرسان به خود، خانواده و همسایگانتان بعد از زلزله هستید.
- بعد از زلزله معمولا تلفن و موبایل به دلیل ترافیک سنگین از کار میافتند. سعی کنید خطوط را برای احوالپرسی و کارهای غیرضروری اشغال نکنید.
- چنانچه افرادی در زیر آوار هستند، سعی کنید آنها را با دقت خارج کنید (در صورت نبود نیروهای متخصص) و به هیچ وجه برای این کار اقدام به کشیدن اعضای بدن (دست، پا، سر) نکنید.
- در هنگام رسیدن نیروهای کمکی، با تجمع غیرضروری کار را برای آنها سخت نکنید.
- به یاد داشته باشید تا مدتها بعد از زلزله شما شاهد پسلرزههای بسیار زیادی که بزرگی برخی از آنها نزدیک به بزرگی زلزله اصلی است، خواهید بود.
- به یاد داشته باشید معمولا طبقات پایین و زیرزمین امنتر از طبقات بالا است. پس در روزهای بعد از زلزله بهتر است در زیرزمین یا پارکینگ اتراق کنید.
- اگر شدت تخریبها بالا است، سعی کنید با همسایگانتان یک گروه با مسوولیت یک فرد تشکیل دهید تا احتمال سرقت و سوءاستفاده افراد فرصتطلب کاهش یابد.
- همواره یک ظرف آب، جعبه کمکهای اولیه، چراغ قوه، باطری و رادیو در قسمتی از خانه که احتمال تخریب کمتری دارد، نگهداری کنید.
کاربران عزیز شما میتوانید پیام تسلیت زلزله و بلایای طبیعی را نیز در ستاره بخوانید و از این پیام ها برای تسلیت استفاده کنید.